دویست و چهل +یک خاطره
میلاد حضرت فاطمه ی معصومه (س) که در آن شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد فرهنگ سرای دختران را برای اعلام این روز به عنوان روز دختران را پذیرفت فرصت مغتنم برای بررسی ابعاد حیات طیبه ای است که اسلام و مکتب تشیع به مسئله ی دختران دارد.
به ویژه که دختر در معنای عرفی و شرعی آن در اسلام موضوعیت تام و تمامی دارد و انسان مونث ازدواج نکرده ، در فقه و کتب اسلامی ، انسانی است که در یک مرحله خطیر همواره باید مورد حمایت و محافظت قرار بگیرد و این عنایت، چیزی است که اسلام حتی برای جنسیت زن در دوره ی بعد از ازدواج هم قائل نشده است.
دختر یا دوشیزه نه به عنوان جنسیتش و نه به دلیل وضعیت خاص او در دوران قبل از ازدواج ، بلکه به عنوان پدیده ای که اسلام و قرآن آن را مورد بحث و بررسی قرار داد ، هویتی چند لایه در تاریخ و فهم انسان شناسانه ی اسلام دارد . فهمی که چه در دنیای کهن و چه در جامعه ی مدرن بسیار پر اهمیت تر است.
اسلام و احیای گوهر دختر بودن
با مطالعه ی کتاب مسئله حجاب شهید مطهری و بسیاری از کتبی که درباره ی وضعیت دختران در جوامع اولیه نوشته شده ، گزارش های فراوانی را می توان دید که در آن روایت شده که پیش از طلوع آفتاب اسلام نه تنها در جامعه جزیره العرب دختران و پس از آن زنان در جامعه منزلت مناسبی نداشته اند.
البته شاید این هم به دلیل وضعیتی بوده است در آن خانواده ها برای جنگ و کار نیاز بیشتری به نیروی قوی ذکور داشتند و وجود یک پسر هم در خانواده ای موجب رشد و ماندگاری آن خاندان می شده است .
زنان و دختران در بسیاری از جوامع کهن دارای ارج و منزلت نبودند و این نه فقط به خاطر جنسیت آن ها بلکه به خاطر عوایدی بود که افراد از نیروی انسانی مرد از جامعه می بردند و این زرتشتی و رومی و عرب هم نداشته و مطلبی فراگیر بوده است.
در جامعه ی عرب ، به دلیل شیوع برخی از خرافات ، بخش هایی از جامعه ، از مقطعی سنت سیئه ای با عنوان زنده به گور کردن دختران خردسال را از یکی از بزرگان طوایف که خاطره ی بدی از دخترش دارد می آموزد و سطح منزلت دختر در جامعه به پائین ترین اندازه ی خود در تاریخ می رسد.
اسلام ، مهم ترین عاملی است که جهان کهن را از چنین پنداره ی غلطی نجات می دهد.اهم رویدادهایی که به واسطه ی اسلام در سپهر اسلامی رخ می دهد و باعث بهبود جایگاه زن می شود به این شرح است.
1- مبارزه با زنده به گور کردن دختران از اولین پیمان های اسلام است که قبل از وجوب نماز و روزه مسلمانان به انجام آن امر می شدند .
2- پیامبر به ویژه در ایام اوج رسالت و حکومت خود ، پسری ندارد و پسران پیامبر در خردسالی از دنیا رفته اند و این شاید حکمتی الهی است که نسل پیامبر تنها از دختر ایشان باقی بماند.
3- پیامبر اکرم ص برای نخستین بار تمام حقوق الهی و شخصی فردی خود را نثار دخترانش و به ویژه دختر برگزیده اش فاطمه زهرا س می کند. شاید امروز برای جامعه بوسیدن دست و سینه و صورت دختر امری استثنایی محسوب نشود . اما فهم این مطلب در زمانه ای که دختران عرب زنده به گور می شدند و دختران پارسی برای زایمان به طویله ها روانه می شدند، برای جامعه آن روزگار بسیار دشوار است.بی تردید برخوردی که پیامبر با دختر خود می کرد برای نخستین بار دختر را به عنوان اهل بیت نامید و خدای متعال در قرآن همو را خیر کثیر نامید ، امری بود که در دنیای کهن انقلابی فکری به پا نمود.
