دویست و شصت و هفتم
چند سال پیش که دهه اول محرم ، برای عزاداری به تکیه محله می رفتیم ، اهالی محل علی رغم صفای باطن و صمیمیتی که داشتند ، همواره برای دو مساله با یکدیگر اختلاف داشتند . البته محتوای این دو دعوا هیچ گرچه یک چیز بود اما به یک سو و جهت نبود.
ماجرا از این قرار بود که رئیس هیات که سن و سالی هم از او گذشته بود ، همواره سر دو موضوع محله ی بزرگ ما به مشکل برمی خورد .موضوع اول این بود که در هیات متقاضیان زیادی برای نذری دادن وجود داشت و به همین خاطر چند شب آخر عزاداری ، برای این که بتوانند از همه ندورات استفاده کنند ، مجبور بود به برخی از افرادی که احشام زنده یا برنج و روغن و امثالهم تقدیم می کردند ، جواب نه بدهد و به همین دلیل هم دلگیری به وجود می آمد.
بعضی وقت ها ، عصر عاشورا ، این قدر قربانی و نذوورات به تکیه تقدیم شده بود که به قول بزرگترها ، اگر قرار بود که تا اربعین مجلس ادامه پیدا کند کفاف شام هر شب را می نمود.
در مقابل ، همین رئیس هیات ، همیشه انتهای مجلس برای تقدیم هدیه ای آبرومند به مداح و روحانی مدعو به مشکل می خورد و تقریبا هیچ کس منقودی برای این هزینه در اختیارش نمی گذاشت.
هر سال ، می دیدیم که رئیس هیات از صاحبان نذر می خواست به جای اقلام خوراکی ، پول در اختیار هیات بگذارند اما در اکثر زمان ها این اتفاق روی نمی داد و حالا چند سالی است رئیس هیات محل از یکی از معلمین محله خواسته که یک سخنرانی مختصر و عادی کند و شاید به همین دلیل هم علی رغم این که در هیات محله ی ما صدها نفر برای عزاداری جمع می شوند،هیچ وقت هیات از سیزده روز اول محرم فراتر نرفته است و رئیس هیات حسرت می خورد که اگر امکان این بود که به جای علم و کتل و سیستم صوتی چند میلیون تومانی هیات ، بودجه ای برای دعوت یک سخنران روحانی یا استاد دانشگاه ( مثل آدم هایی که گاه در صدا و سیما نشان می دهند) داشت ، این همه نیروی جوان که سال به سال جمع می شوند و دور اسم امام حسین(ع) مثل پروانه دور شمع وجود سید الشهدا می سوزند ، بهره وری دینی بهتری داشت.
در واقع نذورات مردمی ، یکی از پاک ترین و صحیح ترین راه های اداره فعالیت های مذهبی است که در آن روح مشارکت ، تقوا و همکاری بر گرد ایمان و عمل صالح مجتمع می شود اما با این حال، واقعیت این است که همردیف رشد وضعیت اقتصادی عموم مردم که به بالا رفتن سطح و مقدار مادی این نذورات و خیرات منجر شده ، کیفیت نذر و خیرات رشد زیادی نیافته است.
ماجرای هیات محله ی ما ، یک ماجرای تمثیلی از بسیاری از هیات ها و اجتماعات مذهبی است که در آن خیرات و تبرعات مادی بسیار از تبرعات و خیرات معنوی و فکری بیشتر است.
هنوز افراد کمی هستند که به جای نذر احشام ، نذر کنند که در ازای رسیدن به حاجت ، یک دانشمند را برای هدایت اهل محل مورد دعوت قرار دهند و باز هنوز بسیار کمترند آن هایی که هیات و انجمن دینی شان به تعداد شب های پذیرایی شام ، بانی کتاب برای همه یا قسمتی از اهل مجلس درباره ی سیدالشهدا علیه السلام داشته باشد.
شاید به همین خاطر ، هم به جرات می توان گفت : بعد از این همه عزاداری هنوز در اکثر خانه های ما، حتی یک کتاب درباره ی زندگی شهیدی که هرسال برای آن عزاداری می کنیم و صاحبان حاجت و خیرات در آن مناسبت میلیاردها تومان هزینه می کنند وجود ندارد.
