طریقت عشق شهریار یا بومرنگ عشق شهرزاد
مواظب بیدار شدن فانتزی متاهلین باشیم
یکی از شاهکارهای بزرگ زندگی #شهریار آن بود که نگذاشت #عشق صورتی مبتذل به خودش بگیرد.
به عبارتی عشقی که در زمان خودش به هر دلیلی پای نمی گیرد و به نتیجه ای نمی رسد ؛اساسا فراتر از یک خاطره نمی تواند باشد.
سریال #شهرزاد علی رغم همه شاهکارهای فیلمنامه نویسی،کارگردانی و بازیگری این نجابت تصور فرهنگی ما را زیر سوال برد.
تصور کنید!
دختر با حیای ایرانی در تطور داستانی -حتی اگر حق داشته باشد و مظلوم واقع شده باشد -روبروی همسر و محرم سابق و پدر فرزندش بایستد و بگوید من تو را نمی خواهم فلان آدم را می خواهم...
قطعا طرفداران #سریال_شهرزاد از من رنجیده میشوند اما در واقع این خلاف سنت فرهنگی و یک هنجار شکنی فوقالعاده نامطلوب است.
به هر حال آن که فیلم بود اما این رفتار شهریار در عالم واقع که در غزل جاودانه #آمدی_جانم_به_قربانت_ولی_حالا_چرا جاودانه شده است . باید به عنوان اوج نجابت عشق و شعر فارسی شناخته شود.
زندگی امروز و آدم هایی که به انسان اعتماد کردند و عمرشان را سرمایه راه تو کردند ،هیچ وقت نباید فدای یک خاطره دور هرچند شیرین شود.
امیدوارم قلب همه ما درباره زندگی جاری مان به استحکام قلب بزرگ شهریار باشد.
به عنوان کارشناسان و مسئولان فرهنگی شهر تهران باید نسبت به پیام های پنهان رسانهای در لایههای اجتماع حساس باشیم.
حواسمان باشد،هیچ بعید نیست مثل طلاق های فارسی وانی در چند سال گذشته ؛طلاق های شهرزادی هم برای رسیدن به عشق اول رخ دهد.
به ویژه این که این فضای عاطفی توسط یک جریان رسانه ای به شدت تحریک شود.
کاش از قدرت رسانه برای تثبیت خانوادهها استفاده میشد تا شخم زدن احساسات
+ نوشته شده در ۱۳۹۵/۱۱/۰۴ ساعت ۳ ب.ظ توسط محمد صادق دهنادی
|