دویست و نود و چهارم
اگر
بخواهیم جان کلام و ناب ترین عبرت قصه ی پر غصه این ماه های کشور مصر و
بعضی از سرزمین های به پا خاسته ی مسلمان را در همین ابتدای کلام واگویه
کنیم .حق این باشد که بگوئیم : بیداری اسلامی را هیچگاه نمی توان به خواب
شیطان و جنود آن حمل نمود . یا به بیان دیگر تا بتگر و بت ساز هست ، نمی
توان از شکستن بت خوشنود شد.
همان گونه که در خطبه های نماز عید
سعید فطر، ولی امر مسلمین جهان نیز اشاره نمودند : امروز مسئله مصر و
جلوگیری از جنگ داخلی در آن یکی از مهمترین دغدغه های عمومی افکار عمومی
جهان اسلام است . به خصوص آن که در مقابل دیدگان بی تفاوت مجامع حقوق بشری
کشتار هواداران اخوان المسلمین در هفته ی گذشته بار دیگر دروغ بودن
معیارهای چندگانه جهان غرب در حمایت از دموکراسی و آزادی های مدنی را اثبات
کرد، اما با این حال به نظر می رسد ، برای علاج زخم مصر ،تونس و لیبی و پی
بردن به کید و نیرنگ دشمنان برای به انحراف کشیدن بیداری اسلامی قبل از
انتشار هر بیانیه و محکومیت هر چیزی اتفاقات چند ماهه و بلکه چند ساله اخیر
مصر را باید مورد بازخوانی قرار داد.
اخوان المسلمین و خاطرات ماندگار روشنگری
1-
مصر، یکی از پیشتازان انقلاب اسلامی در کل جهان محسوب می شود و همانطوری
که جنبش انحرافی حزب بعث میشل افلقی در جهان عرب به عنوان یکی از سر رشته
های ارتجاع به ارزش های ساختگی و نژادی عرب در قرن بیستم مشهور است ، اخوان
، یکی از نمادهای ارزش مند تفکر دینی برای اداره اجتماع اسلامی است و
رهبران و اخوان همواره به عنوان شخصیت هایی الهام بخش در آحاد سرزمین های
اسلامی مطرح بودند.
جهان اسلام ، اخوان را به عنوان یکی از صفوف
مرصوص جبهه ی مقاومت می شناخته و نام سروان خالد اسلامبولی و حسن البنا نام
های آشنایی است که در کنار محمد عبدو ،استاد مطهری ، سید جمال الدین اسد
آبادی ، محقق نائینی،محمد قطب، دکتر علی شریعتی ، محمد علی جناح و ... در
زمره ی پیشتازان آگاهی جهان اسلام در حافظه ی مردم جهان ثبت شده است.
با
این حال نمی توان ، جنبش اخوان امروز را به عنوان نماینده ی تمام عیار همه
این افتخارات و امتیازات و تاریخ پر افتخار محسوب کرد زیرا اگر این تفکر
غلط در ذهن شکل بگیرد این تعبیر انحرافی و اشتباه قوت می گیرد که درگیری
هایی که فراتر از ارتش مصر در دل اجتماع این کشور بر سر حکومت محمد مرسی
شکل گرفته است ، رقابت اسلام و سکولاریسم برای اداره ی مصر است.
رویای نا تمام حکومت اسلامی اخوان
واقعیت
این است که جنبش اخوان المسلمین ، علی رغم برخی سوابق درخشان تاریخی به
دلایل مشخص و واضحی که قابل انکار نیست.مورد طمع دشمنان بیداری اسلامی قرار
گرفت ، تا با ارائه ی سیاست های ناکار آمد قشری ، زمینه ساز گرایش اعتراضی
جامعه مصر به گروه های دینی را فراهم نماید.برخی از این شاخص ها به شرح
ذیل است:
• اخوان در سال های طولانی حکومت مبارک و حتی قبل از آن
تحت فشار و تعقیب بوده است.این موضوع باعث شد، که عقبه های تئوریک اخوانی
ها برای اداره ی جامعه یا به دلیل حبس برخی سران ، راکد و عقب مانده و یا
به دلیل تبعید و فرار دیگران ، دچار التقاط و تجدید نظر شود.
به
همین دلیل، جستجویی در جکومت یکساله اخوان در مصر و روش مرسی نشان می دهد ،
علی رغم شعارهای به ظاهر دینی ، اخوانی ها روشی برای حکومت دینی پیشنهاد
نمی کنند.
در واقع تلاش اخوان المسلمین در سال گذشته ی حاکمیتی شان
به جای درگیر شدن در حوزه استقرار مبانی دینی حاکمیتی اسلام، درگیری بی
حاصل برای تعویض مکرر مناصب بین افرادی است که ظاهرا هوادار این گروه اند و
خدا می داند به چه کسی و با چه نیت و افرادی مرتبط هستند.
