هشتیمین سمپوزیوم بین المللی روابط عمومی ایران مطابق چند ساله ی اخیر با حضور روابط عمومی های صدها ارگان ، نهاد و سازمان دولتی و خصوصی در مرکز همایش های بین المللی صدا وسیما برگزار شد.

در این همایش دو روزه که جمعی از نخبگان علوم ارتباطی کشور به ارائه مقالات پرداختند ، بحث استاندارد سازی و ایزوهای بین المللی ارتباطات مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

هم چنین اساتید خارجی مانند گوران سوگربرگ از سوئد،جیمز مک کوئین از ایالات متحده،نینا توماژین از اسلوونی و دانیل والتترنی از ابتالیا  در کنار اساتیدی چون پرفسور باقر ساروخانی،دکتر محسنیان راد، دکتر خانیکی و دکتر پرداختچی به ارائه ی مطالب خود پرداختند.

اما در کنار سخنرانی عمدتا سودمند افراد حاضر در این سمپوزیوم که بیشتر دیدگاهی فرهنگی ارتباطی داشتند یک از حاشیه های پر رنگ تر از متن با حضور یک خبرنگار پیشکسوت اتفاق افتاد که در جای خود بسیار جالب توجه بود.

ماجرا از این قرار بود که بعد از سخنرانی تئوریک یکی از کارشناسان بین المللی  حوزه ی روابط عمومی ، مردوخی کردستانی خبرنگار با سابقه ی  کشور که با بیش از نیم قرن سابقه ی کار خبری و روابط عمومی ید طولایی در طرح شجاعانه ی مباحث به سبک و شیوه ی خاص خودش دارد ، به طور غیر منتظره ای در جایگاه اظهار نظر درباره ی سخنرانی ها قرار گرفت و طبق معمول سخنرانی قرا و پر شور و انتقادی خاصی را مطرح کرد.

مردوخی وجهه کارکردی سخنرانی های تئوریک را مورد نقد قرار داد و گقت: سابقه ی نیم قرن فعالیتش در حوزه ی روابط عمومی نشان می دهد که روابط عمومی نهادی مستقل برای پیشبرد اهداف آرمانی اش نیست و امروزه مانند گذشته یک به عنوان یک بوقچی برای توجیه سازمان ها و ابزار دست ریاست هر نهاد دولتی و خصوصی است و به عنوان آئینه تمام نمای سازمان ها و جامعه عمل نمی کند.

این سخنان مردوخی کردستانی که تعجب و بعضا دلخوری برخی از حاضرین و برگزار کنندگان سمپوزیوم را فراهم کرده بود ، اتفاقا باب درد و دل یکی از مدعوین خارجی و اساتید میهمان را باز کرد و این استاد نیز با حضور در جایگاه سخنان مردوخی را به بیان دیگر مطرح کرد که باعث شگفتی و برانگیختگی حاضران شد.

دکتر محمد قیراط استاد دانشگاه های الجزایر ، از شوق سخنان مردوخی به یک باره خود را به سن رساند ه و گفت: گرچه آرمان های روابط عمومی ، اموری است که سال هاست توسط کنفدراسیون های حرفه ای این رشته در اروپا و آمریکا از آن سخن گفته می شود اما هیچ روابط عمومی حرفه ای ، استاندارد و به اصطلاح مستقلی در جهان غرب نخواسته و نتوانسته در چارچوب نظام سلطه واقعیت ها را نمایش دهد.

دکتر قیراط تمام حرف های مردوخی  را تایید چند باره کرد و با شور و حرارت بسیاری ادامه داد:

هیچکدام از روابط عمومی های دنیا ، در مورد دروغی که سیاستمداران کاخ سفید درباره ی دلایل جنگ عراق و افغانستان به دنیا گفتند چیزی را انتقال نداد و هم اینک نیز روابط عمومی های جهان درباره ی ایران و آن چه در آن می گذرد صادق نیستند.

به گفته قیراط ، دروغ میانه ای با ارزش های روابط عمومی ندارد اما در سیستمی که یکپارچه دروغ می گوید مانند اروپا و آمریکا هیچ روابط عمومی هم نتوانسته راست بگوید و همه این ها ما را مجددا به باز بینی فکری در مورد روابط عمومی از آنچه هست و آنچه باید باشد و شعارهایی که درباره ی آن داده می شود وا می دارد.

تشویق مکرر دکتر قیراط در برابر چهره های عبوس ما در برابر مردوخی باز این حقیقت تلخ را واگویه می کرد که طبق سنت صدها ساله گویی :

آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد