درآمدی بر حجاب ضرورت دینی و واقعیات زندگی  قرن بیست و یکم!  

سخن از ضرورت حجاب نیست که بسیاری از آنان که در این خصوص موافقند ومخالف حرفهای خود را زده اند و به سادگی به دیده عقل و خرد روشن است،که ضرورت پوشیدگی تن وروح (حجاب ظاهر وباطن )نه تنها بر زنان بلکه بر مردان نیز جز ضرورت شرعی یک اصل عقلانی است.

اما در این میانه بسیاری از بانوان نه از سر لجاجت و عدم فهم بلکه به دلایلی که خود در این مسیر ذکر میکنند خود را  از آراسته شدن به این زیور مقدس وعقلانی معذور میدانند که بررسی و حل مشکلات آنان خود گامی بلند برای توسعه فرهنگ حجاب وعفاف است.

 تجدد (مدرنیته)وتغییر بنیادین در روش زندگی انسان همانگونه که در بسیاری از مظاهر زندگی تغییراتی را ایجاد کرد در نگاه انسانی و مردم شناسانه نیز نقشهای افرادرا تغییر داده و این تغییر نقش قطعا در نحوه پوشش،رفت و آمد و حتی تغذیه افراد تاثیر به سزایی گذاشته و به همین دلیل مردم در یک کلام سالیانی است که به گونه ای دیگر زندگی می کنند.

متاسفانه این دگرگونی که به دیگر گونه شدن نیز منجر شده، مورد برنامه ریزی کاملی در حیطه فرهنگی قرار نگرفته است.

این در حالی است که نگاه به جوامع اسلامی مانند مالزی نشان می دهد، با هوشیاری و درک درست اتفاقات جهانی می توان به گونه ای برنامه ریزی کرد که در عین حرکت همه جانبه جامعه به سمت صنعتی شدن در مقابل بسیاری از آسیبها بیمه بود .

این مهم بر نخواهد آمد مگر با عنایت فرهنگ سازان جامعه به ضرورتهایی عصر ما و مردم زمانه ما  این نگاه همگرایانه می تواند  به هر چه مستحکم تر شدن پایبندی به وظایف دینی منجر شدن است.

یکی از این ضرورتها تحول در نوع حجاب است که به ویژه در خصوص بانوان باید مورد باز بینی خاص قرارگیرد،این باز بینی باید به نحوی باشد که حجاب در عین اینکه به فرموده قرآن کریم پوشش لازم را تامین نماید و بنابر احادیث علاوه بر پوشش نقش محجوب نمودن برجستگیهای بدن را از دید مریض نا محرمان را ایفا نماید، دارای ویژگی های عصری ذیل نیز با شد:

  1. با توجه به تا ثیر رنگ و نقش در روحیه جامعه بتواند با استفاده از آموزه های دینی و معارف روان شناسی روحیه لازم را به استفاده کننده القا کند.
  2. با توجه به تعدد مشاغل و نقشهای اجتماعی بانوان به ویژه در عرصه تولید جوابگوی ایمنی تحرک و عفاف آنها با شد.
  3. بر اساس شرایط اقلیمی در انتخاب جنس، شرایط تهویه لازم را برای بخشهای بدن فراهم نماید.
  4. از لحاظ زیبائی شناسی زنانه با  استفاده از مدلهای غیر پوشیده و تهاجمی عریان قابل رقابت بوده و پوشش را با خلاقیت بیامیزد.

همچنین نباید فراموش کنیم که در جامعه اسلامی هنوز بسیاری از وسایل نقلیه عمومی که توسط شرکت واحد خریداری می شود، بسیاری از بوستانها و محلهای بازی عمومی ادارات و سایر بخشها فضای آماده برای حضور راحت وآسوده زن محجوب نیز فراهم نیست و توسعه فرهنگ حجاب از این منظر نیاز به فعالیت عمومی و همگانی نهادها،کار فرمایان و مجموع دست اندرکاران را دارد تا حجاب اسلامی معرف یک جوان شاداب ،موثر و آراسته مسلمان گردد.

 

 

خطاب به معشوق

In the name of God the Compassionate the merciful

 

For me the most beautiful season, is winter in which the nature is simple.

It is the season of inner nature in which the nature comes to everybody's view, in which we shiver of cold, in which it is difficult for everybody to live alone; the season which brings us the time to understand each other.

We yearn to meet each other beside the snow-white trees.

Dear

Our souls are apart from each other, but I wish to tell you an unknown secret …

You, yourself, are my childhood secret with which I pass the period of my adolecence and youth childlishy by your kindness.

In long nights, I think of you; in days I ran laboriously to see you when I longed for nothing to see.

Years passed and I could not say loudly in my telephone calls that I love you, that I thinlc of you, that I want you to sit before me and listen to me; and I listen to you.

Alas, I am so depressed and you are too happy to listen to me.

I want you to know that there is a person in this dishonest world that remember you by his childish and happy recollections and is always worried about you, the one who loves dearly.

With the spring followers, Summer Rivers, colorful leaves of fall, and the simplicity of winter, I am waiting for you.

I hope to hear from you by this

جامعه مدنی و...(4)

 چکیده:

1.                 تفاوت اندیشه ورزی روشنفکرانه و تاریخ نگاری مورخین فاصله زیادی است که تدوین گر تاریخ با وقایع مورد بررسی دارد.این فاصله باعث می شود که تاریخ نگار بدون کمترین دغدغه  ای به تحلیل شرایط بدون حاشیه پردازی تاریخ سازان بپردازد ،ولی ظرافت تحلیل روشنفکر نقد حال است این گونه است که تحلیل ولی در چارچوب خطا پذیری پذیرفته و راهنمایی روزهای آینده اجتماع است.

2.                 بررسی طرح جامعه مدنی،صرفاً بررسی مبانی تئوریک جامعه مدنی نیست.بلکه علاوه بر مقایسه موضوعات محتوایی تئوریک آن با وقعیات موجود اجتماع ایرانی که به فراخور آن باید به مبانی نظری جامعه مدنی و نسبت آن با مبانی فرهنگی و به ویژه دینی به خوبی واقف شد،در واقع ارزیابی یک مقطع مهم از دوران گذار است. دوره ای که در یک اتفاق( و نه بیشتر از یک اتفاق)یک فیلسوف با آرزوهای روشنفکری و فلسفی و هر آینه دغدغه های آئینی از جنس اسلافی چون مطهری و شریعتی (که به ترتیب دغدغه خلوص و توانمندی آیین در کنار بازخوانی عصری شریعت داشتند)به ریاست دولتی رسید که بخش قابل توجهی از حاکمیت کشور را داشت.

3.                 جامعه پس از دوم خرداد و به ویژه جامعه رهیافته به 16 آذر 1383 – همان زمانی که رئیس جمهور وقت در جمع دانشجویان برای آخرین بار ظاهر  و مورد انتقاد شدید قرار گرفت – دست پخت سیاسی و اجتماعی حاکمیت چندگانه بود که بر اساس نظر منتسکیو به صورت منفک(بلکه به صورت جزیره هایی جدا از هم!)با رقابت، ناهمسازی، و باهم عمل می کردند و نمونه این تفکرات که با هم در یک مقطع تاریخی ظهور کرده بودند را باید به فاصله چند صد سال در تاریخ اروپا و جهان میدید  اما روند  شعارهای انتخاباتی سال 84 نشان می داد این چاشنی ادبیات خاتمی است که مذاق مردم را تشکیل می دهد زیرا یا همان شعارهای خاتمی تکرار می شد یا به روش او – نقد و... – از خود او انتقاد می شد.

4.                 جامعه مدنی (civil society) پیشینه ای به درازای کل تاریخ فلسفه دارد یعنی اگر آغاز فلسفه را آکادمی بدانیم اولین قرائت جامعه مدنی ، اجتماع  سیاسی که هم معنای ترتیبات دولت شهری (koinonia politike) در این دوران به وجود آمده که بعدها که بعدها با تمدن، همزیستی اجتماعی،تمدن معاصر(مدرن)،جامعه مبتنی بر اقتصاد آزاد ،نهاد واسطه میان خانواده و دولت  و... باز قرائت شده است.

5.                 تلقی نوین از جامعه مدنی که منظور« طرح جامعه مدنی» سید محمد خاتمی  نیز بود عبارت بود از   « گسترش مجموعه های متشکل از افرادی است که با اراده و انتخاب خود و مستقل از دولت،گروه ها و انجمن هایی را تشکیل می دهند . این گروهها می توانند به شکل حزب ، اتحادیه ،باشگاه ، انجمن ها، موسسات فرهنگی و سازمانهای غیر دولتی ظاهر شوند.»                              هدف از تاسیس این گروهها پیشبرد منافع و علایق و سلایق اعضاست ، این نهادها و جنبش ها بین حوزه دولت و فرد و خانواده قرار می گیرد و فراخور تفاوت حکومتهای سوسیالیسم یا کاپیتالیسم نوع استقرار آن تفاوت دا رد.

6.                 جامعه مدنی در معنای عام آن مستلزم فرد گرایی،نفع انگاری، عقلانیت،تکثر گرایی(اعم از پلورالیزم و سکولاریزم)ضد ائیدولوژیک بودن و تکثر گرایی و شکاکیت اخلاقی و ... می باشد که  خود در  جای خود بانی بسیاری چالشهای نظری و عملی به ویژه در حوزه دین اجتماعی اسلام و در اصطلاح جامعه دینی است. این چالشها گاه جمع جامعه مدنی و جامعه دینی را یک پارادوکس و معجون ناهمگون ساخته و بهمین دلیل این ترکیب را سخت محتاج باز فهمی و بازسازی می نماید زیرا فربه تر از ائیدولوژی بودن دین نافی ائیدولوژی داشتن آن نیست و سمحه و سهله داشتن دین منافاتی با مسئولیت اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با اشاعه فحشا ندارد.این گونه است که حتی خود حجت الاسلام دکتر سید محمد خاتمی نیز مخاطب خود را بین دولت شهر لاک و هابزی و مدینة النبی ص سرگردان نگه می دارد.

