دویست و نودم
رسانه ملی در ماه مبارک رمضان با اجرای برنامه های مختلف و متنوع سعی دارد ، رمضانی خاطره انگیز و جذاب برای روزه داران تدارک ببیند. اما در عین حال به دلیل نگره ای که جامعه به کارکردهای ماه مبارک رمضان داشته و دارد، تلاش های رمضانی رسانه در این عرصه چه در زمینه ی ساختار و چه در حوزه ی محتوا مورد قبول اقشار روزه دار نیست.
برنامه های رمضانی در کشور ما از سویی عمدتا در ساعاتی پخش می شوند که در معماری اسلامی رمضان، زمان دعا و نیایش است و به همین دلیل با انس با دعا و مسجد در شب های روحانی ماه رمضان دچار تضاد رویکردی هستند و از سوی دیگر فضای محتوایی این سریال ها هم تناسب چندانی با ماه مبارک رمضان ندارد.
به عبارتی چشم بسته می توان گفت ، بسیاری از سریال ها و برنامه ها و جنگ های ترکیبی رسانه ی ما در این ماه اگر در نوروز یا مناسبت دیگر پخش شود و یا بالعکس اگر بسیاری از سریال های نوروزی در این ماه پخش گردد( گه گاه این اتفاق هم افتاده است) هیچ تفاوتی نمی کند.
- یک رویکرد وارداتی در ماه مبارک رمضان
بدون هیچ تردیدی می توان گفت ، تحرک رمضانی رسانه ملی ما و تبع آن برخی نهادهای فرهنگی برای برگزاری جشنی ماه رمضان ، یک رویکرد وارداتی است و مربوط به حدود 15 ساله اخیر می شود.البته نمی توان به این واردات فرهنگی با عینک بد بینی به طور منفی نگاه کرد.
ماه مبارک رمضان برای بسیاری از کشورهای جهان اسلام ، علاوه بر یک آئین مذهبی یک جشن میهنی است. در عربستان و کشورهای جزیره العرب تا پاکستان و خاور دور ، عید فطر در پایان رمضان ، یک عید ملی سالانه محسوب می گردد و تعطیلات فطر مانند تعطیلات نوروز در ایران و تعطیلات کریسمس در اروپا و سایر نقاط مسیحی نشین اهمیت دارد.
به همین دلیل، رویکرد کشورهای اسلامی به رمضان ، تنها در وجه عبادی و خود سازی آن نیست و امری اجتماعی و سنتی است و به همین دلیل هم نه تنها در عرصه رسانه ها، بلکه در عرصه تجارت شب عید در این کشورها ، ماه رمضان بستر یک فانتزی بزرگ فرهنگی به نام سال نو اسلامی است.
شاید هم به دلیل اخیر باشد که رسانه های عربی و اسلامی ، این رویکرد خاص را به رسانه های وطنی و ایضا نهادهای فرهنگی آموخته اند که در ماه رمضان باید به پایکوبی و شادمانی پرداخت و الا در فرهنگ ایران شیعی ، پایکوبی در چنین ماه معنویت و صبوری که د ر ادبیات دینی با واژه رمض یعنی گداختن، از آن یاد شده و تاملی در میان غفلت های مادی بشر محسوب می شود تا کمی به فکر دنیای دیگر و تشنگی و گرسنگی و رنج آن باشیم ، به آن معنای کارناوالی که در برخی دیگر از مکتب های اسلامی جدیدا مطرح شده و تبلیغ می شود ، مطرح نیست.
پدیده ی دینی رمضان در بسیاری از کشورهای اسلامی اینک دارای ابعاد اجتماعی و بلکه اقتصادی شده و مشخص است که موج رسانه ای چنین هیاهویی که نمی توان آن را چندان عبادی تلقی کرد ، رسانه های منفعل ما را هم تحت تاثیر قرار ندهد.