بی شک فرهنگ سازی برای این قضیه نیز از مصداق های بارز و شاخص اصلاح عزاداری به سمت و سوی رضایت بیشتر ذوات نورانی ائمه اطهار علیهم السلام خواهد بود.
ماجرا از این قرار بود که رئیس هیات که سن و سالی هم از او گذشته بود ، همواره سر دو موضوع محله ی بزرگ ما به مشکل برمی خورد .موضوع اول این بود که در هیات متقاضیان زیادی برای نذری دادن وجود داشت و به همین خاطر چند شب آخر عزاداری ، برای این که بتوانند از همه ندورات استفاده کنند ، مجبور بود به برخی از افرادی که احشام زنده یا برنج و روغن و امثالهم تقدیم می کردند ، جواب نه بدهد و به همین دلیل هم دلگیری به وجود می آمد.
بعضی وقت ها ، عصر عاشورا ، این قدر قربانی و نذوورات به تکیه تقدیم شده بود که به قول بزرگترها ، اگر قرار بود که تا اربعین مجلس ادامه پیدا کند کفاف شام هر شب را می نمود.
در مقابل ، همین رئیس هیات ، همیشه انتهای مجلس برای تقدیم هدیه ای آبرومند به مداح و روحانی مدعو به مشکل می خورد و تقریبا هیچ کس منقودی برای این هزینه در اختیارش نمی گذاشت.
هر سال ، می دیدیم که رئیس هیات از صاحبان نذر می خواست به جای اقلام خوراکی ، پول در اختیار هیات بگذارند اما در اکثر زمان ها این اتفاق روی نمی داد و حالا چند سالی است رئیس هیات محل از یکی از معلمین محله خواسته که یک سخنرانی مختصر و عادی کند و شاید به همین دلیل هم علی رغم این که در هیات محله ی ما صدها نفر برای عزاداری جمع می شوند،هیچ وقت هیات از سیزده روز اول محرم فراتر نرفته است و رئیس هیات حسرت می خورد که اگر امکان این بود که به جای علم و کتل و سیستم صوتی چند میلیون تومانی هیات ، بودجه ای برای دعوت یک سخنران روحانی یا استاد دانشگاه ( مثل آدم هایی که گاه در صدا و سیما نشان می دهند) داشت ، این همه نیروی جوان که سال به سال جمع می شوند و دور اسم امام حسین(ع) مثل پروانه دور شمع وجود سید الشهدا می سوزند ، بهره وری دینی بهتری داشت.
در واقع نذورات مردمی ، یکی از پاک ترین و صحیح ترین راه های اداره فعالیت های مذهبی است که در آن روح مشارکت ، تقوا و همکاری بر گرد ایمان و عمل صالح مجتمع می شود اما با این حال، واقعیت این است که همردیف رشد وضعیت اقتصادی عموم مردم که به بالا رفتن سطح و مقدار مادی این نذورات و خیرات منجر شده ، کیفیت نذر و خیرات رشد زیادی نیافته است.
ماجرای هیات محله ی ما ، یک ماجرای تمثیلی از بسیاری از هیات ها و اجتماعات مذهبی است که در آن خیرات و تبرعات مادی بسیار از تبرعات و خیرات معنوی و فکری بیشتر است.
هنوز افراد کمی هستند که به جای نذر احشام ، نذر کنند که در ازای رسیدن به حاجت ، یک دانشمند را برای هدایت اهل محل مورد دعوت قرار دهند و باز هنوز بسیار کمترند آن هایی که هیات و انجمن دینی شان به تعداد شب های پذیرایی شام ، بانی کتاب برای همه یا قسمتی از اهل مجلس درباره ی سیدالشهدا علیه السلام داشته باشد.
شاید به همین خاطر ، هم به جرات می توان گفت : بعد از این همه عزاداری هنوز در اکثر خانه های ما، حتی یک کتاب درباره ی زندگی شهیدی که هرسال برای آن عزاداری می کنیم و صاحبان حاجت و خیرات در آن مناسبت میلیاردها تومان هزینه می کنند وجود ندارد.
بی شک فرهنگ سازی برای این قضیه نیز از مصداق های بارز و شاخص اصلاح عزاداری به سمت و سوی رضایت بیشتر ذوات نورانی ائمه اطهار علیهم السلام خواهد بود.
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۱۰/۰۲ ساعت ۴ ب.ظ توسط محمد صادق دهنادی
|