4- در حالی که هنوز بسیاری از جوامع ابتدایی و روستایی به واسطه ی خروج دختر از خانواده با ازدواج و اضافه شدن اموال او به خاندان شوهر حق ارث و مالکیتی برای او قائل نیستند ( و حتی هم اکنون نیز چنین سنت غلطی در برخی از روستاهای ایران هم وجود دارد) اسلام برای اولین بار برای دختران ارث اعلام کرد و برای زنان حق مالکیت قائل شد.
5- اسلام با درک لطافت روحی و جسمی دختران تکلیف کارو جهاد را از دختران برداشتو برخی از گزارش های تاریخی نشان می دهد که پیش از اسلام و حتی پس از آن (هم اکنون هم در جامعه ی امریکا و اروپا هم تعداد زیادی از دختران با اجرای تمرینات دشوار نظامی در ارتش ها مشغول انجام کارهای دشوارند)زنان در جنگ ها به عنوان سرباز و سپر انسانی به کار گرفته می شدند.حتی اسناد ترجمه شده در تخت جمشید نشان می دهد ، در فرهنگ هخامنشی هم تعداد زیادی از سربازان و کارگران دختر مشغول به کار بودند. اما اسلام تکلیف کار و نبرد را از دوش دختران برداشت و مردان را در جایگاه پدر و همسر و در غیاب هر دوی آن ها جد و بعد حکومت اسلامی را مسئول تامین هزینه های زندگی ایشان نمود.
6- اسلام استفاده ابزاری از دختران را به واسطه از بین بردن امکان فروش و به نمایش درآوردن زیبایی زن برای کسب معاش( همان کاری که امروزه با الفاظ مختلف مانند مدلینگ و روسپی گری و ... از آن یاد می شود ) به شدت مبارزه کرده است.
سابقه ی خیر کثیر در فرهنگ اسلامی
در کنار همه ی مواهبی که اسلام برای جنسیت زن در وجه عام و دختر در وجه خاص قائل شده است و در بسیاری از موارد آن ها را از ندیده شدن و یا به عنوان ابزار دیده شدن نجات داده است ؛ به اصطلاح امروزی آن سیاست های تشویقی برای ازدیاد عددی و کیفی جامعه ی دختران داشته است.
به عبارتی اسلام از نخستین فرهنگ های دینی است که داشتن دختر را ترویج می دهد . یادمان نرود که در زمان حضرت مریم س حتی بزرگان یهود ، هم وجود یک دختر در معبد سلیمان را فتنه ای بزرگ می دانستند ، حال آن که در اسلام، چنان به دختر داشتن ارج و ارزش می دهند که در روایت های مختلف ، اعلام می شود کسی که سه دختر داشته باشد اجر و پاداش بهشت دارد و این بدان جهت است که هیچ کس به واسطه ی داشتن دختر ملول نشود و به خاطر اجری خداوند به متکفل دختران عنایت می کند شاکر خداوند بزرگ باشد.
بنابر کوثر گرچه در معنای خاص آن ، خیر کثیر پیامبر است و دختری است که باعث ماندگاری فرهنگ و ایده پیامبر می شود ولی در معنای عام ، دختری است که در هر خانواده می تواند منشاء خیرات عظیم و کثیر باشد.
تاریخ هم نشان می دهد ، کوثر در معنای خاص آن گرچه فاطمه ی راضیه س بود ولی در معنی عام آن در دختران برگزیده ی عالم مکررا تکرار شد.
امیرمومنان ع کوثری داشت که جهان از صبر و ارزش او خیره ماند. زینب س کوثر علی مرتضی ع بود و دختری که زین اب نامیده شد تا به همه دنیا نشان دهد،دختر هم می تواند زینت و آرایه پدرش باشد.
امام دوم ما کوثری داشت که مادر همه ی ائمه ی بزرگ ما بعد از امام سجاد ع بود و روایت های بلندی درباره ی شان و کرامت های او وجود دارد.