به هر حال خوب یا بد ، رسانه های ما سال هاست که از همتایان عرب و مالایی زبان خود آموخته اند که شب های رمضان زمانی خوب برای سرگرم کردن مخاطب است و چه این که زمانی مناسب برای جلب نظر او و این به سان یک شمشیر دو لبه ، تبدیل به یک سنت رسانه ای در کشور ما نیز شده است.
- تحلیل دکترینال کارنامه ی رمضانی رسانه ی ملی
وقتی می شود درباره ی این موضوع که کارنامه ی رسانه ملی در ماه مبارک چه نمرانی دارد ؟ گفتگو کرد که قبل از هر چیزی مسئولان سال های اخیر رسانه ملی قبل از هر چیزی به افکار عمومی و متخصصین امر رسانه ، پاسخ این سوال را بدهند که اساسا از برنامه سازی برای ماه رمضان چه هدفی داشته اند؟
بی شک، اگر به اشتباه و بر اساس اوهام و خیالات، کسی از ایشان ، این جمله را به کار ببرد که در ماه رمضان به دنبال ارتقای معرفت دینی جامعه بوده ، بلافاصله می توان نمره ی مردودی را به مجموع این اقدامات داد.
اما اگر رسانه بخواهد ، هدف اصلی خود از اجرای این برنامه ها سرگرمی جامعه و حتی بعضا آموزش اجتماعی اعلام کند باید درباره ی این موضوع اندیشید که اولا آیا این ادعا درست است و یا ثانیا اگر این ادعا درست باشد ، سرگرمی یا آموزش های غیر مرتبط آیا به این ماه و زمینه های معنوی آن مرتبط است یا خیر؟
خواننده ی عزیزی که این سطور را می خواند شاید بر اساس آن چه گذشت ، تصور کند که منظور نگارنده از این سوالات و انتقادات این است که به عنوان مثال رسانه ی ملی در ماه رمضان نباید برنامه کمدی ( نظیر خنده بازار و سریال های عطاران و آقاخانی ) یا درام خانوادگی پخش شود و فقط ماه رمضان باید به سبک سال اول آی فیلم ،مختارنامه و امام علی و تنهاترین سردار و سایر فیلم های تاریخی پخش کرد ، اما در واقع این طور نیست.
انتقاد علمی از عملکرد رسانه در ماه رمضان عمدتا دارای خاستگاه مکتبی و آکادمیک و مدیریتی است و مهمترین محور آن ، این نکته است که ساختار و محتوای هر کاری که به عنوان ویژه برنامه در ماه رمضان پخش می شود باید با هدفی که رسانه باید در ماه رمضان داشته باشد عرضه شود . چه این که ممکن است یک درام و کمدی ، برای رمضان المبارک مناسب باشند و بر عکس بسیاری از ویژه برنامه های سحرگاهی و افطاری که به جای ارتقای معرفت دینی با احساسات و عواطف آحاد جامعه بازی می کند و حتی سریال های خشن تاریخی که به جای زندگی معصومان و نشان دادن سیره ی آن بزرگواران شرح دلاوری جنگاوران عرب و یا عشقبازی شخصیت های موهوم و بی پایه است هم در باطن هیچ ربطی به ماه رمضان نداشته باشد.
تحلیل دکترینال پیام رسانه ی دینی ، عرضه کردن هر کاری دینی یا غیر دینی به اصولی است که ادعا می شود ، پایه کاری است که انجام شده است و الا چه بسیار کاری که در ظاهر دینی اثر معکوس داشته و یا بالعکس برنامه ای که در دل ظاهر غیر دینی اش ، پیام دینی را خوب منتقل کرده است.
در سال های گذشته به عنوان مثال ، سریالی مانند "در مسیر زاینده رود" که کلمه ای از ادبیات وحیانی در آن استفاده نشده بود، به خوبی توانست مفهوم غرور را مشکلات آن را تبیین کند و در مقابل هم برزخ نگاری هایی مانند " اغما" یا " او یک فرشته بود" و "پنج کیلومتر تا بهشت" که علی رغم بهره گیری از مشاور مذهبی و ارائه مستدرکات قرآنی و همچنین ارائه ظاهر دینی و مثالی نتوانستند معرفت دینی درست و اصیل را تبیین کنند و باعث بروز خرافه و خروج اذهان افکار عمومی از خط اصلی گردیدند.
