شعارنامه ی سعید سهیلی«گشت ارشاد»، خیلی بیش از آن چیزی که باید ، دیده شد و این را باید جزو افتخارات دنیا و صد البته آخرتی وزارت فخیمه ارشاد ، برشمرد.

عکس نوشت:نفر دوم از سمت چپ سعید سهیلی است با همسنگران قدیمش
همان آدم هایی که وقتی قافیه به او تنگ می آید،هر از چند گاهی باید از آنان یادی بکند

حالا فیلمی که نه عددی برای دیده شدن بود و نه چیزی – حتی – برای بررسی شدن ، پخش و جمع شدنش شده معضل امنیتی قضایی فرهنگی کشور ما و هیچ کس ، هنر به بار آوردن چنین هزینه گزافی را برای جامعه هنری ، به جز ....  ندارد ، که خالق چارچنگولی را تبدیل به چه گورای اپوزیسیون هنری کرده است.
 
عکس نوشت: اینم دختر یک دانشمند هسته ای ایرانی به روایت گشت ارشاد
واقعا رمز پیشرفت های هسته ای ایران را باید تو چنین تیپ هایی جستجو کرد

توزیع خانگی فیلم گشت ارشاد و به خصوص مستند حاشیه نگاری آن که اگر به دیده ی درست دیده شود ، می تواند مصداق اقدام مجرمانه برای تشویش اذهان  و تهییج و جریحه دار کردن احساسات عمومی تلقی و مورد پیگرد قانونی قرار گیرد ، حالا به خالق کمدی های دم دستی مثل چارچنگولی اجازه داده که پشت مقوای فیلمش شب نامه منتشر کند و مسامحه ی ارشاد در عدم صیانت از قانونی که باید محافظ امنیت اخلاقی جامعه باشد، فیلمی را به عنوان یک پدیده قانونی در مقابل احساسات جریحه دار شده ی اقشار دینی جامعه قرار داده که خیلی زودتر از جایزه بردن در کارناوال فجر می توانست ،راه دیگری را برود.
عکس نوشت:مرده ی این تعصب سعید سهیلی در استفاده از نمادهای آشنا با سابقه شان هستم

در این زمینه حرف ها بسیار است اما از این دل پر خون همین چند جمله بس باشد:

1-    جریان برخورد با فیلم گشت ارشاد و مخالف خوانی آن در برابر پدیده ی پسندیده ای چون قلاده های طلا، در نوروز امسال از همان جریان های پیچیده ای بود که مشابه آن را در دوگانه ی اخراجی ها 3 و جدایی نادر از فلانی سال گذشته دیده بودیم و بی تردید بررسی ابعاد آن به لحاظ امنیت فرهنگی و امنیت اجتماعی از مقولات فرا فرهنگی است.چیزی که گرچه سخن درباره ی آن بسیار است ،اما اکنون نمی خواهیم ،درباره ی آن صحبت کرد.

2-    برخورد غیر قانونی با فیلم نامطلوب گشت ارشاد، امری بود که در نهایت به مظلوم نمایی آن کمک کرد و  حوزه هنری و وزارت ارشاد را برای نخستین بار در مقابل هم قرار داد و این موضوعی است که هم چنان باید ، برای نصب مدال افتخار ثبت چنین سنت سیئه ای به دنبال پرتقال فروش بود.چون به این مفتی ها نمی شد سر یک فیلم سبک و مبتذل دو نهاد قانونی و انقلابی نظام به جان هم بیفتند.

3-    سعید سهیلی که از عقبه ی به قول خودش حماسی اش ، حداقل  مقدار زیادی ریش به همراه دارد در دو شاهکارش چارچنگولی و گشت ارشاد ، همه علما( من جمله امام جمعه تهران) و صلحا و انسان های فرهنگی را به تهمت و دروغ و ندیدن فیلم متهم کرده ، چند ثواب اساسی برای شب اول قبر از ماحصل همین دو فیلم آخری ، به عنوان هدیه ای به دوستان و بستگان شهیدش می برد که به حضور تقدیم می گردد.