امام سوم ما کوثرهایی داشت که خیر و برکت شان تاریخ را تابنده کرده است. فاطمه ی صغری و سکینه کبری دختران امام حسین ع هستند که در جاودانگی نهضت عاشورا کم از زینب کبری س عمل نکردند.
در روایت آمده موسی این جعفر ع بیش از سی دختر داشت که از شان و ادب و علم هیچ مردی کفو و هم اندازه ی این بزرگواران نبود و لذا برای همین هم فاطمه معصومه س در حالی از دنیا رفت که همسری نداشت و کسی به منزلت برای همنفسی اش پیدا نشده بود.
فاطمه معصومه س همچنین خیر کثیری بود که گرچه به ظاهر نسل و ذریه ای پیدا نکرد . اما به خاطر همجواری اش یکی از حوزه های بزرگ تشیع تشکیل شد که حال قرن ها است جوار او را به پناهگاه شیعیان جهان تبدیل کرده است.
و باز همین فاطمه معصومه س است که در نوجوانی به شرافت حدیث« فداها ابوها» از امام معصوم نائل شده و هم او دختری است که در روایت دیگری ثواب زیارت او برابر با ثواب زیارت ائمه ذکر شده و پاداش زیارت او را بهشت دانسته اند و همه این نمونه ها حاکی از آن است که کوثر و و خیر زیاد بودن ، قابلیت ذاتی همه ی دختران است و خداوند در میان جنس دختر خیرهایی قرار داده که با خیرهای عینی ، کوتاه مدت و عمدتا مادی جنس مرد قابل مقایسه نیست.
گوهری در صدف باورها
در کنار مسائلی که گفته شد ،بررسی نگاه انسان شناسانه اسلام به مقوله ی جنسیت، تداعی کننده تدابیری است که نشانگر شناخت عمیق اسلام از جایگاه و مسئولیت های خطیر زن در زمینه ی امتداد نسل بشریت دارد و سعی می کند با تدابیری وی را از خطراتی که برای او وجود دارد حفظ نماید.
در واقع دختر به به عنوان کشتگاه بشریت ، در صورت تباهی و خرابی ، جامعه و نوع بشر را به خرابی و نابودی می کشد و اینک جامعه غربی که از معیارهای الهی در مقوله ی زنان و صد البته مردان جدا شده ، گواه بسیار روشنی درباره ی پیامدهای خارج شدن جنسیت زن و به ویژه دختران از ریل فطری خود است.
1- عفاف
شاید مهم ترین دیدگاه اسلام درباره ی دختران ، موضوع عفاف باشد. عفاف اعم از مسئله ی حجاب است و عبارت است از پاکدامنی با همه ابعاد ذهنی و معنوی و ظاهری آن.
دختران مسلمان به محض ورود به سن زیبایی باید خود را در مقابل امیال خطرناک مردان محافظت کنند و این محافظت نه تنها ، محافظت از رحم و شرمگاه است ، بلکه محافظت از ذهن و عقیده و زیبایی است.
در اسلام به ویژه عفت درون بسیار مهم تر از عفت برون است و اساسا حجاب بیرونی نتیجه ی بازیابی گوهر ارزشمند درونی است.گوهری که بشر مسئول حفاظت و صیانت از اوست.
لذا به همین دلیل است که اگر مسلمان هم نباشی ،به محض پیوند خوردن به معنویات و مفاهیم عالی ، در پرده ی حجاب قرار می گیری. این رمزی است که می توان با مشاهده ی زنان متدین سایر ادیان نیز به خوبی مشاهده کرد. در مسیحیت کنونی گرچه حجاب برای زن واجب شمرده نمی شود اما هیچ نقاشی نیست که جرات کرده باشد تصویری بی حجاب برای سانتا ماریا یا سایر بانوان مقدس عالم رسم کند.