بنابر این تنها تحلیل دکترینال( البته در صورتی که دکترین رسانه ای وجود داشته باشد) می تواند مشخص کند که یک فیلم و سریال حتی برنامه ترکیبی توانست به رسالت عمده ی رسانه و رسالت جزئی خودش عمل کند یا خیر؟ و در این مسیر مهم ترین و عمده ترین راه همان تدوین هدفی است که بر اساس آن ، هیچ برنامه ی نوروزی یا سریال درام شتابزده و عشق مثلثی و خیانت نمی تواند محتوای یک سریال رمضانی را شکل دهد.
- چه سریالی و برنامه ترکیبی در طراز ماه رمضان است؟
ماه رمضان ، بهار قرآن است و رسانه ای نمی تواند ادعا کند رنگ و بوی ماه مبارک و کریم رمضان را به خود گرفته است مگر این که به تمام معنا ، بوی قرآن گرفته باشد.
البته نمی شود گفت که رسانه ای قرآنی است که مرتب قرآن پخش می کند مانند رادیو قرآن در فواصل برنامه ها هم به جای موسیقی و ریتم از ابتهال و اغنیه عربی! استفاده می کند( که این نیز یک سوء برداشت از قرآن بودن رسانه است و باز از رسانه های قرآنی دنیای سکولار وارد دنیای رسانه ی ما شده است)
از داستان حضرت لوط(ع) ( درباره ی شنیع ترین گناه بشری) تا صحنه ی بسیار مهیج معاشقه ی همسر عزیز مصر با حضرت یوسف (ع) ، همه و همه در قرآن کریم به نحوی حکمت گونه که برای کودک تا کهنسال قابل استفاده و درک است ، تصویر شده تا در ورای ظاهر تصاویر و کلماتی که بشر برای جلب توجه دیگران و هم چنین جذب دل های آلوده اختراع کرده متوجه این بود که حتی کثیف ترین اتفاقات را نیز می توان با مقدس ترین تعابیر و قاب ها بازسازی نمود.
بنابر این ،شاید بزرگترین جرم و ناهنجاری رسانه ی ملی جمهوری اسلامی در ماه رمضان بی توجهی به قرآن کریم باشد . بی توجهی به قرآن در ابعاد هنری محتوا و روش شناسی آن .
واقعیت این است که از منظر قرآن کریم، نمی توان به عنوان نشان دادن اجتماع ، فحشا و بدی را گسترش داد و یا قبح آن را در جامعه شکست . در دیدگاه قرآن کریم ، نگران کردن و ترساندن مخاطب ( حتی برای ایجاد یک کشمکش درام) اگر باعث خوف فردی شده باشد مشمول تعزیر و دیه است. از نگاه معارف اسلامی ، تغییر دراماتیک تاریخ به منظور جذاب کردن آن بعضا در مصداق افتراء به خدا و رسول و صالحین قرار می گیرد.
از دیدگاه قرآن برخی از سرگرمی ها که باعث غفلتند در همان حکمی قرار دارند که "قول زور" مورد نکوهش این کتاب آسمانی است و نکته ی بسیار قابل تامل این که روا نیست رسانه ی ملی تنها کشور اسلامی جهان به دلیل عقب نیفتادن از رقبا و به بهانه ی نرفتن مردم در مسیر ماهواره ها، به اباطیلی آلوده شود که بعضا اثر مخربشان برای مخاطب کمتر از سم رقیب نیست.