7.                 با روی کار آمدن دولت  منتسب به اصول گرایی دکتر محمود احمدی نژاد در رقابت با اصلاح طلبان و میانه روها و سایر اصول گرایان در نگاه اول به نظر می آید که گفتمان جامعه مدنی و مبانی روشنفکرانه توسعه ملی  بعنوان برنامه اصلی  دولت 8 ساله آقای خاتمی نتوانسته در تاریخ ایران ماندگار شده و محکوم به شکست گردیده ،اما واقعیت حاکی از چیز دیگری است.صرفنظر از جایگاه ظاهری جناحها و اینکه وی(دولت خاتمی) به خاطر عدم داشتن نماینده در انتخابات 84 دوباره مورد سنجش قرار نگرفت(چون طرفداران و مخالفانش در این انتخابات او را به سبب کندروی و تند روی مورد نقد سرسختانه قرار داده بودن)جریان شناسی و به تبع آن نشانه شناسی اجتماعی ارتباطات فرآیندهای پس از دوم خرداد نشان می دهد این اتفاق غیر منتظره(دولت نهم)شتاب گرفتن و عمیق شدن و گسترش اصلاحات و جامعه مدنی در ذهن جامعه است.به عبارتی اصلاح طلبان محافظه کار و بروکراتیزه شده (تکنوکرات – لیبرال) خیلی سریع تر از موعد توسط گروهی که هر چند داعیه نقد اصلاح طلبان و بازگشت به اصول گرایی را داشته و طبعا بار لغات اصلاح طلبان را به دوش نمی کشدو در واقع با شعار نقد قدرت حاکمه 16 ساله و تجدید نظر و به بیان دیگر از پروتستاننیسم سیاسی را دم می زند یعنی به روشی دموکراتیک و حاصل یک سری نهاد مدنی غیر رسمی(مساجد ،هیات هاو...) آزادانه بر دولت جامعه مدنی می تازد و آن را پشت سر می گذارد  و دولت انتقاد گرا با نهادینه شدن انتقاد کنار می رود.این اتفاق تحت هر عنوانی هژمونی(استیلای فکری)و نهادینه شدن ادبیات غیر قابل برگشت جامعه مدنی است .ادبیاتی که در جامعه به نحوی در حال تعمیق و سرعت انتشار تصاعدی سرسام آور است که معلوم نیست به دولت جدید مانند دولت قبل حتی 8 سال هم مهلت بدهد یا نه؟

در تحقیق اخیر با مبانی علمی و نمونه های عملی حوزه تغییرات ارتباط اجتماعی و مولفه های آن در کارگاه بعد از دوم خرداد بیشتر آشنا می شوید.

 

 


·                                مواخذ مستقیم:

1.                             حق و تکلیف در اسلام/آیت اله عبد اله جوادی آملی/نشر اسرا

2.                             نسبت دین و دنیا / آیت اله عبد اله جوادی آملی/نشر اسرا

3.                             از دنیای شهر تا شهر دنیا/حجت الاسلام سید محمد خاتمی/نشر نی

4.                             نظام سیاسی اسلام/علی اصغر نصرتی/مرکز نشر هاجر

5.                             تنبیه الامه و تنزیه المله یا حکومت در اسلام/ آیت اله علامه محمد حسین نائینی/شرکت سهامی انتشار

6.                             تاریخ فلسفه /ویل دورانت – عباس زریاب/ انتشارات علمی فرهنگی

7.                             نظریه های دولت در فقه شیعه/محسن کدیور/نشر نی

8.                             درآمدی بر فلسفه/میر عبدالحسین نقیب زاده/کتابخانه طهوری

9.                             آزادی فرد و قدرت دولت/ تامس هابز،جان لاک،جان استورات میل –محمود صناعی/ انتشارات هرمس

10.                        جامعه مدنی،دوم خرداد و خاتمی/مسعود رضوی/نشر پژوهش فرزان روز – مرکز گفتگوی تمدنها

11.                        تاریخ فلسفه،ج1/فردریک کاپلستون – سید جلال الدین مجتبوی / انتشارات سروش

12.                        رازدانی،روشنفکری و دینداری/عبدالکریم سروش/موسسه فرهنگی صراط

13.                        جهانی شدن و آینده دموکراسی / یورگن هابرمارس – کمال پولادی/نشر مرکز

14.                        بنام آزادی/آیزا برلین – محمد امین کاردان/ انتشارات مروارید

15.                        جامعه مدنی – جامعه دینی/احمد واعظی/پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

16.                        حکومت ولایی/محسن کدیور/ نشر نی

17.                        انتخابات مجلس هفتم/ بهمن اسماعیلی/مرکز اسناد انقلاب اسلامی

18.                        استیضاح/سید عطا اله مهاجرانی/انتشارات اطلاعات

19.                        جمهور/ افلاطون-  فواد روحانی /انتشارات علمی و فرهنگی

20.                        روزشمار روابط ایران و آمریکا/غلامرضا کرباسچی / انتشارات بقعه

21.                        جامعه سیاسی، جامعه مدنی و توسعه ملی /هوشنگ امیر احمدی/نشر ونگار

22.                        قانون مطبوعات و سیر تحول آن در حقوق ایران/ محسن اسماعیلی/ انتشارات سروش

23.                        لویاتان/تامس هابز – حسین بشیریه/ نشر نی

24.                        آزادی در اندیشه امام خمینی (سلام الله علیه) /نشر تبیان

25.                        سایت رسمی سید محمد خاتمی

26.                        سایت بازتاب

27.                        مجموعه تحلیلهای سالنامه و روزنامه شرق

28.                        مجموعه تحلیلها ی سالنامه و روزنامه همشهری

طرح جامعه مدنی و...(3)

نهادهای جامعه مدنی پس از دوم خرداد

جامعه مدنی به جز مطبوعات آزاد  دارای نهاد هایی است که به آن تشکلهای اجتماعی می گویند.

این تشکلها که قرار است توسط مردم تشکیل و بسط یابند در دو عرصه احزاب و و سازمنهای غیر دولتی ارزیابی می شوند.

در حیطه احزاب در ایران به دلیل وجود دشمن مشترک و خط قرمزهای مشخص و از سویی قرابت فکری و منشی بسیار فرزندان انقلاب احزاب به ویژه تفاوت نامها بودند.

به گونه ای که همه لیستهای انتخاباتی دارای افراد مشترک بسیاری بودند.

اولین اختلاف جدی در جریان انتخابات مجلس چهارم و پنجم و بالاخره انتخابات ریاست هفتم اتفاق افتاد.

در این انتخابات دو ائتلاف تشکیل شد که بیانگر دو دیدگاه خاص نبود.

افراد طرفدار خاتمی که بعدها جبهه دوم خرداد و اصلاحات را تشکیل دادند از تبار خاتمی نبودندبلکه هدف مشترکی برای سیاست داشتند این بود که مثلا نهضت آزادی و دشمنان آن(روحانیون مبارز) برای اولین بار در یک صف قرار گرفتند.

یا خانه کارگر که پیرو اندیشه های اقتصادی سوسیالیست هستند با کارگزارانی های لیبرال

پس از دوم خرداد احزاب شکل واقعی تری به خود گرفتاند و از حالت فصلی درآمدند اما این ناهمگونی طرفداران و هم پیمانان خاتمی در جریان شورای شهر اول و پارلمان ششم ضربه های بسیاری به او زد.

این ماجرا به شکست شورای اول شهر و برآمدن جریان سومی که به تدریج شورا مجلس و دولت بعدی را تشکیل داند منجر شد.

در عرصه سازمانهای غیر دولتی در آغاز NGOهای بسیاری تشکیل شد ولی این سازمانها به دلایل زیر دوام زیادی نیاوردند و در نهایتتعداد کمی از آن باقی ماند مهمترین تاثیر این اتفاق تشکیل انجمن ها و کانونهای تحت الحمایه بود که سازمان ها بتوانند در چار چوب آن به جذب مشارکتهای مردمی بپردازند و این ارزش مردم در نهاد مطلب و دستاورد کوچکی نبود.

الف) بنیه ضعیف عمده مردم و به ویژه جوانان اجازه بقا و دوام در عرصه اداره سازمانهای غیر دولتی را نمی دهد.

ب) حمایت های بی برنامه دولت برای ایجاد این سازمانها باعث ایجاد زمینه های سو ء استفاده  بسیاری از گروهها شد.

ج) شور خاص این سالها باعث شد بسیاری از جوانان من جمله دانشجویان که ثبات خاصی نداشتند به این فعالیتها رو بیاورند اما به زودی آن را رها کنند.

د) اتفاقات سیاسی بسیاری از فعالان این بخش را ناامید کرد.

ه)اکثر سازمانها فرهنگ همکاری با این تشکلها را نداشته و بهمین دلیل  در میانه اقتصاد و اجتماع دولتی آنزمان سازمان جای خاصی نداشت.


اصول ادبیات خاتمی

جامعه ره یافته به 8 سالگی اصلاحات جامعه ای عجیب خسته اما امیدوار بود و لب به اعتراض گشده بود اعتراضی که گرچه به مذاق مخالفین اصلاحات خوش می آمد اما موفقیت اصلاح طلبی به شمار می امد

 «به محض اينكه مسئوليت رياست جمهورى را پذيرفتم نسبت به ۱۶آذر اهتمام ويژه اى داشتم و جز يكى دوسال كه به مناسبت هاى مختلف نتوانستم در دانشگاه حضور يابم، همه سال ها حضور داشتم و فكر مى كنم كه يكى از باشكوه ترين روزهاى ۱۶آذر روز دانشجوى سال گذشته بود.» او همچنين در برابر كسانى كه برخورد سال گذشته او با دانشجويان را تاوان و برآيندى از سال هاى دورى وى از آنها خوانده اند گفته است: «اينكه تاوان داده شد يا نه، را بايد بگذاريم با تحليل علمى مورد بررسى قرار گيرد اما اينكه مى گويم حادثه اى باشكوه بود از اين جهت است كه فكر مى كنم براى اولين بار رئيس يك قدرت كه يك قدرت مشروع مردمى است و شخص اول اجرايى كشور- كه در سابقه تاريخى كشور ما شخص اول اجرايى همواره جدا از مردم بوده و مردم انتظارى جز تبعيت از او نداشتند- در مقابل ساده ترين بخش جامعه و بى سرمايه ترين بخش به لحاظ امكانات مادى يعنى قشر دانشجو قرار گرفت و هيچ دلهره اى از طرف كسى كه مى خواست اعتراض كند وجود نداشت و هيچ دلخورى از طرف كسى كه قدرت داشت، نبود و اين پديده در تاريخ ما پديده مهمى است.» اگرچه دانشجويان در ۱۶آذر سال گذشته از برخورد خاتمى و تيم محافظان وى با دانشجويان ناراضى بودند اما به هر حال خاتمى در اين گفت و گو آن اتفاق را مهر تاييدى بر روند اصلاح طلبى در ايران خوانده است چرا كه از نظر او: «مگر ما از اصلاحات چه مى خواستيم؛ مگر اين نبود كه به مردم بگوييم از جنس خودشان هستيم و اين پديده براى من بسيار باشكوه بود و اگر نگويم تنها حادثه باشكوه دوره هشت ساله بود به يقين يكى از مهمترين و باشكوه ترين حوادث دوران من بود كه دانشجو بدون دغدغه خاطر مى توانست انتقادش را بگويد و خدا را شكر مى گويم كه در تمام اين سال ها كسى به خاطر انتقادها و جفاهايى كه به من كرده است مورد مواخذه قرار نگرفت و معتقدم كه اين شيوه بايد ادامه يابد.» خاتمى بدين ترتيب همچنان از تمايل خود براى حضور در ميان دانشجويان سياسى سخن گفته است: «اگر اين قاعده اى كه گذاشته بودم كه فعلاً به خاطر رسيدگى به برخى كارهاى آينده ام كمتر در مجامع عمومى حضور به هم رسانم نبود امسال هم به هر صورت با توجه به تقاضاى فراوان دانشجويان در دانشگاه حضور مى يافتم.»