2- نفقه ی مطلق
بر خلاف فرهنگ های غربی ، دختر مسئول به دست آوردن هزینه های زندگی نیست.طنز سیاهی که در تاریخ وجود داشته و دارد این است که در ابتدا با عنوان دفاع از حق کار کردن زن ، زنان وارد کارهای عمدتا سخت و پر زحمت شدند و سپس فرهنگ کار زن به عنوان یک حق، با رها کردن زن در مشکلات خودش ، کار را به تکلیفی عرفی برای زن تبدیل کرد.
به نحوی که چه در غرب و چه در خانواده های غرب زده ی ایران خودمان هم این فرهنگ غربی شیوع پیدا کرده که فرد برای رفع نیازهای زندگی زناشویی و خانواده قبل از ازدواج از حقوق و درآمد همسر آینده اش خبر دار می شود و گویی تکلیف درآمد را به عنوان پیش شرط ازدواج خود با یک دختر قرار می دهد. حال آن که نیک می دانیم که دختران در اسلام ، همواره تحت کفالت مالی پدر و جد پدری و بعد ازدواج همسر و در صورت نبود هر سه این ها ، حکومت اسلامی هست و هیچ کس و هیچ کس حق وادار کردن زن به کار کردن برای امرار معاش را ندارد.
3- کشتگاه پاک نسل ها
یکی از جنایت های روانشناسی مدرن و فرهنگ مدرن در اجتماعات نوین ، مجاز شمردن ارتباطات زناشویی قبل از ازدواج برای دختران است.
در فرهنگ اسلامی گرچه حفاظت از مردان نیز در برنامه فرهنگی اجتماع است اما واقعیت این است که حفاظت از دختران به خاطر بهای ارزشمندی که در آینده دارند هم حساس تر و هم مهم تر تلقی می شود.
امروز بسیاری از افراد که روحا و جسما در فرهنگ غربی ، گوهر دخترانه خود را در آزمایشگاه دوستی های نامتعارف و روابط غیر مجاز سیاه و آلوده می کنند ، در صورت ازدواج هم انسان هایی سرخورده ، بدبین و آسیب دیده هستند که اگر به خاطر سوء استفاده های پیش از ازدواج دچار بیماری روحی و جسمی نشده باشند ، ثبات زندگی شان به خاطر از بین رفتن قبح جدایی از شریک جنسی و روحی و بعضا تنوع طلبی ، بسیار بعید است.
دخترانه هایی که باید بهتر درک شوند
در کتاب شریف غررالحکم از قول مولای متقیان حضرت علی ع نقل شده که فرموده باشند،( المراه ریحانه لیست بقهرمانه) زن چون گلی خوش بو است ، از او پهلوانی و کارهای خشن نطلبید.
واقعیت تلخی که در جهان معاصر و حتی جامعه ی ما درباره ی دختران در حال فراموش شدن است ، عدم نگریستن به احساسات دخترانه اوست.
این حالت فرهنگی که در حال وارد شدن از رسانه و غرب به جامعه ی ماست گرچه به دختران ما ظاهری فریب دهنده، به شدت شاد و بی خیال و فعال و پر کار می دهد اما در عین حال پشت پرده ی نیازهای جسمی و روحی ، اشک های موجودی حساس را پنهان و پنهان تر می کند و پشت صحنه ی وجودی پر رنگ و جذاب و پر کشش در کوچه و خیابان ، گریه های بی صدای موجودی را بیشتر می کند که باید بهتر و نیک تر درک شود.
جامعه و حتی خود دختران باید بیشتر متوجه این باشند که جنسیت دختران ما با قرار گرفتن در نقش های مردانه و خشن نمی تواند پر رنگ تر و مهم تر جلوه کند و گوهر دخترانه بودن چیزی است که در جامعه ی جدید ما باید با مطالعه ی دین ، ادبیات، تاریخ و نیازهای مهم عصری ما مورد کشف و تبیین و فرهنگ سازی قرار گیرد.
با این نگاه شاید الگوی دختران ما باید به جای یک دختر رالی باز ، یک دختر لطیفی باشد که در یک نقش دخترانه در واقعیت جامعه ایفای نقش کرده و توانسته دختر خوبی برای ارزش هایی باشد که جامعه و تمدن ما برای وجود شریف و گوهر ارزشمندی به عنوان دختر قائل است.