در خود قرآن کریم نیز همه داستان ها(که گاه یک خطی و گاهی چندین فصلی و طولانی هستند) دینی نیست.اما لحظه ای هم وقت مخاطب و مخلوق برای خلق تصاویر و صحنه های غیر ضروری تلف نشده است.بنای خالق برای گفتگو حکمت است و این حکمت اکسیری است که حتی نام شیطان در کتاب مقدس را مطهر می کند . چنان که به فرعون و ابلیسی که در قرآن نگاشته شده نیز نمی توان بدون وضو دست زد.
البته نبود چنین جو و اتمسفری در فضای برنامه سازی ، محدود به صدا و سیما نیست و حتی تئاتر و سینمای دینی ما نیز از نبود چنین رویکرد خود بنیاد دینی برای تولیدات خود رنج می برد و حتی فیلم هایی که با موضوع دینی نیز تولید می شود ، مشکلات بنیادی و کارکردی شان با دین و مسائل و رویکردهای آن مع الاسف کم نیست.
به نظر می رسد ، رمضان المبارک و نوع نگاه قرآن به مقوله هنر طراز بالایی است که می توان همه برنامه ها ، اعم از سریال ، فیلم ، جشن ، برنامه ی ترکیبی و حتی برنامه های سحر و افطار را با آن سنجید و بدون مجامله و تاثیر پذیرفتن از فضای فارسی وان و حریم سلطان ،با بررسی برنامه های تولیدی درباره ی ماه رمضان پرسید که این برنامه ها چقدر در " تزکیه جامعه " ، "نزدیکی آن با قرآن" و "تعلیم حکمت علمی و عملی " سازگار است. در غیر این صورت به نام رمضان،هرچه گفته باشیم غفلت است و "قول زور"!
امروزه بسیاری از داستان های قرآنی ، اعم از نقل های تاریخی قرآن و حتی داستان های غیر تاریخی و بعضا مثالی قرآن که می تواند دستمایه تولیدات هنری ویژه ماه رمضان باشد ، به احترام ایده های درام ماهواره ای اصلا مطرح، بررسی و ساخته نمی شوند.
بر خلاف روش برنامه سازی داخلی ،اتفاقا در دنیای غرب چه بسیار افرادی که با ساختن قصه هایی کم استرس و اتفاقا خوش ساخت و آرام مانند "قصه های جزیزه" و حتی "پزشک دهکده" توانسته اند بهتر از کارگردان های ما فضا توسعه ی مکارم اخلاقی را در فرهنگ خودشان نشان دهند.
برخی فیلم های کره ای و ژاپنی خاور دور نیز در فرهنگ خود از همین سلک هستند.سریال هایی که بدون عنصر سکس( اعم از سوء استفاده از تصاویر جنسی و بهره گیری از مفاهیم جنسی نامقدس که اتفاقا متاسفانه در فیلم و سریال های ما بی سابقه نیست) و خشونت برای توسعه ی مقاومت اجتماعی و درستکاری و صداقت ، اسطوره های هرچند خیالی آفریدند.
این در حالی است که در پناه قرآن ، در دل شاهنامه ها، مثنوی ها و آثار داستانی عطار و نظامی و حتی گلستان سعدی ، ایده هایی برای سریال های ماه رمضان وجود دارند که متاسفانه به گوش سریال سازهای وطنی نخورده است.
سال هاست رسانه در ماه رمضان ، داستان های جنگی کم کیفیتی را در شبهای احیا داری که کمترین بیننده تلویزیون را می بیند ارائه کرده و هنوز عملیات رمضان و شهدای روزه دار دفاع مقدس در آنتن خنده بازاری رسانه ی ما جای درخوری نداشته اند.
بی شک در چنین شرایطی سخنرانی 5 دقیقه ای یک مرجع تقلید قبل از 50 دقیقه یک سریال پر تنش یا خنده دار نمی تواند بار بی معنایی خیلی چیزها را پر کند و بالاخره از چنین رسانه ای در ماه رمضان نمی توان انتظار داشت که واقعا دانشگاه عمومی تقوا، حکمت و عمل صالح باشد.
** کارشناس ارشد مدیریت رسانه