•
اخوان در سال حاکمیت خود به شدت تحت تاثیر ارتجاع سیاه جنبش سلفی قرار
گرفت.همین دام بزرگ حکومت مصر را که سال ها به عنوان برادر سوریه ، آن را
ید واحده ای در برابر اسرائیل نشان می داد ، به یک بار در خدمت آرمان های
اسرائیل و بر علیه امنیت و یکپارچگی جبهه مقاومت نشان داد.به نحوی که اگر
مصر اخوان المسلمین را یک پای درگیری های سوریه قرار بدهیم اشتباه نکرده
ایم.
مرسی در دام دشمنان منافق
حمایت
مرسی از جریان سیاه سلفی کار را به جایی رساند که نه تنها گروهک مزبور در
خارج از مصر قبر حجر را نبش کرد و حرم های دیگر را به آتش کشید ، در مصر
نیز عالم بزرگ شیعی الازهر را در سایه ی سکوت مرسی و هیات حاکمه کشتند و
بارها با همین روش و منش بارگاه حضرت زینب (س) و مقام راس الحسین در مصر
را تهدید کردند و این در حالی بود که متاسفانه حکومت اخوان که سال ها در
پناه حمایت معنوی ایران و شیعیان از خاطره ها محو نشده بود ، به جای
قدرشناسی از این حمایت به اظهارات تفرقه افکنانه پرداختند و شیعیان را
تقبیح می کردند.
• تشکیل حکومت دینی و استخراج شاخص های معتدل
از مبانی دینی به دلیل برخی از خصوصیات ویژه فقه سیاسی اهل سنت ، امری
خطیر و بسیار دشوار است. تورقی در کتاب بزرگ ابوالحسن ماوردی که یکی از
منابع سیاست دینی عامه محسوب می شود( احکام السلطانیه) نشان دهنده ی تفاوت
های دیدگاهی خاصی است که در جریان برداشت دینی از مقوله ی حکومت در عامه
وجود دارد . واقعیت این است که به دلیل فقدان بهره گیری از رهبری و اجتهاد
دینی ( و بلکه عدم مقبولیت اجتهاد در فرآیند استخراج معرفت دینی در فرهنگ
دینی خاص نامبرده شده) هیچ گاه الگوی اخوان برای حکومت بر مبنای اسلام برای
جامعه تبیین نشد .
• اخوان تا پایان دولت مستعجل خود در مصر
نتوانست دوست و دشمن خود را بشناسد . این گروه با درک اشتباه از توازن
قدرت، ارتباطات خود را با دولت های دموکراتیکی مانند ایران و عراق محدود و
در عوض با گرفتن ژست مردم دوستی با سوریه قهر کرد و در عوض در دام دوستی با
قطر و عربستان به عنوان بزرگترین دوستان حسنی مبارک افتاد.همین دو کشور از
طریق مصر بر سوریه شوریدند و باز بعد از کودتا نیز اولین کشورهایی بودند
که بر نعش جنازه دولت مرسی لگد پیروزمندانه زدند.
• نکته ی بسیار
مهم و عبرت آموز مسائل مصر از ناحیه حکومت اخوان المسلمین فهم آن است که
ناکارآمدی یا بیدادگری چگونه باعث از بین رفتن یک حکومت می شود. زیرا به
بیان رسول اعظم صلی الله علیه و آله حکومت با کفر پایدار است اما با ظلم
پایدار نمی ماند.
همانطوری که تاریخ نشان می دهد ریشه های
سکولاریسم در ترکیه از ناکارآمدی و بیداد حاکمان به ظاهر مسلمان و دین دار
عثمانی محکم شد ، عدم پاسخگویی مرسی و همکارانش در قبال مطالبات جامعه مصری
نیز از عواملی بود که تبلیغات ضد اخوان را خیلی زودتر از آن چه انتظار می
رفت به ثمر رساند و در کمتر از یکسال چادرهای آزادی در میدان التحریر به
جای مبارک و اطرافیانش برای مرسی و حکومت اخوان پهن شد.
اسرائیل برنده ی اصلی تحولات اخیر مصر اسلامی
2-
نمی توان شک کرد ،که اسرائیل یکی از طرف های درگیر در مصر است.امروز
مذاکرات سازش با اسرائیل در سایه ی کشتار هواداران حکومت دینی در مصر از
دیده ی جهانیان مخفی مانده است.
اسرائیل دلایل بسیاری برای حضور در
مصر امروز و فردا دارد که شاید مهمترین این دلایل داعیه خود اسرائیل درباره
ی اشغال مصر مانند فلسطین است.
فراموش نمی کنیم که اسرائیل به
دنیال آرمان از نیل تا فرات به سراغ مصر، اردن ، سوریه ، عراق ، لبنان و
همه ی کشورهای عربی خواهد آمد و تنها مانع بسط چنین تفکری در مقابل آن
مقاومت است.