این از آخرین بیانات خاتمی در آستانه کناره گیری از قدرت است، خاتمی دارای دو نوع شعار در دو دوره حکومت خود بود که هر کدام در نوع خود تاثیر زاست که در بخش خود به ان پرداخته خواهد شد اما در اینجا لازم است که به برخی از شعارهای بنیادی آن اشاره کنیم:

1-     مرد م سالاری دینی

2-     جامعه مدنی اسلامی بر مبنای احیای حقوق شهروندی و شورا ها

3-     توسعه سیاسی

4-     توسعه آزادیهای مدنی و نهادهای اجتماعی

5-     حرکت به سوی تجارت آزاد

6-  ادامه شعار مشروطیت به عنوان خواست ملت ایران با عنوان استقلال آزادی پیشرفت در محور فضائل اخلاقی اسلام

7-     اعتدال درحوزه کشور داری

8-     قانونمداری و احیای روح قانون اساسی در نحوه تدوین فعالیتها


·                                گفتگوی تمدنها

گرچه به اتحقیق بی ارتباط است اما بد نیست به دکترین دولت اصلاحات در عرصه بین المل نظری داشته باشیم.

این موضوع از آنجا اهمیت دارد که بسیاری محذورات امنیت ملی در داخل وابسته به فضای خارجی است.

ماجرای کنفرانس برلین قائله بازیهای فوتبال و ... نشان دهنده این بود که بسیاری از نابسمانیها منبعث از ماجراهای خارجی است.

گفتگوی تمدنها و فرهنگ ها بعنوان شاه بیت دیپلماسی فلسفی در مقابل نظریه برخورد تمدنها روشنفکر امریکایی و تنش زدایی مهم ترین طرحی بود که فضای آرام و سرشار از طراوت را رقم   زند.

خاتمی در مجمع عمومی سازمان ملل پیشنهاد داد سال 2001 به نام سال گفتگوی تمدنها نام گذاری گردد.

با موافقت با این پیشنهاد تاکنون بسیاری از نخبگان و سیاست مدارن با پژوهش پیرامون این راه در زمینه های تبیین و عملی شدن این طرح کوشیده اند.

طرح و بیان این موضوع توسط یک سیاست مدار روحانیدر جمهوری اسلامی ایراندشمنان ایران در عرصه بین الملل را نیز برای مدتی منفعل نموده بود.


فرجام ادبیات و منش سیاسی و فرهنگی خاتمی

خاتمی و دولت او بالاخره به تاریخ پیوست و با همه فراز و فرود باید گفت توانست دولت خود را به منزل نهایی برساند.

علیرغم آنچه ذکر شد آیا می توان آمدن و رفتن دولت خاتمی را تنها یک فریند سیاسی و محدود بدانیم.

هرچند رقبای اجتماعی سیاسی خاتمی که بر خلاف او نوع بیان و سخنشان نه بوی توسعه سیاسی و نه بوی توسعه اقتصادی می داد و بجای هم داستانی نخبگان شبیه به بسیج فرودستان در ادبیات چپ اسلامی آغاز انقلاب و سالهای میانی دهه 50 را  داشت اما خود فرهنگ خاتمی که عبارت بود از عدم تقدیس قدرت و نهادینه کردن نقد به هر شکل توانسته بود تکنو کرات ها و لیبرال ها و دموکراتهای مدرن و سنتی  را که هر کدام در دوره ای قسمتی از قدرت را بر عهده داشتند را کنار بزند.

گرچه ظاهر دولت جدید با نفی حاکمیت مطلق بخش خصوصی و اعمال حاکمیت دولت بر بخشهای اقتصادی و در یک کلام بر طبل اقتصاد دستوری سوسیالیستی می کوبد ولیکن استیلای ادبیات اجتماعی دوم خرداد و برگشت نا پذیر بودن آزادی های مطبوعاتی اجازه نمی دهد که تفکر دولتی – اشتراکی قیافه ائیدولوژیک به خود گرفته و در مقابل تیغ تیز انتقاد مردمی مصون ماند.

این اتفاقی بود که در کمتر انقلابی به حجم درگیریهای داخلی و خارجی انقلاب اسلامی ظرف کمتر از 30 سال نهادینه و فراگیر گردد.

همچنان که تاریخ نشان می دهد حتی انقلا بیون عمدتا سرتاپا فرنگی مسیر مشروطه نیز نتوانستند آوای مخالفین خود را تحمل و به اعدام ننگین شیخ شهید دست آلوده نمودند.

خاتمی در دوران خود بجز تدوین برنامه و چشم انداز بیست ساله کشور و میراث ارزی میلیارد دلاری که باعث گرمی انتخابات و و سرعت تحولات بعد از آن می شد با فدا کردن شخصیت خود در مسیر اعتدال هیچگاه به اسطوره ای دست نیافتنی چون مدفون احمد آباد مستوفی یا سایر رفرمیست های تاریخ معاصر تبدیل نشد تا ملت بیاموزد که در نهاد دموکراتیک آنچه قهرمان واقعی است اراده مردمی است که سرنوشت خود را از یک انسان نیکوکار به احسان دریافت نمی کنند بلکه خود سرنوشت خودند.

جامعه بعد از خاتمی گرچه به لحاظ زیادی از یک دوره پرتنش خسته بیرون آمد اما جامعه پر تجریه و پخته ای بود.

بسیاری از مطبوعات و تشکلهای مردمی و خیلی چیزهای پرشور سالهای پایانی دهه هشتاد هجری شمسی به تعطیلی گرائید اما نباید غافل شد جوانانی که در دوم خرداد دانشجویی بودند که این تشکلها و مطبوعات را اداره می کردند اینک مدیران میانسال بودند که پختگی کارشان خیلی بیش از سن و سالشان بود.

حتی مخالفین خاتمی نیز دیگر آن جوانان پرشور و حرارتی نبودند و به ویژه مخالفان مذهبی او اینک به ادبیات او سخن می گفتند.

نشریه های مخالف اوهم تعطیل شدند فردای خاتمی مثل اینکه جام جهانی فوتبال تمام شده است.

با روی کار آمدن دولت  منتسب به اصول گرایی دکتر محمود احمدی نژاد در رقابت با اصلاح طلبان و میانه روها و سایر اصول گرایان در نگاه اول به نظر می آید که گفتمان جامعه مدنی و مبانی روشنفکرانه توسعه ملی  بعنوان برنامه اصلی  دولت 8 ساله آقای خاتمی نتوانسته در تاریخ ایران ماندگار شده و محکوم به شکست گردیده ،اما واقعیت حاکی از چیز دیگری است.صرفنظر از جایگاه ظاهری جناحها و اینکه وی(دولت خاتمی) به خاطرنداشتن نماینده در انتخابات 84 دوباره مورد سنجش قرار نگرفت(چون طرفداران و مخالفانش در این انتخابات او را به سبب کندروی و تند روی مورد نقد سرسختانه قرار داده بودند) اما جریان شناسی و به تبع آن نشانه شناسی اجتماعی ارتباطات در  فرآیندهای پس از دوم خرداد نشان می دهد این اتفاق غیر منتظره( روی کار آمدن دولت نهم) در واقع شتاب گرفتن و عمیق شدن و گسترش اصلاحات و جامعه مدنی در ذهن جامعه است.

به عبارتی اصلاح طلبان محافظه کار و بروکراتیزه شده (تکنوکرات – لیبرال) خیلی سریع تر از موعد توسط گروهی که هر چند داعیه نقد اصلاح طلبان و بازگشت به اصول گرایی را داشته و طبعا بار لغات اصلاح طلبان را به دوش نمی کشدو در واقع با شعار نقد قدرت حاکمه 16 ساله و تجدید نظر و به بیان دیگر از پروتستاننیسم سیاسی دم می زند ولی خود  به روشی دموکراتیک و حاصل یک سری نهاد مدنی غیر رسمی(مساجد ،هیات هاو...) آزادانه بر دولت جامعه مدنی میتازد و آن را پشت سر می گذارد  بنابر این دولت انتقاد گرا با نهادینه شدن انتقاد کنار می رود

.این اتفاق تحت هر عنوانی هژمونی(استیلای فکری)و نهادینه شدن ادبیات غیر قابل برگشت جامعه مدنی است .ادبیاتی که در جامعه به نحوی در حال تعمیق و سرعت انتشار تصاعدی سرسام آور است که معلوم نیست به دولت جدید مانند دولت قبل حتی 8 سال هم مهلت بدهد یا نه؟

طرح جامعه مدنی و...(2)

پیشینه تاریخ آزادیخواهی در ایران

مدرنیته با همه کاستی هایش واقعیت بی بدیل قرون جدید است؛ که در میانه همه مضرات با گسترش وسایل ارتباط جمعی و رشد آموزش بشریت را به سوی  سبک جدیدی از زندگی رهنمون شده است.

تندرو ترین منتقدین تجدد هم نتوانسته اند خود را بی نیاز از دستاوردهای آن جلوه نمایند.

احیا نقد یکی از آثار تجدد است که منتقدین تجدد خود از آن بهره می برند .

گرچه هزار و یک افسوس در تاریخ تجدد ایران و انقلابهای ایرانی می توان از منور الفکری و غربی مآبی و شکست نهضتهای مردمی وجود دارد ولی به هر صورت ما می توانیم همانگونه که نهصت ترجمه در دوران عباسی را آغاز راهی بدانیم که به علمایی چون صدر الدین شیرازی و فیض و علامه طباطبایی رسید .آغاز اطلاع رسانی و انفجار اطلاعات در قرن هیجده و نوزده میلادی را سر آغاز آگاهی شد که فرجام آن انقلاب اسلامی بود.

