راز ورزي با شخصيتهاي آسماني
جام جم آنلاين: در آستانه بيستمين سالگرد غروب آفتاب جماران، حضرت امام خميني(قدس الله نفسه الزكيه) بررسي تاثير امام خميني در آفرينش آثار داستاني و انعكاس خورشيد پرفروغ آن پير عارف و روشن ضمير امري بجا و واجب است.
جام جم آنلاين: در آستانه بيستمين سالگرد غروب آفتاب جماران، حضرت امام خميني(قدس الله نفسه الزكيه) بررسي تاثير امام خميني در آفرينش آثار داستاني و انعكاس خورشيد پرفروغ آن پير عارف و روشن ضمير امري بجا و واجب است.
از کنار بارگاه حضرت دعا گوی همه دوستان عزیزی هستم که که قلبم برای آن ها می طپد
نمی دانید در سردی و خلوتی این بارگاه چه رویایی دارم برای سعادت همه
برای زیارت و شفاعت همه
برای طلب لحظه های سبز سعادت
برای ۀمرزش
و برای رحمت برای خوشنودی و رضا که رمز زیارت مشهد است
عاشقانه تر به پیش
اینجا همان جاست که می دانیم
جایی که می خوانیم
جایی که می روییم
و از کویر رو مرگی هایمان از تفتیده ترین روزهایمان هروله کنان می آییم و می رویم تا به پاس صبرمان زمزمی از ضیافت رضوی جاری شود
اشک بریز ای دل
همین جا باید بخوانی
همین جا باید برویی
همین جا بید بمیری چون پرواز باید کرد
بال این جاست
برای فرزندم صدرا می نگارم
برای هم او که این وجیزه ناچیز پدری دردمند را می خواند که در آستانه ملاقات پروردگار چیزی برای او که به اخلاص و کمالی که او خواهد نکرده است و همه جا کمیت رفتار عبادیش لنگیده
پدرت می دانست باید چه کند اما تنبلی و کسالت و بندهای شیطان که انسان را از خدمت سست نمود ازخدا می خو.اهم به تو شناخت عنایت کند که همت خود را مصروف راه ناصواب ننمایی و همت بخشد که بندهای دستان شیطان را بگسلی و مراتب را طی کنی
ایمان
علم
عمل
اخلاص
رضایت الهی
اين والي بي بديل دين است
اين دلبر پادشاه چين است
تا عشق امانت خدايي است
فرزند «محمد امين» است
خورشيد خدا به دامن خاك
سرشارترين گل زمين است
آيد ز سراي او نجف بو
سيماي« اميرِ مؤمنين »است
اي دل ز « رضا »مباش غافل
كو زاده ياس و ياسمين است
از علم و سپاس و زهد و ايثار
تا كوي خدا ي بي قرين است
«ايران» چو سرا و مرقد اوست
او مایه و نام سرزمین است
دوری از آه و فغانی است که من گم کردم
چشمه ای رود پر از آبی و جانم تشنه
تشنگی پشت لبانی است که من گم کردم
تا در خانه تو این همه هم فاصله نیست
پشت دیوار نشانی است که من گم کردم
برکه شد سیل نگاهم که به سویت می رفت
جای ان سروروانی است که من گم کردم
چهره شهر زیک شهوت عریان یداست
جامه اش راز نهانی است که من گم کردم
تو خودم هستی و من تو صد هزاران افسوس
خویش را دیر زمانی است که من گم کردم
هوالله لااله الاهو
گاه فكر مي كنم اگر ناله زنم ناشكري كرده ام
اما گاهي هم نه
به خاطر اين گاهي ناله مي زنم و گاه...
گاه فكر مي كنم ناله شكر است و اعتراف به وجود او وگرنه چه ارزشي داشت وقتي كسي صدايت را نمي شنود فرياد بزني
فرياد بزني كه تنهايي
تنهايي و دردهاي قلبي ات در گلويت وامانده
آن وقت هم كه داد بزني براي خدا و با او بگويي مي گويم دچار زبان بازي مي شوي و چون مي داني كه مي داند دچار لكنت مي شوي
به جان شما آن موقع است كه مي تركي...
تنهايي و فرياد
و در ميان بودن و سكوت
غربت ميان كسان
و انس با بي كسي
اينگونه است كه غريبستاني است پر از همه افرادي كه «مثل هيچ كس»ند
تو مثل هيچكسي و من؟
مثل هيچكسم
و نمي شناسيم
زندگي همين است
غوطه ور شدن در آنچه نمي خواهي
اينگونه بود كه وقتي با درد مادر متولد شديم فرياد زديم
اووَه
عيد فطر 23
10.30 ـ جمعه 15 آذر
In the name of God the Compassionate the merciful
For me the most beautiful season, is winter in which the nature is simple.
It is the season of inner nature in which the nature comes to everybody's view, in which we shiver of cold, in which it is difficult for everybody to live alone; the season which brings us the time to understand each other.
We yearn to meet each other beside the snow-white trees.
Dear
Our souls are apart from each other, but I wish to tell you an unknown secret …
You, yourself, are my childhood secret with which I pass the period of my adolecence and youth childlishy by your kindness.
In long nights, I think of you; in days I ran laboriously to see you when I longed for nothing to see.
Years passed and I could not say loudly in my telephone calls that I love you, that I thinlc of you, that I want you to sit before me and listen to me; and I listen to you.
Alas, I am so depressed and you are too happy to listen to me.
I want you to know that there is a person in this dishonest world that remember you by his childish and happy recollections and is always worried about you, the one who loves dearly.
With the spring followers, Summer Rivers, colorful leaves of fall, and the simplicity of winter, I am waiting for you.
I hope to hear from you by this