للحق

مختاریات و جایگاه تخیل در حکایات رسانه ای تاریخ

محمد صادق دهنادی

 

همزمان با عاشورا و محرم الحرام امسال که صدا و سیما به خاطر ضعف این سال های سیما فیلم در ساختن سریال های تاریخی الف ، مجبور به باز پخش بسیاری از مجموعه های تلویزیونی خود  شد و با پخش چندین باره سریال مختار با تدوین ها و بعضا نام های دیگر ، یک خاطره سوزی مختارسوزانه به بار آورد ، پخش ناگهانی!! تصاویر محذوف از این سریال بسیار خبر ساز شد . البته طبق معمول همه از نوع نشت این تصاویر هم مانند بسیاری دیگر از فیلم های لو رفته کشورمان اعلام بی خبری و ایضا انزجار نمودند اما شاید مهمترین بعدی که در این افشا و بعضا در این اتفاقات مورد توجه بسیاری نبود ، این که تصاویر مختارنامه درباره ی شهادت حضرت ابوالفضل علیه السلام چقدر بی ارتباط با مقاتل معروف و صحیح شیعه است.

شاید این امر و یا پیش از آن در صورت پخش تلویزیونی آن ،می توانست گشایشی پیرامون  موضوع بررسی جایگاه صحت تاریخی تولیدات رسانه ای صورت می گرفت ، اما به هر نحو در میان نگاه های ژورنالیستی و شرعی کمتر چنین موردی محل بحث قرار داشت.

درنگی برای هنگام درنگ

اجرای برنامه ی « هنگام درنگ » بعد از مختارنامه که در آن پسر یکی از مورخین طراز اول تشیع ( علامه دوانی) که خود نیز از تاریخ دانان فاضل این مرز بوم است حضور داشتند، این اطمینان را برای بینندگان این سریال فراهم می کرد که مختارنامه با آن همه ماخذ و منبع و تشکر و تقدیر از بسیاری از کارشناسان مذهبی دقیقا منطبق با تاریخ است و با حداقل دخل و تصرف در حوزه ی اسنادی ساخته شده اما اندک آشنایی با مشهورات تاریخی نشان دهنده ی آن بود که مختارنامه و حتی سلف آن یعنی سریال امام علی(ع) بیش از آن که وفا دار به تاریخ باشند ، نشات گرفته از برداشت و تخیل کارگردان مشهور آن یعنی داوود میر باقری از تاریخ ساخته شده است.

البته این مطلب ،هیچگاه از سوی تیم سازنده ی سریال رد نشد و بارها نیز عنوان شد که تیم مجبور بوده به خاطر برخی ضرورت های دراماتیک نسبت به زوائد و یا به بیان دیگر شاخ و برگ های اضافی اقدام کند . با این حال شاید کمتر کسی بداند و حتی نقل شده باشد که برخی از این برداشت ها و شاخ و برگ ها ، منافی حقایق روشن تاریخی بوده و هست.

شاید به همین دلیل، بررسی نقش برنامه ای تکمیلی مانند هنگام  درنگ ، از دیدگاه منتقدانه نشان دهنده ی آن است که به رغم تمام معارف شایسته ای که در تکمیل مباحث سریال در این برنامه مطرح می شد، هیچگاه اجازه داده نشد که مختارنامه در تلویزیون مورد نقد تاریخی قرار گیرد.

به عنوان مثال، درباره ی مشروعیت قیام توابین و انتساب واقعی یا جعلی آن به اهل بیت پیامبر(ص) ، هیچگاه قول منتقدین مشروعیت و حتی شهادت یا هلاکت بودن این افراد مورد بررسی قرار نگرفت.

در نوع قصاص های مختار ، سناریست ها عملا خودسری و تخیلات عجیب و غریبی کرده بودند و گاه در میان افراد و شخصیت ها ، چنان اغراق آلود به برخی نگریسته بودند که در دید بچه ها و بینندگان نوجوان فیلم چه بسا اعجوبه شدگانی مانند حرمله به قهرمان تبدیل می شدند.

نکته ی بسیار قابل تامل این که مشاورین همیشگی مذهبی این نوع سریال ها مانند استاد جعفریان یا حتی آقای رجبی دوانی نیز به جای تصحیح این تناقضات در افکار عمومی ، عموما در راستای تحکیم دیدگاه سریال وارد کار شده بودند.

ابهام روایت مهم این برنامه شاید در حالی مشخص شد که بخش شهادت حضرت عباس(ع) به صورت اینترنتی فاش شد تا افرادی که شاید از فتوای تحریم نمایش این صحنه از سوی برخی از مراجع معظم تقلید ناراحت باشند ، بتوانند به خوبی متوجه شوند که چقدر نمایش یک فیلم می تواند در عوض کردن تصویر ذهنی مردم موثر باشد و تیم مختارنامه هم چقدر برای این کار بی صلاحیت و سهل انگار بوده اند و متوجه حکمت این تحریم شوند.

مقتل خوانی قهوه خانه ای به جای مقتل خوانی تاریخی

در فیلم منتشر شده مردم بر خلاف روایت های تاریخی درست که در آن ماه بنی هاشم جوانی سفید صورت که هنوز کاملا محاسن روی مبارک کامل نشده با یک تصویر قهوه خانه ای از چهره ی حضرت عباس روبرو بودند.

شمر مثل که مثل ز بل خان در تمام صحنه های عاشورای میرباقری حاضر بوده در این صحنه هم بر سر شریعه ایستاده و با عباس سخن می گوید!بعد هم عباس محاصره می شود و پیاده می گردد و تک دست می جنگد.