مهمترین عنصر ضعف قیا مهای پیش از قاجار همین بحث رهبری و نبود مانیفست مبارزه  بود که با نهضت تنباکو موضوع به رغم همه موانع تا حدی مرتفع شد.

مردم استبداد زده در اولین نافرمانی مدنی در زمان میرزای بزرگ(ره) اقدام به لغو قرارداد تنباکو نمود.

حاج ملا علی کنی نیز که مجتهد تهران بود در اقدامی مشابه اقدام به تحریم قرارداد رویتر نمود و این آغاز مبارزات مردمی در چارچوب نهادهای مدنی بود.

مسئله ای که پس از قیام تنباکو که بر سر منافع محدودی اجرا و انجام شد  جای بحث و نقد و نظر بسیار طولانی دارد موضوعه قیام مشروطه در دهه 80 سده 13 هجری است.

مشروطه یک قیام تمام عیار مدرن است که که به مدد همراهی علمای بزرگی چون فقیه نائینی(ره)،میرزا عبدالله مازندرانی و در مقاطعی مرحوم شیخ فضل الله نوری مبانی آن بر اساس مبانی فرهنگی ملت،که اسلام است تئوریزه شده بود.

این قیام باهدف استقلال ،آزادی و ترقی صورت می گرفت اما یک تفاوت اساسی با قیامهای نوخواهانه و ترقی خواه سایرر ممالک مانند انقلاب کبیر فرانسه یا انقلاب اکتبر و... را داشت و همین مطلب باعث بحران رهبری و شکست مشروطه با کودتای سیاه سید ضیاء شد و آن اینکه مشروطه طلبی در غرب به مقتضای تعامل و همراهی قدرت و دین یک حرکت ضد دینی نیز محسوب می شد و استقرار جامعه مدنی پس از انقلاب یک مشی سکولار (= حذف دین از مناصب حکومتی و زوایای اجتماعی) را بهمراه داشت اما مشروطه ایران یک قیامی بود که که مفاهیم ضمنی آن بازگشت به عدالت الهی بود و نه عدالت اومانیستی بر محور انسان.

اتفاقات پس از مشروطه مانند شهادت شیخ فضل الله و پس از آن درگیری مشروطه خواهان با پدران دفاع از مشروطه ستارخان و باقرخان نشان گر همین تفاوت دیدگاههاست.

رشد نا متوازن نهادهای مدنی و استقرار ناقص جامعه مدنی از یک سو و عدم تدبیر ودانش دلسوزان مشروطه باعث می شود که پس از چندی نه تنها انقلاب مشروطه باعث وحدت بیشتر مردم ، بلکه بعنوان دلزده تر کردن مردم و انشقاق نظر اجتماع شود به نحوی که مشروطه ای که برای خود پارلمان دارد  وق انون مطبوعات تصویب کرده و نهادهای قانونی را در حال تاسیس دارد پس از کمتر از بیست سال استقرار شاهی را به چشم می بیند که نه تنها از خانهای قاجار مستبد تر است،بلکه آزادانه و بدون مخالفتی جدی هم بر آزادی های مدرن می خروشد و هم بر حریت دینی.

استیلای پهلوی اول پس از 15 سال مشروطه و ادامه عملکرد وی تا پایان جنگ جهانی دوم نشان گر عمق سر خوردگی عامه از آزادیخواهی است که نه باعث استقلال آنها شده و نه آزادی  ارمغان داشته و نه ترقی و تنها اسباب دست مردم که دین آنهاست نیز از آنها گرفته اس.

مدتها زمان لازم است تا نسلهای مشروطهبروند و در پس شهریور 20 کسانی انگیزه مبارزه محطاطانه تر داشته باشند.

اما به هر صورت فرصت پس از شهریور 20با تندروی های دشمندست نمای آزادی از بین می رود و بهانه برای دور جدید ی از استبداد پهلوی دوم فراهم می گردد.

انقلاب اسلامی اما یک مطلب جدید است که از آغاز روند هوشمندانه ای برای ان طراحی شده است و این به دلیل این است که رهبری این انقلاب نگاه جامعی به مباحث انقلاب ، رونفکری و سایر موارد دارد.

امام خمینی فرزند نسل سوم مشروطیت است که تاریخ مشروطیت را با چشمان خود مطالعه کرده و پس از فرجام نهضت ملیمتوجه است که اجانب و ضد انقلاب همواره با کنترل انقلاب ها به مقاصد خود می رسند.برای ضد انقلاب شخص مهم نیست بلکه مهم هدف است که می توان تواسط شخصی دیگر و حتی با عنوان انقلاب آنرا به ظهور رساند.

مهم این است که پهلوی اول یا آتا تورک منافع انگلیس را تامین نمایند چه بعنوان جمهوری و چه پادشاهی چه مشروطه

حال اینکه رضاخان رئیس جمهوری مانند حسنی مبارک دائمی باشد یا پادشاه یا رئیس حزب حاکم تفاوتی ندارد.

امام خمینی با درک این مسئله از ابتدا تکلیف خود را با دو گروه اسلام ستیزان و متحجرین مردم گریز معلوم کرده و دست روی نقطه ضعف آزادیخواهی از زمان میرزای بزرگ می گذارند.

جمهوری اسلامی محقق می شود اما ادبیات رهبر انقلاب نوسازی مفاهیم است چه در حوزه شریعت که بحث از دین پویا ست و چه در حوزه آزادیها که قید حفظ مبانی اسلام را به یدک می کشد.

امادشمنان مردم که از مردم و رهبری برای کشت مقاصد خود نا امید شده اند کشور را به عرصه یک جنگ بزرگ می کشند و یکی از مقاصد آنها نیز ابتر گذاشتن برنامه های انقلاب اسلامی برای ایجاد نهادهای اجتماعی و استقرار بلند مدت آزادی است.

نامه امام امت به مجلس در پایان عمر نشان می دهد بسیاری از برنامه های امام خمینی(ره) برای استقرار قانونو حاکمیت مردم بخاطر جنگ ه تعویق افتاده بوده و در این میانه رحلت رهبری و چالش ویرانی فزاینده ای که در کشور در اثر طولانی ترین جنگ قرن بیستم بوجود آمده اولویت های حکومت جمهوری اسلامی را در عرصه اجتماع تغییر محسوسی داده است.

 


·                                درباره سید محمد خاتمی

متولد 1322 از شهر اردکان از توابع استان یزد است.پدرش سید روح الله از نوادگان امام مجتبی و از رهبران مبارز شهرستان یزد است .

سید محمد پس از اتمام تحصیلات مقدماتی به حوزه علمیه اصفهان می رود و دروس سطح را به پایان می برد همزمان با فراگیری دروس دینی به تحصیلات آکادمیک هم می پردازد.

فرجام این تحصیلات فوق لیسانس علوم تربیتی بود . وی پس از تحصیلات و انجام خدمت وظیفه در نیروی هوایی ارتش به پیشنهاد شهید بهشتی جهت تصدی مرکز اسلامی هامبورگ به آلمان رفت.

وی پس از انقلاب به نمایندگی مجلس و سپس ریاست روزنامه کیهان رسید .

حجت الاسلام خاتمی پس از چندی بعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد سلامی برگزیده و همزمان مسوول تبلیغات جنگ بود.

وی پس از سال 72 به ریاست کتابخانه ملی رسید و همزمان در دانشگاه به تدریس پرداخت.

وی که مدرس فلسفه غرب بود در این سالها به تالیف دو کتاب و تعدادی مقاله پرداخت و پس از چدی کتابهایی را بر آن افزود.

بعضی از آثار او عبارتند از :

از دنیای شهر تا شهر دنیا

بیم موج

آئین و اندیشه در دام خودکامگی

وی در سال 1376 بعنوان کاندیدای حزب روحانیون مبارز و کارگزاران سازندگی و نیروهای خط امام که ائتلاف نیروهای میانه رو و تکنو کرات و چپ اسلامی بود بعنوان کاندیدا مطرح شد.

خاتمی که یکی از متفکران حوزه غر بشناسی بود با درک احتیاجات و دغدغه های داخلی و خارجی در انتخابات با شعارهای زیر با رای 20000000 نفر به پیروزی رسید:

قانون گرایی

استقرار جامعه مدنی و آزادیهای سیاسی در عرصه اجتماع

توسعه سیاسی

تنش زدایی در حوزه بین الملل

وی پس از شروع ریاست جمهوری  با تدوین و طرح نظریه گفتگوی تمدنها و فرهنگها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سال 2001 میلادی را به این نام پیشنهاد نمود که مورد تصویب قرار گرفت.


·                                ارتباطات اجتماعی در آستانه دوم خرداد

سیستم رسانه ای کشور در آستانه دوم خرداد عبارت از یک نظام توسعه ای بود که تحلیل آن منوط به بررسی دقیق شرایطی بود که دوران به  سازندگی را پس از ویرانی های جنگ تحمیلی رقم زده بود.واقعیت این بود که دوران سازندگی و بازسازی کشور تحت تاثیر پنج زمینه و موقعیت  خاص بود که در جای خود محل تامل بود:

1.  ایران یک جامعه انقلابی بود که بخاطر اندیشه صدور انقلاب و حمایت از جبهه های آزادیبخش همواره مورد حمله سیاسی و نظامی و خرابکارانه استعمارگران و ایادیشان بود. این موضوع فضای کشور را به شدت امنیتی می نمود.

2.  ایران در آستانه یازدهمین سال انقلاب جنگی را به پایان رسانده بود که حداقل 1000میلیارد دلار یا به عبارتی در آمد خالص50 سال کشور(آنزمان) ویرانی به بار آورده بود و نیازمند نوسازی زیر بنایی و همچنین نیازهای فوری بود.

3.  بسیاری از معضلات آغازین دولتهای ایرانی بعد از انقلاب اسلامی توسط معمار این انقلاب و نفوذ بیان و اقدامات ایشان حل می شد و گفتار امام خمینی(ره) فصل الخطاب نیروهای انقلاب بود ولی در آغاز دوره توسعه یکی از مسائل مهم فقدان امام بود که تجربه انتخاب رهبری توسط خبرگان را بوجود آورده بود.

4.  قانون اساسی در زمان تدوین با ملاحظات انقلابی خود یک حالت این همانی بین اقتصاد و دولت بوجود آورده بود که حل معضلات اقتصادی به هر صورت برابر با رشد دولت و اعمال قدرت بیشتر بود که در دراز مدت باعث واکنشهای اجتماعی شد.

