امسال هم دهه فجر انقلاب اسلامی در حالی به پایان  خود رسید که رسانه ملی ، جز آمارهای معمول هیچ حرف تازه ای برای گفتن نداشت و به جز خلاقیت های خاصی که در فرم ارائه ی مطالب در برخی از برنامه ها از خود نشان داده بود، نمی توان از آن به عنوان پدیده ی خاصی در برنامه سازی یاد کرد.

بر اساس گزارش مسئول هماهنگی برنامه های دهه فجر سیما، امسال قرار بود ، بیش از ۵۳ هزار و ۶۰۰ دقیقه برای فرهنگ سازی و آگاهی بخشی به فجرآفرینان و جامعه ارائه شود که ظاهرا شده است اما از آن جا که صدا و سیما یک نهاد فرهنگی با بازخوردهای اجتماعی خود نظرسنجی های صادقانه می توانند نشان دهنده ی آن باشند که به جز ریتم سوردهای انقلابی که باز نوستالژیک خیلی قدیم ترها ست و ربطی به رسانه ملی ندارند از این نزدیک به 54000 دقیقه ، چند دقیقه برنامه به یاد مردم مانده و در ذهن آن ها به عنوان یادواره ی دهه فجر به یاد ماده است .

 دهه فجر با طعم تاراج و رگبار مسلسل ها

در سال های اخیر با موفقیت عظیم رسانه ملی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای زمینه سازی ساخت آثار مردم پسند و فنی برای دهه فجر و نه فیلم های تلویزیونی دقیقا یکبار مصرف هم چنان مردم ایران باید هر سال به عشق فیلم های خاطره ساز و عمیقی چون تاراج و تیر باران به یاد روزهای ستم شاهی و مرارت های آن بیفتند و سال 91 و حتی سال قبل آن هم از تاریخ نگاری های نه چندان دلچسبی مانند فرار بزرگ و سال های مشروطه نیز بی نصیب بوده است.

از کرامات مرکز موسیقی صدا و سیما ، حوزه هنری و وزارت ارشاد هم می توان به تولید نشدن اثری مردمی که بتواند نظر مردم را به عنوان یک موسیقی دهه فجری قابل ملاحظه  جلب کند اشاره کرد و به همین دلیل می توان به جرات گفت ، در زمینه ی موسیقی انقلاب نه در این دو سه ساله بلکه شاید سال هاست به بن بست ،رسیده ایم و شاید به همین دلیل باشد که هر سال یک ورژن جدید از «ایران ایران رگبار مسلسل ها » به اجتماع ارائه می شود تا یک موسیقی با ساختار و محتوای مناسب و البته با یک خواننده که بشود یک بار اسم آن را در google  پیدا کرد!

بادبان های برافراشته ی مستندنگاری

انصاف نیست اگر در این وضعیت به بن بست رسیده صدا و سیما درباره ی انقلاب اسلامی به احترام تولید مستند و حتی بخش های تاریخی این سازمان نایستیم و موفقیت مجموعه های مستند را با همه زوایای ارزشی و اطلاع رسانی آن مورد تحسین قرار ندهیم.

در سال جاری هم اجرای مستند« محرمانه » که برخی از تصاویر دوره ی پهلوی را به صورت  زیبا و ریتم مناسبی به نمایش می گذاشت و شاید برای نخستین بار برای کارشناسان که یک سویه حرف می زنند هیات منصفه ای از دانشجوها درست کرده بود ، و از همه مهمتر  زمان بندی و ریتم و موسیقی آن به هیچ وجه اجازه ی خسته شدن و غرق شدن برنامه در تاریخ و سخنرانی محض را نمی داد باید یک امتیاز و یک خلاقیت در حوزه ی کارهای مستند سیما بدانیم.

صدا و سیما در سال های اخیر با اجرای مستندهای زیبا و استفاده از تجربه ی کارشناسان نشان داده که دست پری برای نشان دادن بسیاری از واقعیت ها را دارد اما با این حال نباید یادمان برود این دست پر و خلاقیت ها به شرطی به نحو مناسب دیده می شوند که اولا در زمان مناسب و ثانیا در شبکه های مورد توجه تر مورد بهره برداری قرار گیرند ، زیرا به نظر می رسد ،همچنان برنامه های خوبی از رسانه ملی در ساعت های مرده و کم جذابیت و در کانال های حیاط خلوت دیده نمی شوند.

وقتی طنز انقلاب فراموش می شود

سال هاست بخش طنز با رفتن تیم های طنز خوبی چون مهران مدیری، رضا عطاران، محمد رضا هدایتی ، داریوش کاردان و... به جز برخی از سریال های مناسبی نوروز که سالی یکبار پخش می شود در صدا و سیما کلا حال و روز و خوبی ندارد و وضعیت طنزهای 90 شبی سابق تلویزیون به جایی رسیده که هجونامه ای مانند خنده بازار ، عصاره ی فضائل طنز و طنزپردازی در رسانه تلقی می شود . با این حال، نمی توان از عنصر طنز در انقلاب اسلامی و فرهنگ مبارزه به راحتی گذشت و به این اشاره نداشت که صدا و سیما سال هاست که با طنز انقلاب کاری ندارد.

