گشت و‌ گذاري در پايتخت فرهنگي سابق جهان اسلام
غايب بزرگ نقش جهان
جام جم آنلاين: شهر اصفهان شهر زيبايي است. در و ديوار اين سامان رنگ و بويي متفاوت دارد. زاينده‌رود هنوز روح زندگي را به كالبد اين كهن شهر مي‌دمد و گرچه كم‌رمق‌تر از گذشته اين راز زندگي در جريان است. اين جشنواره از طبيعت زيبا و تاريخ درخشان، چنان بيننده را مبهوت شكوه و جمال و از سوي ديگر پاكيزگي و مهرباني مردم مي‌كند كه كمتر مي‌توانيم به آن انتقادي كنيم. اما آيا اين تمام واقعيت پايتخت فرهنگي سابق جهان اسلام است؟
 
نصف جهاني براي تمام فصول: هر چقدر هم اصفهان را گشته باشيد، نمي‌توانيد ادعا كنيد همه ميراث فرهنگي اين شهر را ديده‌ايد. حتي اگر خودتان هم اصفهاني باشيد.

كافي است سوار يك خودروي عمومي شويد تا راننده خوش‌بيان آن فهرستي از همه اماكني را كه نديده‌ايد، جلوي نظرتان بياورد.

اصفهان از معدود شهرهايي است كه در گذار اتفاقات تاريخي تركيب اصيل خود را تا حدي حفظ كرده است.

اين از حسن سياستگذاري‌ها يا ترس از يونسكو و ديگر نهادهاي حافظ ميراث فرهنگي است يا چيز ديگر؟

نمي‌توان قضاوت كرد، ولي هنوز مي‌توان بر ايوان عالي قاپو تا دوردست‌هاي اين شهر را بدون وجود آسمانخراش‌هاي نخراشيده ملاحظه كرد.

شايد به همين دليل اصفهاني‌ها در هر جاي شهر و حتي خارج از آن هم به هويت و اصالت شهر خودشان افتخار مي‌كنند.

اين احساس تعلق باعث شده است هنوز هم اين شهر و استان به عنوان مهد دانش و فناوري و قطب كشاورزي و صنعت و تجارت و توريسم به مكاني پراشتغال و كم‌فقر و توسعه يافته تبديل شود.

اهميت فرهنگي و ملي اصفهان: اصفهان نگارخانه فرهنگي ايران زمين تلقي مي‌شود. اين شهر شاخص‌ترين محصول تمدن شيعي ايراني و تابلوي به ثمر رسيدن تعاليم اهل بيتع در چارچوب تمدن درخشان مردم اين سامان است.

از سويي، مشخصات دوره صفوي در تاريخ ما شاخصي براي شكل‌گيري هويت واحد ملي است.

در واقع دولت صفوي پس از مدت‌ها با ايجاد وحدت ميان حكومت‌هاي محلي ايجاد شده پس از هجوم مغول و تيموريان مفهومي به نام ملت ايران را بازسازي كرد.

از اين بابت اصفهان يادگار دوراني است كه در آن اقتدار ايراني در سايه ولايت اهل بيت بازسازي و نوسازي شد.

گشت و‌گذاري در داشته‌ها و نداشته‌هاي يك مكان تاريخي: از آنچه در اهميت شهر تاريخي و ميراث فرهنگي اصفهان بيان شد ناگفته پيداست كه آثار موجود اصفهان نمايشي از همه علايق و فرهنگ‌ها و ويژگي‌هاي مشترك ايرانيان از بندر گمبرون (بندر عباس) تا جلفاي آذربايجان و نتيجه تلاش‌هاي هنري و فرهنگي همه اقوام ايراني است كه به دست ما رسيده است و نه‌تنها متعلق به سامان سپاهان، بلكه تماشاخانه هنر كهن و سنتي ايران زمين است.

اما در بازديد از اين شگفتخانه آيا مي‌توان انتظار داشت كه در كنار به رخ كشيدن تاريخ و تمدن ايران زمين در دوره صفوي، تاريخ و تمدن امروز ما و اصفهان نيز جلوه‌اي در اين شهر و غرفه‌اي در اين نگارخانه دارد؟

كمي چرخيدن و نگاه كردن كافي است كه دست خالي خودمان را در اين عرصه ببينيم.

مظاهر فرهنگي، غايب ميراث فرهنگي: ميدان امام خمينيره يا نقش‌جهان، قلب تپنده ميراث فرهنگي اصفهان است كه مجموعه كامل و جامعي از يادگاران دوره صفوي را در خود جاي داده است.

نكته جالبي كه بسياري از گردشگران از آن تعجب مي‌كنند نيز شايد اين باشد كه با همه حساسيت‌هاي نگهداري ميراث كهن، زندگي شهري با تمام ابعاد وجوديش در اين ميدان ادامه دارد.

ماشين‌هاي دودزا از اين ميدان بدون هيچ مانعي عبور مي‌كنند و دكان‌هاي چند صد ميليون توماني مجازند هر چيزي را (هرچند در استاندارد چنين مكاني هم نباشد) به مسافران داخلي و خارجي بفروشند.