و پس از آن که در جنگ دستان خود را از کتف از دست می دهد مانند دونده ها به سمت خیام حرم می دود و دشمنان هم به دنبال هم می دوند.

کسی به عباس نمی رسد تا این که تیرها مشک عباس را می درد و انتهای تصویر برداری.

تمام بچه ها شیعه های نوجوان هم می دانند که این مقتل، یک نوع روایت منحصر به فرد خود آقای میرباقری است و در حالی که تاریخ دقیقا مشخص کرده دست های حضرت سقا از کجا از بدن جدا شده ، معلوم نیست سناریست چطور جرات می کند با اعتقادات و تصاویر ذهنی ده ها میلیون نفر شیعه به سلیقه و تخیل خود بازی کند و نتیجه آن که باز جای صد شکر باقی است که کارگردان هایی مانند آقای میرباقری روی زندگی معصومین تمرکز نکردند و اگر تاریخی هم جابه جا می شود ، تاریخ شخصیت های دست چندمی مانند مختار ابن ابوعبیده رضی الله عنه است و نه افرادی که قول و فعلشان برای مردم حجت و دلیل است و هرگونه تحریف زندگی یا گفتارشان انحراف شریعت به شمار می رود.

تفاوت محصول رسانه ای و تعزیه

در جامعه شیعه ی ایران، سال ها برای نشان دادن مظلومیت ائمه تعزیه خوانده اند و مردم نیز به اندازه ای که با تاریخ آشنا شوند و اشکی بریزند با این هنر همراهی کرده اند.

مردم همیشه مجاز تعزیه را از پس صدای خش دار مردان زینب خوان و سکینه خوان فهمیده بودند و وقتی کاسب و کشاورز محله خودشان را در کسوت شمر و امام حسین (ع) می دیدند ، انتظار نداشتند که آن چه این دو به هم در قالب تعزیه می کنند واقعیت صد در صد باشد.

مردم وقتی کسی را در پوسته ی شیر می دیدند که خاکستر به سر می ریزد ، بی تردید می فهمیدند ، که این نیز تصویری مجازی از مصیبت کائنات برای امام حسین(ع) است اما آیا وقتی کسی در قاب جادو عشق ولید به قطام را دیده می تواند شک داشته باشد ، کارگردان این داستان که چند قسمت از سریالی مانند امام علی(ع) را از آن خود کرده فاقد هرگونه پایگاه تاریخی است؟

یا زمانی که روی قبر همسر کیان ایرانی پرچم های سه رنگ کنونی ایران انداخته می شود چه کسی شک می کند که حتی در سال 67 هجری یعنی زمان قیام مختار بخش عمده ای از ایران کنونی هنوز مسلمان نشده اند؟

چه کسی بعد از دیدن فیلم مختار باور می کند که محمد حنفیه 15 سال از مختار در تاریخ کوچکتر بوده و مختار و پسر نحس زبیر از نظر سن همسال هستند؟

چه بسا تحت تاثیر همین زیاده روی و بی نظارتی یا اغماض های ناصحیح است که ،بساط اغراق در یک فیلم این قدر گسترده بشود که برای گروهی از افراد بی خبر این شبهه به وجود آید که شخصیت خاکستری مانند مختار که برابر ردر سابقه ی خود در دوران جوانی ،حتی پیشنهاد شرم آور تسلیم امام حسن مجتبی(ع) به معاویه ملعون را در پرونده داشته ، در سیاست ورزی و دور اندیشی از امامان زمانه خود نیز جلو می زند و فرجام کارها را بهتر از شخصیت هایی طراز اولی مانند مسلم ابن عقیل و هانی ابن عروه و دیگران می سنجد.

روایت تاریخی در کوران ذهن نویسنده

واقعیت این است که نمی توان با چند سطر روایت تاریخی فیلم ساخت. این انکار ناپذیر است که تاریخ محض روح کافی برای تبدیل شدن به یک محصول رسانه ای را ندارد اما در این میان نباید غافل شد که روایت تاریخ و به ویژه تاریخ معصومین با مدیوم رسانه ، مانند ماجرای دوئل من در آوردی  مضحک مختار و حرمله ،ساده و پیش پا افتاده جلو نمی رود و این به تفکرات عمیق شیعه در اتصال بی واسطه ی معصومین به خدای متعال باز می گردد.

هرچند کارگردان های زیادی فرصت چنین روایتی را در قالب مدیوم رسانه نداشته اند و شاید در میان آثار رسانه ملی بعد از انقلاب اسلامی تنها سریال ولایت عشق را کمی نزدیک به زندگی معصوم دانست و بر این نکته پای فشرد که رسانه ی ما در روایت های تاریخی یا سراغ موضوعات کم ریسک تری مانند داستان انبیا و شخصیت های بنی اسرائیل رفته و یا مانند فیلم امام علی(ع) و مختارنامه به سراغ روایت یک دوره ی تاریخ رفته تا الگو سازی از ائمه معصومین ، باید رسانه اسلامی دارای شاخص های مشخص برای تولید کارهای تاریخی جذاب اما بدون تغییر و تحریف باشد.

در غیر این صورت مجبوریم به عنوان فیلم امام علی(ع) به زندگی نامه ولید بپردازیم و بدون داشتن یک فریم دوست داشتنی از عاشورا یا حتی دور تر از آن پرداختن به شخصیت های برتر و درجه اولی مانند سلمان، ابوذر، مقداد، کمیل و... توان و بودجه چندین ساله مان صرف ساختن فیلمی باشد که در آن از زبان یک عرب سده اول هجری دیالوگ نویس نخبه نوشته : خانه ات آباد انگوری!!!