5.  مشکلات پولی و مالی جنگ باعث بوجود آمدن حالتی از تورم فراگیر در دوران بعد از جنگ شده بود که علاوه بر کاهش آزادیهای سیاسی که ویژه کشورهای در حال توسعه است باعث بوجود آمدن فشارهای فراگیر اقتصادی شده بود و طعم بازسازیها و کارهای انجام شده به بسیاری دهک های اجتماعی نمی رسید.

در آستانه دوم خرداد مانند سایر کشورهای در حال توسعه نمی توان اثری از تعدد رسانه های آزاد اثری دید.

مخالفان ریشه ای دولت نیز در دو حلقه روشنفکری دینی و احزاب روحانی دارای رسانه های جذابی نبودند و تلویزیون را نیز می توان بعنوان یکی از بازوهای دولت نام برد .

رای آوردن سید محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور هفتم ایران پس از انقلاب یکی از جایگاه های تحلیل این نکته است که چگونه می شود از حرکت به سمت ارتباطات اجتماعی نتیجه عکس گرفت.

صرفنظر از اینکه چگونه به تحلیل جامع اتفاقات منتهی به خرداد 76 بپردازیم که خود مطلب وسیع و بسیار گسترده ای است می توان به این بسنده نمود که در واقع عدم تطابق محیط با پیام رقبا در وهله های نخست و درک مواجهه با عکس العمل های موجود باعث یک چرخش بزرگ در انتخابات شد.

هنگامی که پیام تبلیغی به رغم استیلای وسایل ارتباط جمعی با محیط و روش مناسب و موجه همراه نباشد می تواند نتیجه عکس به بار آورد

این اتفاق چیزی بود که ریاست مسلم اکبر ناطق نوری رئیس پارلمان را بر دولت تبدیل به شکست نمود.

مطلب آخری که باید ملاحظه آن را داشت نقش روشنفکران و اصحاب  فرهنگ و هنر در ایجاد این طراوت و رقابت است که در تاریخ ایران کم نظیر است.


6.    رسانه ها قبل و بعد دوم خرداد

یکی از مهمترین مناسبات و بخشهای مهم جامعه که در به وجود آمدن این رویداد سیاسی نقش تام و اصلی داشت بحث  رسانه هاست.

همانگونه که اشاره شد در کشور ما به ویژه تا دوم خرداد رسانه ها اکثرا دولتی یا تحت الحمایه مردم بودند.

یکی از پایه های جمهوریت را متفکران علوم سیاسی مطبوعات می دانند.

برای درک رسانه های گروهی در زمان های اشاره شده باید به ساخت سیاسی آنزمان اشاره ای داشت.

در دوران انقلاب با پایان جنگ و اختلاف نظر خصوص اقتصاد بازار و به وجود آمدن جناح چپ اسلامی و انشعاب در روحانیت مبارز تا مدتها مهمترین رقابتهای سیاسی و مطبوعاتیبین دو دیدگاه ذکر شده بود.

این دو دیدگاه بریاخود تریبون های محدودی داشتندکه عبارت از روزنامه های ابرار،و رسالت و... در جناح راست و روزنامه سلام و تا حدودی حلقه کیان در جناح چپ .

پس از حل بسیاری از مشکلات فوری اقتصادی به خاطر بسیاری از مسائل پای بسیاری از مطبوعات[1] باز شد و دلیل آن نیز ابتدائا اختلافات دولتهای پنجم و ششم با هر دو جناح سنتی و مذهبی بود.

به وجود جناح سوم [2] در جریان انتخابات مجلس پنجم و همچنین ارگان مطبوعاتی مستقل دولت[3] تشکیل شد.

به وجود آمدن روزنامه ای به وزانت همشهری در شهرداری تهران نقطه عطفی در این دوران است و زمینه های جامعه چند صدائی فراهم می شود.

گره خوردن این مطبوعات مدرن با جریان عمومی جامعه برای اولین بار در عصر تلویزیون اتفاقتی را رقم زد که زمینه ساز دوم خرداد بود.

گروهی از مدیران دولتی توسع گرا توانستند با چپ اسلامی ائتلاف نمایند و جریانی را به پیروزی رسانند که یکی از سیاست انتخاباتی آن آزادی مطبوعات است.

گرچه ظاهرا صدا و سیما به این اتفاقات چه بعد و چه قبل آن بی تفاوت ارزیابی می گردد اما بسیاری جانبداری آن را از جریان روبروی دوم خرداد را سهم مهمی در محبوبیت و پیشرفت دوم خرداد می دانند.[4]

پس از دوم خرداد تلویزیون به ویژه تا پایان دوره اول خاتمی همچنان مشی خود را حفظ کرد اما مطبوعات شکل دیگری یافتند.

پس از دوم خرداد مطبوعات رشد چشمگیری داشتند و برای نخستین بار اپوزسیون توانست برای خود ارگان مطبوعاتی تشکیل دهد.

با تند روی های انجام شده در بسیاری از مطبوعات و دخالت نهاد قضایی یکی از مهمترین اتفاقات این دوران که فاجعه 18 تیر بود اتفاق افتاد[5].

به نظر می رسد پس از 18 تیر ماه و درک بسیاری از مسائل پشت پرده درگیری های سیاسی شکل پخته تری یافت و علیرغن توقیف نزدیک به 50 نشریه و تولد صدها نشریه جدید مکتب مسئولیت اجتماعی در ساخت مطبوعات مستقر شد.

از محصولات جدید روزنامه های آغازین سالهای دهه هشتاد روزنامه ارگان احزاب و تاسیس روزنامه شرق را باید نام برد.

بعه هر شکل باید مطبوعات را یکی از علامتهای ماندگاری دوم خرداد ارزیابی نمود چون مطبوعات پیش و پس از دوم خرداد قابل مقایسه نیستند.

صدا و سیما نیز با توجه به پایداری دوم خرداد در ساحت سیاسی در سالهای آغازین دهه هشتاد عملکرد معتدل تری داشت به نحوی که مطبوعات و صدا و سیما در پایان دولت خاتمی به مشی تقریبی یکسانی رسیده بودند.

برنامه های باز انتخابات ریاست جمهوری در صدا سیما مبین این تغییرات بود.

تغییر ذائقه مردم و رشد چشمگیر آگاهی های سیاسی اجتماعی در این دوره در تغییرات اجباری رسانه ای بسیار مهم و تعیین کننده است.


[1]  همانگونه که در بسیاری از منابع اشاره شده مطبوعات در ایران که از زمان قاجار توسط میرزا کاظم شیرازی ایجاد شد سیر تحول فراوانی یافت .

این مطبوعات درچهار دوره ازدیاد فوق العاده ای داشته که عبارتند از: مشروطیت، شهریور 20 به بعد، انقلاب اسلامی و سالهای پایانی دهه 80

[2] کارگزاران سازندگی

[3] روزنامه ایران – تا پیش از این دو روزنامه کیهان و اطلاعات تنها روزنامه های دولتی شناخته می شدند.

از این زمان به بعد این دو روزنامه قدیمی به صورت حکومتی اما هر کدام به یکی از جناح های سنتی انقلاب اختصاص یافت. خط مشی آن هم به سبب سلیقه متصدیان آن مشخص می شد.

[4] منتقدان به عملکرد صدا و سیما از ساخت فیلمهایی مانند هویت، چراغ و مناظرات منقدین دولت وپخش رقاصی انجام شده در کنفرانس برلین  ... در این خصوص نام برده اند.

[5] در واقع بهانه اصلی برخوردهای منتهی به 18 تیر توقیف روزنامه قدیمی سلام بود.

طرح جامعه مدنی و تاثیرات آن بر ارتباطات اجتماعی پس از دوم خرداد 1376(1)

مقدمه

مطلبی که باعث شد این موضوع را  (طرح جامعه مدنی و تاثیرات آن بر ارتباطات اجتماعی پس از دوم خرداد 1376)بعنوان تحقیق پیشکش همکاران عزیز نمایم همین زمینه همکاری در دانشگاه علمی و کاربردی است.

دانشگاه علمی کاربردی دانشگاهی است که بر خلاف سایر مجامع تئوریک مباحث را بعنوان یک Work shop یا کارگاه و در واقع کاربردی پیگیری می نماید .

به همین  لحاظ هم فارغ از آنچیز که می گذرد باید موفقیت این دانشگاه را در رسیدن به اهداف خود را در نیل به تحویل دانش پژوهان کاردان جست .

در واقع در میاحث این دانشگاه کاردانی مهمتر از با معلومات بودن و صاحب تشخیص کاری بودن باید جایگاه والاتری از تحلیلهای انتزاعی داشته  بودمهمتر باشد.

برای نگارنده بسیار مهم بود که فارغ از تاریخ جنگ جهانی و مباحث ارتباطات جمعی سنتی یا تاریخی و دانستنی که سودی کاربردی بر آن مترتب نیست به یکی از مباحث ملموس و مثال زدنی  که همه دوستان شاهد آن بوده اند بپردازم.

واضح است که این سودا که اندیشه ورزی در حوزه روشنفکری است و نه تاریخ نگاری رویکرد بسیار دشوار و پر خطا است که اصولا یکی از امتیازات و در عین حال آسیبهای روشنفکری از تاریخ نگاری همین دور نشدن از ماجرا و نقد حال است.

به نظر اینجانب مهترین و ظیفه اصیل  روابط عمومی و در واقع فلسفه روابط عمومی نیز همین نقد حال هر سازمان و مشاوره مسئولین هر سازمان است .

نکته دیگر قابل ذکر در این راستا نیز مطلب مهمی است که در صدر و ذیل این موضوع و کل در س میانی وسایل ارتباط جمعی و در همه حواشی رشته روابط عمومی دید  که آن ارتباط دائمی این مباحث با دنیای سیاست است.

در واقع نمی توان چیزی که به منظوری سیاسی و با روشی کاملا سیاسی عمل می کند و اصلا تاریخ و زمینه های فراز و فرود آن اتفاقات سیاسی است را بدون توجه مستقیم و بیواسطه به روند اتفاقات سیاسی نگاه نمود و ادعا نمود که که به موضوع نگاهی کاربردی داریم.

امروز دموکراسی متداول ترین روش حکومتی است و در همین راستا قدرتی برتر است و توانایی تصاحب مناصب دولتی و قدرت را دارد که ارتباط بهتری با افکار عمومی برقرار نماید فلذا ارتباط عمومی و رسانه ها در واقع حتی تفریحات را نیز به منظور مقاصد مختلف در خود جای می دهند.

این گونه است که بررسی مبانی وسایل ارتباط جمعی فارغ از دستگاه روابط سیاسی و روابط بین الملل مانند آموزش شنا در اتاقی در طبقه 17 یک برج در مملکت خشکسالی است که آب آشامیدن هم وجود ندارد.

