بخواهیم یا نخواهیم دهه فجر به عنوان مهمترین مناسبت ملی و فرهنگی ما، فرصتی مناسب برای آغازها و پایان های اتفاقاتی  است که می خواهیم آن را به عنوان دستاورد انقلاب اسلامی به حساب بیاوریم.

همزمان یا نزدیک دهه فجر مسابقات ورزشی، جشنواره های هنری ، اختتامیه ها، افتتاحیه ها و بسیاری از رویدادهای مختلف کلید می خورد که گاهی به خاطر محدودیت زمانی دهه فجر هم با چند برابر هزینه و شاید به دلیل همین شلوغی بدون این که دیده شوند آغاز و پایان می یابد.

واقعیت این است که باز به خاطر همین شلوغی ،به جز برخی رویدادهای جا افتاده مانند جشنواره ی فیلم فجر و تئاتر فجر که مخاطبین خاص و عام خود را دارند بسیاری از جشنواره ها، نمایشگاه ها و سایر رویدادهای فرهنگی ، هنری ، آموزشی و اجتماعی با بحرانی با عنوان مخاطب روبرو هستند و این بحران مخاطب آن ها را به کارهای عجیبی مانند سفارش مخاطب به برخی از نهادهای پر مخاطب مانند مسجد و بسیج و... وا می دارد.

در این ایام مطبوعات، گروه های خبری رسانه ملی و دیگر سرگردان برای پوشش این اتفاقات هستند و شاید برای همین از سوی ادارات روابط عمومی به شدت تحت فشار و حتی تطمیع قرار می گیرند و مجموع این رقابت نا سالم خبری به دیده شدن برخی و دیده نشدن برخی دیگر از اتفاقات رسانه ای منجر خواهد می گردد.

در این میان فقدان هماهنگ کننده فرهنگی هنری که بتواند به سازماندهی چنین آشفته بازی اهتمام داشته باشد و از این طریق بتواند از اتلاف بیت المال جلوگیری نماید ، بسیار برجسته است.

نکته ی دیگری که در این میان باید بدان اشاره داشت این است که بسیاری از اتفاقات هنری فرهنگی منتسب به دهه فجر سال هاست که از محتوای دهه فجر یعنی انقلاب اسلامی  تهی شده اند و گرچه این یک نقیصه برای کل دستگاه فرهنگی کشور محسوب می شود اما در عالم واقع این که به عنوان مثال موسیقی انقلابی یا هنر تجسمی انقلابی در جشنواره موسیقی یا تجسمی فجر ، بخش قابل ملاحظه ای نیست ؛ می تواند دلیل مناسبی برای این باشد که جشنواره با عنوان فجر یا با هر عنوان دیگری از دهه فجر فاصله بگیرد تا لااقل اگر برآیند جشنواره  در راستای انقلاب اسلامی و توسعه نقش مفاهیم یاد شده در دل فرهنگ عمومی نیست ، هزینه های مصروف شده برای آن در دل سایر هزینه ها نابود و تلف نگردد.

شاید پیشنهاد مشخصی که باید در این زمینه ارائه کرد آن باشد ، کارگروهی از سوی شورای فرهنگ عمومی یا شورای عالی انقلاب فرهنگی برای پخش رویدادهای بزرگ هنری کشور در دل مناسبت ها و در سایر فصول و ماه ها تعیین شود و جشنواره های بزرگ برای قرار گرفتن در دهه فجر و یا در ماه بهمن آن هم با فاصله گذاری مناسبی که در آن به نحو قابل ملاحظه ای امکان دیده شدن و جریان سازی داشته باشند قرار داده شود.

در این میان می توان به مناسبت هایی مانند روز جمهوری اسلامی ، سالروز فتح خرمشهر ، روز ملی انرژی هسته ای ، روز سینما ، روز هنر انقلاب اسلامی و ... به عنوان زمان هایی مناسب برای ساماندهی برنامه های فرهنگی نهادها اشاره کرد و بر این نکته تاکید داشت که تناسب موضوع جشنواره ها با موضوع دهه فجر می تواند مهمترین معیار این ستاد برای تعیین تکلیف این موضوع باشد که در عالم واقع چه جشنواره ای صلاحیت بیشتری برای برگزاری در ماه بهمن و دهه فجر را دارد ؟