به سراغ يكي از متصديان كاخ موزه عالي قاپو مي‌روم و مي‌پرسم مسوول هماهنگي و انتظام كليت اين ميدان بزرگ كيست؟

وي پاسخ مي‌دهد: تا آنجا كه مي‌دانم مسوول اين اماكن ميراث فرهنگي است. اما ميدان براي خود قانون مجزايي دارد.

نيروي انتظامي و شهرداري و ستاد نماز جمعه هر كدام سياستگذار اين ميدان هستند.

راست مي‌گويد؛ هر نهادي هر كاري را كه خواسته انجام داده است.

داربست‌هايي كه براي تبليغات يا اطلاع رساني در گوشه و كنار اين ميدان كهن بسته شده، شاهد و گواه اين مطلب است.

«هر كسي مي‌تواند در ميدان هر جور كه خواست تبليغات كند. نهادهاي دولتي و عمومي ملاحظه‌هايي دارند. مشكل اصلي كاسب‌هاي ميدان امام هستند كه بايد در زمستان و تابستان براي هزينه‌هاي سنگين اين ميدان كهن و گرانقيمت به هر نحو شده كاسبي كنند.»

اين جمله را يكي از ماموران شهرداري مي‌گويد.

او هم درست مي‌گويد.قطعا در ميداني كه اجاره هر مغازه‌اش ماهي يكي 2 ميليون تومان است كسي رغبت به كتابفروشي يا عرضه محصولات فرهنگي ندارد. فرهنگي و سنتي‌ترين چيزي كه جز صنايع‌دستي گرانقيمت در اين ميدان عرضه مي‌شود، كارت پستال‌هاي اماكن و مناظر اصفهان و قل قل قليان‌هايي است با نقش ناصرالدين شاه كه پس از لغو ممنوعيت آن زينت بخش همه غذا فروشي‌هاي سنتي است.

 نقش جهان اين روزها تبديل به يك پاساژ موزه‌دار براي خريد،  اسب‌سواري،عكس گرفتن و كشيدن  قليان اصفهاني شده است

شكر خدا اگر نتوانستيم بروشور و كتابي به گردشگر خارجي و داخلي در ميراث فرهنگي ارائه دهيم، گردشگر مي‌تواند دود سنتي ما را به حلق مبارك خودش فرو ببرد!

در ديگر اماكن فرهنگي مانند منارجنبان و چهل ستون هم همين وضع ادامه دارد.

تعجب وقتي به اوج مي‌رسد كه مي‌بينيم در خود چهل ستون قهوه‌خانه‌اي براي استفاده از قليان و هات‌چاكلت موجود است.

گورستان پناهگاه فرهنگي ما: اگرچه تخت پولاد (سومين قبرستان كهن جهان اسلام) مكاني قديمي است؛ ولي سودآوري كار تجاري در آن هنوز آنقدر نيست كه كار فرهنگي صرفه نداشته باشد.

به همين دليل، بر خلاف نقش جهان كه اين روزها يك پاساژ موزه‌دار براي خريد و اسب‌سواري و عكس گرفتن و استعمال خوراك و قليان اصفهاني است، تخت پولاد را تبديل به مجموعه‌اي فرهنگي ‌ زيارتي كرده‌اند. اگر در نقش جهان سي دي يا كتابي براي شناخت بيشتر اماكن تاريخي اصفهان عرضه نمي‌شود، در قبرستان اين مجموعه خاموشان مكاني براي توزيع و توليد اين اقلام وجود دارد.

تخت پولاد خوابگاهي براي خاموشان و پناهگاهي براي كتاب، اطلاعات و يادهايي است كه از ميراث فرهنگي انتظار داريم. انتظاري بس تاسفبار و بي‌پاسخ.

رفاه و تفريح به جاي فرهنگ و هنر: متناظر با سازمان فرهنگي شهرداري كه در بيشتر شهرهاي بزرگ به موازات شهرداري‌ها ايجاد شده است؛ شهرداري اصفهان داراي يك سازمان رفاهي و تفريحي است كه عهده‌دار تبليغات فرهنگي و اداره فرهنگ سراهاي اين شهر تاريخي و كهن است.

شايد مقايسه 2 كلمه فرهنگ و هنر در مقابل رفاه و تفريح محور اساسي تفاوت سياستگذاري‌هاي موجود و مطلوب ميراث فرهنگي و مديريت شهري اصفهان را مشخص كند.

اگرچه اين 2 مجموعه سياستگذار با ارائه شهر و خدمات رساني بهينه بر محور رفاه و تفريح توانسته‌اند؛ مجموعه‌اي مرفه و آماده‌اي براي صنعت توريسم كشور فراهم كنند. اما بي‌شك نمي‌توانند اهداف اسلامي و فرهنگي گردشگري يعني: عبرت، آموزش و هويت ملي را به رخ بكشند. اگر هم تلاش و قصد اين كار را داشته باشند، قطعا اين تلاش به جايي منتهي نشده يا تجلي نيافته است.رسالتي كه با توضيحات 10‌كلمه‌اي پشت بليت اماكن فرهنگي يا برگزاري سمينارهاي تشريفاتي و ارائه آمار از انتشارات تحقق نخواهد يافت.

يادمان نرود، مسجد امام در ميدان امام (نقش‌جهان) عصرهاي جمعه (اوج اوقات فراغت مردم ايران) به روي بازديدكنندگان بسته است.

محمدصادق دهنادي