امیدوارم این تلاش مورد توجه و مفید بوده باشد./

 

 
تبار شناسی مفهومی جامعه مدنی
[1]

سوالی که در آغاز قبل از هر حرفی پیش می آید این است که مفهوم جامعه مدنی به چه معنایی است؟

نویسندگان در فلسفه سیاسی جامعه مدنی را یکی از قدیمی ترین مفاهیم سیاسی می دانند که به طور خلاصه دارای این نوع معانی در طول تاریخ بوده است:

  • جامعه مدنی به معنای اجتماع سیاسی و مترادف با دولت[2] به کار می رفته که تا قرن 16 و 17 این تعریف همین تعریف درباره جامعه مدنی وجود داشته است.
  • در تعاریف قرن 16 و 17 توماس هابز و جان لاک،جامعه مدنی و تمدن بر اساس قرارداد اجتماعی[3] باز هم بر پایه حکومت دارای ترادف معنی تلقی می کنند.
  • مفهوم بعدی جامعه مدنی مربوط به مردم شناسان است که جامعه مدنی را مترادف با جامعه ای مبتنی بر همزیستی اجتماعی دانسته اند
  • متفکر اسکاتلندی آدام فرگوسن تمدن معاصر که بر پایه مالکیت خصوصی و آزادی فردی بنا نهاده شده جامعه مدنی می نامد.
  • در قرن هجدهم جامعه مدنی به معنی جامعه ای مبتنی بر اقتصاد آزاد نیز معرفی شده است.
  • هگل فیلسوف آلمانی برای اولین بار با تفکیک جامعه مدنی[4] از مفهوم دولت، آنرا جامعه ای سیاسی که تشکیل دولت می دهد دانست. به نظر او جامعه مدنی بین نهاد خانواده و دولت قرار دادرد و انسانها را برای مناصب فردی آماده می نماید.او جامعه مدنی را در سه بخش نیازها –اجرای عدالت و حوزه نهادها و اصناف رفاهی و مشارکت اجتماعی می نگرد.
  • نگاه مارکس یا مارکسیسم ها نیز به جامعه مدنی نیز نگاهی متفاوت است.

از سویی مارکس جامعه مدنی و نظام سرمایه داری را موجب خودخواهی و از خودبیگانگی انسان  می داند اما دیدگاه غالبمتفکران مارکسیست بر این است که جامعه مدنی می تواند حوزه روبناییدولت برای حوزه اجماع و ترغیب و کار آموزشی باشد این در حالی است که قلمرو دولت با زور و اجبار پیش می رود.

  • مهمترین دیدگاه نسبت به جامعه مدنی مجموعه ای است متشکل از افرادی که با اراده و انتخاب خود و مستقل از دولت ، گروهها و انجمن هایی را تشکیل می دهند . این گروهها می توانندبه شکل صنف ،حزب و اتحادیه و... ظاهر شوند که هدف از آن پیشبرد سلایق اعضاست.

صرفنظر از معنی جامعه مدنی که حوزه وسیعی از شبکه ارتباطات مستقل مردمی را در ارتباط با حاکمیت و اداره اجتماع رقم می زند دارای خصوصیاتی است که به بعضی از آن اشاره می گردد:

فرد گرایی

نفع انگاری

عقلانیت

کنترل قدرت

رقابت

پلوارلیسم اخلاقی(تکثر گرایی و شکاکیت اخلاقی)

ضدایدولوژیک بودن

تضاد با پوپولیسم یا مردم انگیزی توده ها


·                                آسیب شناسی جامعه مدنی در نگاه غرب و اسلام

خود غربیها و به ویژه منتقدان تمدن امریکایی و اروپای غربی خود قبل از هرکسی در نقد مفاهیم اصلی تمدن خود پیشگام بودند .

همین نقدها در طول 400 ساله اخیر باعث شده تحولات مختلفی در مفاهیم مختلف ایجاد شده و خیزشهای نظری زمینه تحولات اجتماعی موثر گردد.

جامعه مدنی نیز از این نقدها مصون نبوده  است زیرا اجرای این ایده به روشهای 7 گانه آن نشانگر بعضی مسائل بوده است.

بسیاری از متفکران غربی و امریکایی بر این باورند نهادهای مدنی به عنوان ستون خیمه جامعه مدنی تاثیر به سزایی در جریان قدرت و ثروت ندارند.

در واقع قدرتها کارهای سطحی و غیر حساس را به این نهادها و اگذار نمودند البته عملا این حرف حرف بیراهی نیست .

در صد ساله اخیر حزب کارگر و محافظه کار در بریتانیا و جمهوری خواه و دموکرات (هردو با تعهد به سرمایه داری بالاتر از یک مذهب و دین)در ایالات متحده دو رقیب بلامنازع بودند و در آلمان و فرانسه و بسیاری از دولتهای بلوک غرب سابق علیرغم ادعای دموکراسی اتفاقی بهتر از این نیفتاده است و شائبه داخلی بودن قتل رئیس جمهوری سابق امریکا جان اف کندی نیز بر این امر صحه می گذارد که نهادهای مدنی در این کشورها بعنوان تسکین دهنده افکار عمومی هستند و نه تنها تاثیر به سزایی ندارند بلکه به لحاظ خاصیت تخدیری خود استبداد و دیکتاتوری جمعی معطوف به قدرت و ثروت را عمیق تر می کنند.

استبداد دارای دو جه است وجه اول استیداد و توتالیتاریسم دیکتاتورها است و آنروی سکه آن جامعه استبداد پذیر یا زمینه ساز استبداد است.

بر اساس این گونه نگاه نهادهای مدنی کم تاثیر و بی قدرتی مانند احزاب و ان جی او هایی که بیشتر به کارهای عام المنفعه ، زیست محیطی و امدادی می پردازند به سوپاپ اطمینان استبدادهای گروهی که در شرق سوسیالیستی عبارت بود از حزب کمونیست و در غرب سرمایه داری عبارتست از سلطه منش و تفکر ثروت سازانی که با مالیات بر در آمد خود اقتدار دولت را باعث می شوند.

مثلا در جریان جنگ عراق یا افغانستان و به ویژه جنگ عراق علیرغم عدم موافقت تمامی نهادهای مدنی و افکار عمومی دو کشور ذکر شده اتفاق جنگ به وقوع می پیوندد.

از نگاه پراگماتیسمی یا کارکرد گرایانه گذشته در جایگاه فلسفی بسیاری از روشنفکران غرب با نقد مبانی نظری جامعه مدنی و به چالش کشیدن مفاهیم آن در پی اینند که مبانی جامعه مدنی احتیاج شدیدی به تجدید نظر و تعدیل دارد.

این متفکرین معتقدند که که نهادهای جامعه مدنی با از بین بردن یکپارچگی جامعه تفاوتهای طبقاتی و همدلی گروههای ناهم سنخ اجتماع را مانع می گردند.

همچنین رقابتهای نا درست این گروهها باهم که بر مبنای نفع بیشتر است حرکت فطری و اصیل انسانی را دچار خلا می نماید.

از سویی علاوه بر این موضوعات نقادان اسلامی نیز مواردی از تباین محتوای جامعه مدنی را با دین اسلام و به ویژه مکتب تشیع ذکر کرده اند که در شکست اندیشه جامعه مدنی در میانه مسلمانان می توان ردپای این ناهمسازی را دید.

دین مکتب وحدت است و این وحدت در بافت زندگی واجتماع و سیاست وفلسفه دینی رسوخ کرده است .

بغیر از موضوع تکثر توجه اسلام و دین به اجتماع بیشتر از حقوق فزدی بها می دهد .

اسلام،دین امر بمعروف و نهی از منکر و احساس مسئولیت اجتماعی است و جامعه دینی شیعی گرچه به دنبال تئوریزه کردن حکومت مطلقه نیست  مدعی امامت و رابطه امت و امام است که عبارتست از نحوه متفاوتی از اداره اجتماع:

متن حدیث شریف

امـّا عـلمت انّ امارة بنى اميه كانت بالسّيف و العسف و الجور و ان امامتنا بالرّفق و التألّف والوقار و التقيّه و حسن الخلطه و الورع و الاجتهاد, فرغبوا الناس فى دينكم و فى ما انتم فى.» (خصال صدوق/جزء۲/ص354/باب وضع الله الاسلاك على سبعة اسهم/ح35)

 تـو نمى فهمى كه امارت بنى اميه با زور و شمشير و قلدرى بود, و ان امامتنا... ولى امامت ما رفق و مـداراست, دوستى و همبستگى و بزرگوارى است نه سبك شدن و سبك حركت كردن, امامت ما امـامت تقيه و حفظ مسائل است تا يك زمانى به نتيجه برسد, امامت ما نيكو بامردم برخورد كردن اسـت, امامت ما تلاش است. مردم را در دين خودتان اين طور تبليغ كنيد


[1] Civil society

[2] Konionia politike

[3] social contract

[4] لغت آلمانی burgerliche Gesellschaft

نگاهی به کتاب ارتباط شناسی 3

چکیده:

1.            ارتباط شناسي عنوان نوشته اي  عنوان كتابي است كه دكتر مهدي محسنيان راد متولد 1324 است كه به سال 1369 توسط انتشارات سروش به چاپ رسيد.اين نوشته دكتر محسنيان راد كه تاكنون شش مرتبه تجديد چاپ شده براي هر تجديد چاپ يك مقدمه دارد كه نشان از توجه اين نويسنده به وقايع اخير جهان در خلال سال هاي چاپ كتاب از لحاظ مسائل ارتباطي و بازخورد و واكنش به ويژه اهالي معرفت و آگاهي نسبت به مباحث مطرح شده در كتاب را دارد.

2.          محسنيان راد دكتراي جامعه شناسي دارد و سالها استاد دانشگاه هاي كشور به ويژه مجتمع دانشگاهي هنر بوده است و اين كتاب مبسوطي از تدريس نامبرده در پلسخ به دانشجويان بوده است. وي در باره نامگذاري نام كتاب مي گويد كه حق اين است كه نام كتاب را ارتباط انساني بگذارد؛چون به زعم او كليه ارتباطات ميان فردي و گروهي و جمعي معادلي براي اصطلاح لاتين Human Communications است .وليكن به دليل مقارنت و مشابهت اين معنا در زبان فارسي با اصطلاحات خاصي چون اخلاق و رفتار انساني كلمه ارتباط شناسي را براي كتاب در نظر گرفته است[1][4].پرفسور حميد مولانا مهمترين ويژگي تلاش ايشان در تدوين اين كتاب را استفاده از تقيقات ميداني در ايران و ساير نقاط جهان در كنار ارائه منظم نظريات و آرا دانشمندان خبره علوم ارتباطات از دير باز تاكنون مي داند.