البته نباید فراموش کرد که منظور ما از طنز پوس خند زدن به گروه مغلوب به روشی نامربوط و غیر اخلاقی نیست اما با این حال در تاریخ انقلاب چه بسیار طنز پردازان و مبارزینی بوده اند که در شعارسازی ، روش ها و حتی منش انقلابی از طنز به عنوان یک روش مقابله بهره می گرفتند.

شخصیت های غایب در تلویزیون

فیلمسازی، سریال سازی و حتی مستند سازی بدون پرداختن به قهرمانان انقلاب  در بهترین حالت می شود سال های مشروطه یا فرار بزرگ که بیش از آن که بخواهد ماهیت انقلاب اسلامی را تشریح کند شناختنامه قاجار و پهلوی هاست.

مثل فیلم امام علی که در آن تصویر زندگی و سیره معاویه و عمرو عاص بسیار پر رنگ تر از خود امام علی نشان داده شد و این تاوان کم آگاهی برنامه سازان از اهداف رسانه ی اسلامی و دینی است.

در زمینه ی انقلاب اسلامی هم اینقدر که برای تشریح وضعیت شاه و درباریان آن ها و شخصیت هایی مانند علم و شاپور و اشرف گفته شده، هیچگاه درباره ی این سوی ماجرا یعنی انقلابیون هیچ حرفی زده نشده است.

کارنامه ی مردود صدا و سیما در نشان دادن انقلابیون نمایانگر این حقیقت تلخ است که ،مردم ما حق دارند که جرثومه های فسادی چون  علم و هویدا و شاه را بیشتر از امام خمینی ، شهید مطهری ، شهید بهشتی ، دکتر علی شریعتی، نواب صفوی،آیت الله غفاری، آیت الله سعیدی ، سید علی اندرزگو، طیب حاج رضایی  و ... بشناسند.

بنابر این در سال 91 هم مانند سایر سال های انقلاب شاهد غیبت پرداختن به یاران اصلی امام راحل و حتی خود امام راحل در قالب فیلم ها و سریال های موثر شایسته بودیم .

انقلاب برای کودک و نوجوان چه شکلی است؟

در یکی از روزهای دهه فجر که وارد خانه شدم و به همراه پسرم در حال تماشای شبکه پویا بودیم متوجه یک افتضاح رسانه ای بودم که به عنوان برنامه ی مربوط به دهه فجر در حال نمایش کارتونی از بازدید یک انقلابی از مرده های سازمان پزشکی قانونی برای یافتن جسد دوست یا فامیل شهیدش در دوران ستمشاهی بود.

این تصویر که هم انیمیشن بسیار وحشت ناک و هم مفهوم نامناسبی را برای کودک تداعی می کرد به سادگی نشان دهنده ی آن بود که  سازندگان آن و همچنین افراد سفارش دهنده و پخش کننده چنین آیتمی درباره ی این که پیام انقلاب چگونه باید به کودک و نوجوان انتقال داده شود ،چیز زیادی نمی داند.

متخصصان مدیریت رسانه ،می دانند که چه نوع پیام هایی  برای نشان دادن ظلم و مبارزه برای کودکان مناسب است و چه چیزهایی مناسب نیست و از سویی به خوبی توضیح می دهند که پویا نمایی یا انیمیشن فقط تبدیل کردن فیلم و نماهای واقعی به نقاشی نیست ؛ بلکه تحول یک مفهوم جدی به یک مینیاتور کودکانه در ساحت خیال، زیبایی شناسانه و ذهن معصوم کودکانه  است و این مطلبی است که گمشده ی فکر و تصمیم گیری برخی از برنامه سازان وطنی چه در ساخت انیمیشن و چه در ساخت بازی برای کودکان می باشد.

دو کلمه حرف حساب

جنگ آمار و ارقام در صدا و سیما با آثار و انتظارات تمامی ندارد . اما تنها کلامی که باقی می ماند همین یک جمله است که به مسئولین رسانه ملی باید گفت : سال هاست مردم یادگاری ماندگاری از دهه فجر های تلویزیون ندارند و این مطلبی است که نه سه ماه به بهمن مانده ، بلکه شاید ماه ها و سال ها قبل از دهه فجر باید به آن درست و منطقی و با استفاده از هنرمندان و متخصصینی که واقعا درد انقلاب دارند باید به آن خوب فکر کنید تا از بن بست کنونی نجات پیدا نمائید.