•    نمایش علنی مجلس شراب (چارچنگولی)
•    نمایش مبتذل صحنه های خارج از شان و شخصی مانند احتلام که حتی در فیلم های عمومی هالیوود هم این طور به آن پرداخته نمی شود.(با عرض معذرت از خوانندگان برای ذکر آن)
•    مسخره کردن اذکار دینی به مناسبت نقد مقدس نماها
•    نقد غیر علمی و هتاکی مستقیم و غیر مستقیم نسبت به نیروی انتظامی و روحانیت به مناسبت نقد گشت ارشاد
•    جریحه دار کردن احساسات جامعه نسبت به مذهب و پیام های آن به مناسبت مبارزه با فقر
•    متهم کردن بیشتر افراد حزب اللهی و ریش دار به ظاهر فریبی و ریا کاری و بعضا رانت خواری
•    طرح مستقیم مباحث غیر اخلاقی مانند خیانت و اشاعه فحشا درقالب فیلم خانوادگی
•    توجیه مستقیم بزهکاری در جامعه به بهانه های مختلف در دیالوگ های تاثبرگذار
•    مسخره کردن آرمان های انقلابی و ضد استکباری جامعه و شعائر مذهبی
•    توجیه فعالیت گروه های غیرقانونی !
•    ضمن این که کلا آرایش بازیگران زن در فیلم های آقای سهیلی ، کلاً ضرب المثل است....
•    بازی با لباس ارزشی و نمادهای مقدس بسیج
عکس نوشت: تالار افتخارات بصری سهیلی؛آقای سمت چپی از خوردن آب پرتقال به شدت مست کرده

4-    در فرآیند توزیع خانگی گشت ارشاد به شاهکارهای قبلی البته چند مورد دیگر اضافه شده که عبارتست از:

•    برای اولین بار در تاریخ ایران ، بخش های نامناسب سانسور شده از فیلم به صورت غیرقانونی و از سر گستاخی با فیلم پخش شده است.
•    در یک مستند چند دقیقه ای ، ضمن ارائه حواشی ، تهدیدهای کارگردان پخش می شود که باید معلوم شود این تهدیدها خطاب به کیست؟
•    ضمن ارائه مصاحبه های احساسی توسط گزارشگران، مردم علیه مسئولان مربوطه تحریک می شوند.
•    با نشان دادن نمازگزاران جمعه معترض به فیلم، این جماعت به بی خبری و بی اطلاعی متهم می شوند.
•    با مقایسه نمازگزاران و صف متقاضیان بلیط ( که معلوم نیست واقعا برای این فیلم ایستاده اند  یا نه؟) اعلام می شود که مردم واقعی این ها هستند نه نمازگزاران از همه جا بی خبر جمعه!
•    اهانت به جوانان متدین با اتکا به سابقه ی جبهه و جنگ
•    دست آخر هم انتقاد سخت از مسئولین و همچنین وزارت ارشاد که انصافا برای این فیلم سنگ تمام گذاشت در یک متن شب نامه ای روی جعبه ی فیلم
عکس نوشت: این هم عکس جامعه آرمانی آقای رزمنده سابق و کارگردان امروز
البته نباید فراموش کنیم که در این قضیه جریان پشت پرده به شدت از صدا و سیما و سایر نشریات مختلف استفاده برده اند و به هر روی هر کاری خواسته اند با یک فیلم سطح پائین با امنیت فکری و اخلاقی و ذهنی جامعه کرده اند.

در این میان خود آقای سهیلی اگر تصویر زمان جنگش را کنار تصاویر منتقدین و طرفدارانش که در همین مستند به تصویر کشیده شده اند ، بگذارد ، شاید متوجه شود ، که گشت ارشاد نزدیک تر به فضای اسلام و انقلاب است یا فضای ضد اسلام و ضد انقلاب!

در این بهار بی تدبیری،تنها کاری که می توان کرد ، همان مباهله ای است که خود سهیلی از آن دم زد ، تا سیه روی شود آن که در او غش باشد...
فسیعلموا الذین ظلموا