3.        بخش نخست كتاب عنوان نگاهي عمومي به ارتباط نام دارد كه به چيستي ارتباط و ارتباط فراگرد اختصاص دارد.

·        در فرهنگ لغات وبستر ارتباط با لغاتي نظيز رساندن – بخشيدن – انتقال  دادن – آگاه ساختن – مراوده و مكالمه استفاده شده است.

·        ديويد برلو ارتباط برقرا كردن را جست و جوي پاسخ از سوي گرنده عنوان مي كند

·        چالز كولي  نيز اشاره كرده ارتباط مكانيسمي است كه روابط انساني بر اساس و به وسيله آن به وجود مي آيد و تمام مظاهر فكري و وسايل انتقال و حفظ آن

·        جدول ص 52 نگرشي تطبيقي از تعاريف ارتباط را در نظر انديشمندان گذشته تا كنون بيان مي كند كه عبارتست از: فراگرد – روش – عمل – كاركرد – سازوكار – جريان – هر چيزي كه انسان انجام مي دهد.

·        جدول ص 53 نگرشي تطبيقي از نظر دانشمندان در خصوص اينكه ارتباط چه چيزي را منتقل مي كند است كه عبارتست از: تمام رفتارهاي انساني – محرك – علايم و نمادها – پيام – معني – ايده ها و افكار – اطلاعات – مهارت ها – مظاهر فكري

·        شروط ارتباط از ديگاه هاي مختلف عبارت است از: اقناع – اشتراك نظر – پذيرش تاثير – تاثير در ديگري – جستجوي پاسخ – برابري معني – درك عمل – مشابه داشتن علائم – پيش بيني  كد مشابه – درك معني – ارسال علائم – همانندي تجربه – انتقال اطلاعات – دريافت پيام و انتقال معني

·        ارتباط جمعي عبارتست از رساندن اطلاعات و ايده ها و برداشت ها از طريق وسايل ارتباطي و دريافت اين اطلاعات توسط عده زيادي از انسانها در يك زمان

·        فراگرد[2][5]:در فارسي لغت هاي زيادي مانند روند – فرآيند- رويداد – فراروند- شيوه  برابر اين لغت قرار گرفته است معني اين لغت هرچه باشد بر اساس تعريف برلو عبارتست از رويدادي كه يك تغيير ممتد  در زمان را نشان دهد يا هر عمل يا نحوه عملي كه ممتد باشد.

4.        بخش دوم اين كتاب درباره معني در ارتباطات است

·         معني در ارتباطات فاقد معناي عرفي است و به همين دليل است دانشمنداني مانند برلو معتقد است كه عني د انسان هاست و كلمات فاقد معني هستند .معني ها چيزي شخصي هستند. اين مطلب در داستان فيل و روستائيان درشب در مثنوي مولوي نيز تاييد شده است.پيش از مولوي نيز انوري گفته است:

·  همچو معني كه در سخن باشد               در جهاني و از جهاني بيش

·        در اين زمينه مي توان به برداشت انسانه ها از نشانه هاي تصويري ياد كرد كه در ارتباط تصويري با آن آشنا هستيم.

·        فرآيند آموزش معني يك اتفاق پيچيده روانشناسي است كه به ويژگي هاي  فيزيكي انسان و ساير حيوانات و همچنين نوع رفتار هاي شرطي و محيطي آنان بستگي دارد.

5.        بخش سوم كتاب در تحليل پيامهاي كلامي است.

·         برلو پيام را اينچنين معرفي مي كند: يك توليد عملي و فيزيكي از منبع تاثير گذار

·        شرام:پيام را هر علامتي مي داند كه قادر به تفهيم معني باشد

·        ارسطو در مدل ارتباطي خود يكي از سه عنصر فرآيند ارتباط را گفتار مي نامد.

·        لاسول يكي از 5 سوال خود را "چه مي گويد" مي نامد

·        در جمع بندي مبحث پيامهاي كلامي بايد گفت پيام داراي سه سازه است 1 – رمز 2- محتوا 3- نحوه ارائه

6.          بخش چهارم به بحث درباره ارتباطات غير كلامي كه درآن تجربه ‌ي ارتباطات غير كلامي در ايران نيز مي پردازد

·         ارتباط غير كلامي به دامنه وسيعي از پديده هايي گفته مي شود كه پهنه وسيعي را مي پوشاند از ميان چهره اي يا مد.

·        تغيير مردمك چشم يكي از انواع پيام هاي غير كلامي است كه به صورت خودكار يا علائم خودكار مي گويند[3][6]

·        اختلاف بين ارتباطات كلامي و غير كلامي به سادگي قابل صحبت نيست .مثلا در صحبت كردن نيز اميخته با عناصر غير كلامي مانند سكوت و بالا پائين بردن تن صدا و...است براي شناخت اين تفاوت ارجح است به جاي آنكه به كانال هاي ارتباط يا فرستنده و گيرنده توجه كنيم و بر اين اساس  قضاوت كنيم به رمز توجه كنيم.

·        در واقع اگر اين پيامها را بتوانيم به رمز فرمول شده تبديل كنيم كلامي و گرنه غير كلامي است.

·        پنج كانال اصلي اصلي ارتباط غير كلامي عبارتند از: نمود چشم – نمود چهره – شنوايي صوت- نمود بدن – لمس بدن

·        در ادبيات فرسي نشان از كشف پيام هاي غير كلامي در كلام شعرا ديده مي شود  مثل صائب مولوي سعدي وحشي بافقي و ابتهاج و..

·        هزار نكته سربسته بي ميانجي حرف                  زغنچه دهن تنگ يار مي شنوم

·        تو مي بيني من پيچش مو                         تو ابرو من اشارت هاي ابرو

·        نشود فاش كسي آنكه ميان من وتوست              تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

7.          بخش پنج اين كتاب پيشنهاد مدلي براي ارتباطات انسان با انسان است

·         اگر M معني مورد نظر فرستنده و M"  برابر با معناي دريافت شده باشد زماني ارتباط كامل است كه 1=M/ "M

·        برآيند مدل هاي ارتباطي عبارت است از ارتباط انسان با انسان و حيوان و ماشين

·        ارتباط انسان با انسان به ارتباز ميان فردي گروهي و جمعي تقسيم مي شود كه هريك از اين ارتباطات انواع كلامي  وغير كلامي دارد.

8.          موضوع بخش ششم معرفي ساير مدل هاي فراگرد ارتباط مي باشد

·        در اين بخش با مدل هاي ارتباطي ارسطو – هارولد لاسول – اتهيل دوسلاپون – ويلبر شرام – ديويد برلو – آندروشن، استس وبوستروم – بكر – وايت و مدل يرن لوندو... آشنا مي شويد

·       

9.          بخش هفتم و هشتم به سير تحول ارتباطات عصري  انسان با انسان و گونه هاي ديگر ارتباط شناسي اختصاص دارد

·        مك لوهان سه كهكشان ارتباطي شفاهي (تا سال 832 ش)گتنبرگ (1920 ميلادي) و ماركني ( از 1920 تاكنون )را تعريف كرده كه سرگذشت كشورمان در اين كهكشان ها قابل تامل است

·        تاكنون ارتباطات محدودي با حيوان انجام شده كه بررسي و پژوهش نشان مي دهد كه در ابتداي راه كشف ارتباط موثر با حيوانات قرار داريم از سويي روند ارتباطات با ماشين نيز انسان را در آستانه تحولي فرهنگي قرار داده است


[1][4] ‍‍Communicology

[2][5] process

[3][6] outomatic signals

نگاهی به کتاب ارتباط شناسی 2


بخش 3

اين فصل به معرفي پايم و ابعاد آن اختصاص دارد

برلو پيام را اين چنين معرفي مي كند:

يك توليد عملي و فيزيكي از منبع تاثير گذار

شرام نيز در معرفي پيام مي گويد:

پيام هر علامتي است كه قادر به تفهيم معني باشد.

ارسطو در مدل ارتباطي خود يكي از سه عنصر را پيام مي داند.

لاسول نيز يكي از 5 سوال خود را به چه مي گويد مي نامد؟

در جمع بندي مبحث پيامهاي كلامي بايد بگوئم پيام داراي سه سازه است:

1-   رمز

2-  محتوا

3-                      نحوه ارائه

رمز

كه عبارتست از هر گروه از نمادها كه بتوانند به شيوه اي ساخته شوند كه براي افراد به اصطلاح معني دار باشد .

البته بعضي از اين كدها و نشانه ها طبيعي[1][2] هستند  مانند چين هاي طبيعي كه با حالت چهره نشان خشم است.

نوع ديگر نشانه ها تصويري است .

نشانه هاي قراردادي نيز از انواع نشانه ها پيام هاي معنادار است؛ مانند بوق اشغال يا آزاد

 زبان نيز يك كد عمده تصويري است.

محتواي پيام

مطالب درون پيام كه به وسيله منبع براي بيان هدف او انتخاب شده است:

كه ممكن است داراي عناصر و ساخت باشد مانند:

ترافيك شلوغ بودA2 مادرم بيمار بود A3 دبير گفته بود ساعت 8 جلسه امتحان داريم A هر كدام مي تواند خود يك پيام باشد يا ساخت يا ساخت منقطع يك پيام

در بحث ارش ها خبري كه در ارتباط جمعي مطرح مي شود از اين بافت شناسي در ساخت هاي تركيبي براي پيام انتخاب مي كند كه شامل شهرت – بزرگي – تازگي- مجاورت – برخوردها و شگفتي هاست.

نحوه ارائه پيام

عبارتست از از تصميم ها و تدابيري كه منبع ارتباط براي انتخاب و تنظيم و ترتيب كدها و محتوا مي گيرد.

اثر گذاري = تركيب خوب + محتواي خوب + نحوه خوب ارائه

بخش چهارم

پيامهاي غير كلامي:

واژه ارتباط غير كلامي به دامنه وسيعي از پديده ها يي گفته مي شود كه پهنه وسيعي را مي پوشاند از ميان چهره اي تا مد

تغيير مردمك چشم يكي از انواع پيامهاي غير كلامي است كه به صورت خودكار يا علائم خودكار مطرح مي شود[2][3]

مرز ارتباط كلامي وغير كلامي

اختلاف بين ارتباط كلامي و غير كلامي به سادگي قابل بحث نيست.

