نماز شام غریبان

غمناک ترین شب زینب

نماز شب نشسته می خواند

زانوهایش رمق نداشت

به دور می نگریست

به حسین که سالهاست  در کنار او نیست

گویی این ۵۰ و چند سال زندگی نگذشته است و صبح میلاد است

میلاد یک خورشید

زینب می داند که صبح فردا خورشید از تنور خولی طلوع خواهد کرد