دویست و نود و پنجم
او زنده است و نامیرا
حرمت این ماه حرام
محمد صادق دهنادی
ذی حجه آخرین ماه قمری و آخرین ماه حرام است. ماهی که در آن بدی حرام است آنقدر که احترام دارد .
در این ماه بدی ممنوع است ، زشتی ممنوع است ، جدایی ممنوع است ، تفرقه ممنوع است و در این ماه است که حاجیان حریم احترام ها نه در مکه که نمادواره عاشقی است ، بلکه در همه ی آفاق گیتی از آزار و توهین و ریختن خون و هتک حرمت طبیعت نهی شده اند.حتا اگر این هتک حرمت، پاس نداشتن برگ درختی باشد و گرفتن دانه ای از کام مورچه ای...!
ذی حجه ماه پیوند دریا هاست. پیوند عصمت و ولایت، پیوند ابر و آفتاب و لحظه ی نازنین تجلی مقدس ترین عشق عالم وجود...
اما احترام ذی حجه ،از روز اول تا روز آخر آن،به نام بت شکن های تاریخ است.بت شکن هایی حرمت ذی حجه را به عظمت جهاد با طاغوت درون و برون زینت بخشیدند.
ماهی که سراسرش پر شده از نغمه ی ابراهیم، از شور شب های شیدایی موسی کلیم ،از اطاعت اسماعیل از اخلاض هاجر،ماهی که در آن علی و فاطمه به هم می رسند و محمد و علی دست بر دست هم می نهند تا رسالت را به اکسیر امامت تکمیل کنند و در سرزمین غدیر اوج محبت خدای بزرگ را به بشریت در انتصاب جاویدان راهنمای همیشگی او به رخ مخلوقات عالم بکشد.
ذی حجه اما همنشین همیشگی حج است . گشتن به دور خویشتن خویش .
سوختن گرد شمع روشنایی بخش خلقت .دویدن بین دو رکن بلند زندگی – یعنی تولد و مرگ – نماز خواندن پشت مقام ایثار و هدایت.دست کشیدن بر یادمان بهشت . وقوف در معبد شعور و برائت از پلیدی های درون و برون.
باری ذی حجه ی حرام، ذی حجه وصال ، ذی حجه حرمت و ذی حجه امتحان فرا می رسد تا در شب های قدری دیگر به قدر خویشتن پی برده و فر صتی دیگر برای بالا کشیدن و رسیدن بیابیم.
ماهی آمده که تمام نمی شود. چون یکتاپرستی باقی است.