مثلا سخن گفتن خود آميخته اي از ارتباط كلامي و غير كلامي است مانند سكوت بين دو هجا و بالا پايين آوردن دست و حتي تن صدا و... براي شناخت اين تفاوت ارجح است به جاي آن كه به كانال هاي ارتباط يا فرستنده و گيرنده توجه كنيم و بر اين اساس قضاوت كنيم به رمز توجه كنيم

درواقع اگر آن ها را به رمزهايي كه قانونا دگذاري (مثلا مي توان نوشت) تبديل شد نشان مي دهد كه اين پيام كلام است

پنج كانال اصلي ارتباط غير كلامي عبارتند از:

1-    نمود چشم

2-  نمود چهره

3-شنوايي صوت

4- نمود بدن

5-لمس بدن

در ادبيات فارسي به نمونه هايي از ارتباطات غير كلامي بر مي خوريم:

صائب تبريزي

هزار نكته سربسته بي ميانجي حرف

زغنچه دهن تنگ يار مي شنوم

 

چو ناي لب بسته  سراپاي زبانيم

در ظاهر اگر نيست زبان در دهن ما

 

برگ خزان رسده بود ترجمان باغ

از رنگ چهه حال مرا مي توان شنيد

 

سعدي

رنگ رويم غم دل پيش كسان مي گويد

فاش كرد آنكه ز بيگانه همي بنهفتيم

 

گر بگويم كه براي تو پريشاني نيست

رنگ رخساره خبر مي دهد از سر ضمير

 

مولوي

گر چه تفسير زبان روشنگر است

ليك عشق بي زبان روشن تر است

پس زبان ديگران خود ديگر است

همدلي از همزباني بهتر است

 

وحشي بافقي

تو مو مي بييني و من پيچش مو

تو ابرو من اشارت هاي ابرو

 

هوشنگ ابتهاج

نشود فاش كسي آنكه ميان من و توست

تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

گوش كن با لب خاموش سخن مي گويم

پاسخم گو به نگاهي كه زبان من و توست

كد نا پذيري پيامهاي غير كلامي

من ندانم به نگاه تو چه رازي است نهان

كه من آن راز توان ديدن و گفتن نتوان


بخش 5

اگر m معني مورد نظر فرستنده و m' برابر با معني دريافت شده گيرنده باشد ارتباط كامل عبارت است از :

1=m/m'

 

برآيند مدلهاي ارتباطي عبارتند از سه شاخه ارتباطات

ارتباطات ماشيني – ارتباطات حيواني و ارتباطات انساني

البته ارتباطات انساني نيز سه زير شاخه دارد كه عبارت است از

ارتباطات انسان با انسان داراي د زير شاخه ارتباطات فردي و ارتباطات گروهي و جمعي

و ارتباط انسان وبا حيوان و ماشين

در هر سه نوع ارتباطات ارتباط كلامي و غير كلامي مطرح است

در ادامه فصل 5 در كتاب ارتباط شناسي اشاره به فرآيند رواني درافت و تجلي پبام به لحاظ عصبي و فيزيكي شده كه به لحاظ نياز ان به بعضي پيش زمينه ها به ان اشاره مستقيم نمي كنيم و به ارائه مدل تقسيم بندي زير بسنده مي نمائيم.

بخش 6

حدود 2300 سال پيش ارسط جمله اي نوشت كه شبحي از يك مدل ارتباطي بود .

يك فرم كوچك شده كه ساختار ارتباطي را نشان مي داد و از آن زمان تاكنون مدل هاي زيادي براي اين موضوع نشان داده شده كه برخي از آن در اين بخش مشروحا بحث شده است

1.     ارسطو: گيرنده – فرستنده- پيام

2.     هارولد لاسول: فرستنده – منبع – پيام – كانال – گيرنده – تاثير

3.     كلود شنن و وارن ويوور: گيرنده – رمز خوان- پيام – پارازيت – رمز گذار – منبع

4.     اتهيل دو سلاپول : تعداد اعضاي جمعيت – واحدهاي سيستم ارتباطي  - ظرفيت انتقال پيام

در نظر او سيستم ارتباطي عبارت است از چيزي كه بيان كننده رابطه بين موضوعات يا اشياست

5.     ويلبر شرام :منبع  -  پيام  - مقصد

6.     مدل برلو: منبع(رمز گذار) – پيام _ گيرنده(رمزخوان) – كانال

 

7.     آندروش، استتس و بوستروم: ارسال – دريافت –ارزيابي ها – ساختها پيام – عكس العمل – محيط مشترك – شنيدن – بازسازي – منبع – گيرنده – ساخت ها

8.      موزائيك هاي بكر: گيرنده -  منبع – ذره هاي پيام

9.     وايت: مضامين خبري – منابع مضامين خبري- مضامين انتخاب شده – گيرندگان – خبرهاي دور انداخته شده

فصل 7 و 8

بخش هفتم و هشتم به سير تحول ارتباطات عصري  انسان با انسان و گونه هاي ديگر ارتباط شناسي اختصاص دارد

·        مك لوهان سه كهكشان ارتباطي شفاهي (تا سال 832 ش)گتنبرگ (1920 ميلادي) و ماركني ( از 1920 تاكنون )را تعريف كرده كه سرگذشت كشورمان در اين كهكشان ها قابل تامل است

·        تاكنون ارتباطات محدودي با حيوان انجام شده كه بررسي و پژوهش نشان مي دهد كه در ابتداي راه كشف ارتباط موثر با حيوانات قرار داريم از سويي روند ارتباطات با ماشين نيز انسان را در آستانه تحولي فرهنگي قرار داده است



[1][2] natural signals

[2][3] automatic signals

نگاهی به کتاب ارتباط شناسی دکتر محسنیان راد1

به نام خدا

بخش 1:

 در فرهنگ لغات وبستر كلمه ارتباط با لغاتي نظير رساندن ،بخشيدن، انتقال دادن،آگاه ساختن و مكالمه و مراوده استفاده شد.

ديويد برلوارتباط برقرار كردن عبارت است از جست و جوي پاسخ از سوي گيرنده.

چارلو كولي ارتباط را مكانيسمي معرفي مي كند كه روابط انساني بر اساس و به وسيله آن به وجود مي آيد و تمام مظاهر فكري و وسايل انتقال و حفظ آن در مكان و زمان بر پايه آن توسعه مي يابد.

جدول ص 52 كتاب نگرشي تطبيقي از تعاريف ارتباط ارائه مي نمايد به عنوان خلاصهعينا رو گرفت آن نقديم مي گردد.

فراگرد – روش – عمل – كاركرد – ساز و كار جريان – هر چيزي كه ما انجام مي شود.

در صفحه 53 جدولي نيز موجود است كه در آن بر اساس تعاريف صاحب نظران درباره چيزي است كه ارتباط منتقل مي نمايد.

تمام رفتارهاي انساني – محرك – علايم و نمادها – پيام – معني – ايده و افكار – اطلاعات -  مهارت ها – مظاهر فكري

همچنين دانشمندان در تعريف ارتباطات آن رامشروط بر اقتاع – اشتراك نظر – برابري معني – درك عمل – مشابعت علائم – پيش بيني  صرف كد مشابه – درك معنا – ارسال علائم  - همانندي تجربه – انتقال اطلاعات – دريافت پيام و انتقال معنا مي دانند.

تعريف دكتر محسنيان راد :

ارتباط عبارتست از فراگرد انتقال پيام از سوي فرستنده براي گيرنده مشروط بر آنكه در گيرنده پيام مشابهت معنا با معناي مورد نظر فرستنده پيام ايجاد شود.

گرچه در نوشته هاي بزرگان براي ارتباط جمعي شروطي ذكر شده و مانند كلاپر كه گفته :

ارتباط جمعي  عبارت است از رساندن اطلاعات و ايده ها و برداشت ها از طريق وسايل ارتباطي و دريافت اين اطلاعات به وسيله عده زيادي از انسان ها در يك زمان است.

اما دكتر محسنيان راد معتقد است در تعريف ارتباط  اگر به جاي گيرنده پيام گيرندگان نوشته شود تعريف ارتباط جمعي كامل است.

فراگرد چيست؟

گرچه براي فراگرد  لغت هاي زيادي در فارسي پيشنهاد شده اما فراگرد[1][1] در معناي مراحل – روند – فرآيند – شيوه – فراروند و... يا هرچه باشد دربيان برلو رويدادي است كه يك تغيير ممتد در زمان را نشان مي دهد يا عر عمل يا نجوه عملي كه ممتد باشد.

در .واقع فراگرد مفهومي مارپيچي است.

بخش 2

معنا در اتباطات فاقد معناي عرفي آن است.

در واقع افرادي مانند برلو معتقدند كه معنا در انسان هاست و كلمات فاقد معني هستند .

معني ها چيزي مشخص هستند.

در بيان انوري ابيوردي گفته:

همچو معني كه در سخن باشد

در جهاني و از جهاني  بيش

در ادبيات فارسي مولانا نيز در داستاني به اين موضوع مهر تاييد مي زند.

مولوي مي گيود مردمي در شهري خبردار شدند كه به زودي يك فيل به شهر آورده خواهد شد.حال در شبي كه هيچ مهتابي نبود فيل وارد شهر شد و هر كس دست خود را به قسمتي از بدن فيل زد و وقتي هركدام از فيل براي خانواده هايشان تعريف مي كردند تصويري كه از فيل دست مي داد برداشت ناقصي از ظاهر فيل بود كه با خود فيل تفاوت بسيار زيادي داشت.

در همين زمينه است كه بسياري از صاحب نظران علوم ارتباطي را معني را در جاي فيل قرار داده و كلمات را اين برداشت هاي سطحي مي دانند.

در اين زمينه مي توان از برداشت انمسان ها از نشانه هاي تصويري اشاره نمود كه در درس ارتباط تصويري با مفهوم آن آشنا شده ايم.

 

 بدين لحاظ مي توان گفت فرآيند آموزش معني يك اتفاق پيچيده روان شناسي است كه ويژگي هاي فيزيكي انسان و ساير حيوانات و همچنين نوع رفتارهاي شرطي و محيطي آنان بستگي دارد.



[1][1] process

 

عید غدیر مبارک باد

حق چو رو بگشود گل طناز شد

باب رحمت سوی امت باز شد

سر خوش از ساقی دین از جام خم

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

اول کار بسم الله الرحمن الرحیم

من در قدیم وبلاگ هایی داشتم که مرتبا آ پدیت نمی شد قصد دارم به یاری خدا یک رسانه فعال و وبلاگی برای اندیشه دوستان از مطالب خودم و دیگران آماده کنم انشا الله