کنترل مصر توسط اسرائیل یعنی کنترل گذرگاه رفح و کنترل
سلاح مقاومت. تاثیرگذاری در مصر به معنای تثبیت حاکمیت اسرائیل در بلندی
جولان سوریه است.
به همین ریختن امنیت مصر و از بین بردن انسجام
الاهزر برای اسرائیل نوید توجه ملت های اسلام به مجامعی است که در کشورهای
سنی مذهب ، به جای عقلانیت ، بر اساس التهاب آفرینی و اختلاف افکنی ، جوامع
اسلامی را از فکر کردن به مسائل اصلی شان و به ویژه مسئله ی قدس باز می
دارد.
این یعنی انتقال مرجعیت فکری اهل سنت از مصر به عربستان و جامعه تقریب مذاهب اسلامی به محافل سلفی!!!
اسرائیل
انگیزه های بالایی برای حضور در مصر دارد. هیچ بعید نیست که در یکایک
درگیری ها به عنوان یکی از عوامل کشتار مردم و به هم زننده آرامش تجمعات
منطقی وارد عمل شده باشد .
بنابر این از جنبه جرم شناسی در تحولات مصر کنونی هیچ مجرمی به اندازه ی اسرائیل دارای انگیزه های بالا برای فتنه افکنی نیست.
رسوایی بیش از پیش آمریکا در معرض قضاوت تاریخ
3-
مطالعه ی تاریخ انقلاب های اسلامی و به ویژه انقلاب اسلامی ایران برای
تاثیرگذاران مصری، یک درس بزرگ است. زیرا همین تاریخ به وضوح نشان داده است
که، دولت ایالات متحده هیچگاه از منافع از دست رفته خود در یک کشور نمی
گذرد.
مبارک در تمام دوره ی حکومت خود ، تنها رسالت ش فرانبری آمریکا
بود و مصر برای آمریکا ، یعنی امنیت اسرائیل و تسلط این کشور بر اتحادیه
آفریقا
تزویر آمریکا در برابر انقلاب مردم مصر، چنان رسوایی را رقم
زد که امروز هم طرفداران مرسی و هم دشمنان او ، آمریکا را شریک دزد و رفیق
قافله می دانند و جز ارتش مصر که آموخته ی آمریکا است و مردم مصر را با
سلاح و سکوت آمریکا قتل عام می کند ، هیچ کس در مصر خواهان آمریکا نیست.
آمریکا
تا روزهای آخر از مبارک حمایت کرد. با سقوط مبارک ، حکومت مصر را به رسمیت
شناخت. بر ضد اخوان تبلیغ کرد و از مرسی انتقاد نمود ، با این حال به مرسی
نزدیک شد و او را در مسئله مقاومت به سازش نزدیک ساخت و سفارت اسرائیل در
مصر را برای همیشه احیا نمود.حالا هم در مواضعی فریبکارانه هم از دموکراسی
حمایت می کند و هم از کودتاچیان!!!
هم از تجمعات مسالمت آمیز مدنی
حمایت می کند و هم از قتل عام ملت مصر! و این عملکرد دولتی استثنایی است که
برخاسته از توتم صهیون، برای اولین بار در تاریخ ، امنیت ملی اش تامین
امنیت یک گروهک جعلی است.
نگارنده به خوبی می داند ، این نوشته ها
نه به ملت مصر می رسد و نه در فهم طرف های درگیر که بعضا در زمین آمریکا و
اسرائیل ، افراطی گری را دامن می زنند ، تاثیر دارد و اعتراف می کند که این
واژه ها را به عنوان درس های بصیرت برای ملت خودش تکرار کرده است.
ملتی
که گروه های مرجعش حالا می توانند به وضوح نقش ها و طرح های ، فقدان رهبری
، فقدان اندیشه سیاسی پویا و اجتهادی و هزینه ی اعتماد به قدرت های
بیگانه را به چشم ببینند و لمس کنند.
این جملات برای هنرمندان و
خطبایی و روشنفکرانی است که هر چقدر بنویسند و حرف بزنند و شعر بگویند و
نقاشی بکشند و فیلم بسازند ، نمی توانند به این زیبایی دروغ آمریکایی ها و
خواب شومی که اسرائیل برای یک یک ملت آزاده دیده را به تصویر بکشند. زیرا
قصه ی مصر امروز، یکی از عبرت های تلخ روزگار ما است و در تاریخ خواهد
ماند.
ما تنها می توانیم حرف بزنیم و از گروه های مرجع خودمان
بخواهیم که این تصاویر را برای بصیرت افزایی ملت خودمان و جامعه دینی مان
،جاودانه کنند.
واگویه ی روزگار تلخ ملتی که امروز دو لبه قیچی
ارتجاع و کودتا ، توسط بیگانگان بر آن فشار وارد کرده و جامعه ای کهن را در
حال چند پاره کردن است.
دعا می کنیم که خداوند ملت مسلمان مصر را از پاره های شب فتنه و انحراف حفظ کند و باز جامعه مصر موجب فخر اسلام و مسلمین باشد.