قرآن میلیاردی
یکی از نتایج پروژه ی مدرنیته در دوران جدید ، برای دین و فرهنگ ابزاری و کالایی کردن آن بود .پارادیم فردگرایی اومانیستی ایجاب می کرد که چیزی مقدس نباشد و هر چیزی که ظاهر مقدس هم دارد بتوان خرید و فروخت.
تاریخ نشان می دهد ، با اختراع چاپ توسط گوتنبرگ جامعه غربی توانست اولین محصول مقدس یعنی کتاب انجیل را به صورت عمده تولید کند و بعد از آن بفروشد . محققان از تجارت انجیل و عهد جدید و عهد قدیم به عنوان اولین تجارت فرهنگی یاد می کنند که نقش بسیار مهمی در عرفی شدن و مادی شدن مفاهیم مقدس در غرب بازی نمود.
در سرزمین های اسلامی هم کمابیش تلاش شد این وضعیت بازسازی شود و به نحوی امکان خرید و فروش کتب مذهبی با کم ارج کردن آن نزد جامعه همراه باشد ، اما در عرصه ی صنایع فرهنگی هرچند قرآن کریم چاپ شد و در ابعاد گسترده به فروش رفت اما هیچگاه مسلمان برای خرید و فروش آن قیمت تعیین نکرد و حتی پشت قرآن برای بهای چاپ آن از کلمه «هدیه » استفاده کردند تا هر که قرآن را ابتیاع می کند متوجه باشد که برای کلام خدا بهایی قابل احتساب نیست و اگر خریدار پولی می پردازد ، پولی است که برای ورق و دوات و حمل می پردازد و نه برای محتوای آن.
گرچه یکی از رهاوردهای مدرنیته عرفی کردن دین و بی روح کردن مفاهیم مقدس بود اما هیچ گاه در اسلام، این اتفاق در میان عامه مردم اتفاق نیفتاد .
مسلمانان بر خلاف مسیحیان و یهودیان کتاب مقدس را عینا کلام خدا می دانستند و هرچند روشنفکران سعی می کردند و هنوز هم تلاش می کنند که قرآن را برخاسته از جان ملکوتی پیامبر معرفی کنند تا الهام روح الامین اما جامعه اسلامی معتقد است که قرآن کلام خداست و کلام خدا صفت اوست و بر اساس این روح است که در روز قیامت قرآن به شکایت در خواهد آمد و از امتی که قرآن را مهجور داشته شکایت می کند.
در جامعه اسلامی قرآن زنده است و شاهد و حجتی بر روند تاریخ است و چنین وضعیتی اقتضا نمی کند که قرآن را به صورت یک کتاب تزئینی ، یا چیزی که دستمایه رکورد زنی ها و رکورد گیری ها و شهرت طلبی قرار گیرد.
نمی توان همه تلاش هنرمندان برای نشان دادن قرآن به ابزارهای هنری را به چنین صفاتی منتسب کرد و به همین دلیل زحمتی که یک هنرمند معرق کار یا نگار گر برای ابراز ارادت به قرآن می کشد را مورد نقد قرار داد اما واقعیت مهم این است که قرآن همانطوری که در لفظ آن هم مستتر شده امری برای خواندن است و نه برای تزئین.
یعنی اگر آیاتی از آن هم به صورت هنری تزئین می شود برای این است که بیشتر خوانده شود و نه این که قرآنی تولید شود که از اساس ماهیت موزه ای و نخواندنی داشته باشد.
در خبرها آمده بود که قرآنی چوبی به قیمت 9 میلیارد با حمایت یکی از سازمان ها ساخته شده است. سال گذشته هم در نمایشگاه قرآن ، از یک قرآن آهنی خبر داده شده بود که سنگین ترین قرآن دنیاست!
گاهی هم خبر داده می شود که سوره هایی از قرآن روی یک برنج یا یک گندم نگاشته می شود . در بهترین حالت می توان گفت : علاقه ی یک انسان خوش ذوق برای جلب توجه به قرآن به اشتباه و انحراف رفته است.
قرآن برای خواندن است و اگر خودمان را گول نزنیم قرآنی که به سفارش یک مدیر بی بصیرت در ابعادی غیر قابل استفاده ساخته می شود خواندنی نیست.اگر هم خواندنی باشد ، در دیدن آن کسی از آیاتش بهره نمی برد و بیشتر به حواشی آن توجه می کنند.
تاریخ نشان می دهد ، با اختراع چاپ توسط گوتنبرگ جامعه غربی توانست اولین محصول مقدس یعنی کتاب انجیل را به صورت عمده تولید کند و بعد از آن بفروشد . محققان از تجارت انجیل و عهد جدید و عهد قدیم به عنوان اولین تجارت فرهنگی یاد می کنند که نقش بسیار مهمی در عرفی شدن و مادی شدن مفاهیم مقدس در غرب بازی نمود.
در سرزمین های اسلامی هم کمابیش تلاش شد این وضعیت بازسازی شود و به نحوی امکان خرید و فروش کتب مذهبی با کم ارج کردن آن نزد جامعه همراه باشد ، اما در عرصه ی صنایع فرهنگی هرچند قرآن کریم چاپ شد و در ابعاد گسترده به فروش رفت اما هیچگاه مسلمان برای خرید و فروش آن قیمت تعیین نکرد و حتی پشت قرآن برای بهای چاپ آن از کلمه «هدیه » استفاده کردند تا هر که قرآن را ابتیاع می کند متوجه باشد که برای کلام خدا بهایی قابل احتساب نیست و اگر خریدار پولی می پردازد ، پولی است که برای ورق و دوات و حمل می پردازد و نه برای محتوای آن.
گرچه یکی از رهاوردهای مدرنیته عرفی کردن دین و بی روح کردن مفاهیم مقدس بود اما هیچ گاه در اسلام، این اتفاق در میان عامه مردم اتفاق نیفتاد .
مسلمانان بر خلاف مسیحیان و یهودیان کتاب مقدس را عینا کلام خدا می دانستند و هرچند روشنفکران سعی می کردند و هنوز هم تلاش می کنند که قرآن را برخاسته از جان ملکوتی پیامبر معرفی کنند تا الهام روح الامین اما جامعه اسلامی معتقد است که قرآن کلام خداست و کلام خدا صفت اوست و بر اساس این روح است که در روز قیامت قرآن به شکایت در خواهد آمد و از امتی که قرآن را مهجور داشته شکایت می کند.
در جامعه اسلامی قرآن زنده است و شاهد و حجتی بر روند تاریخ است و چنین وضعیتی اقتضا نمی کند که قرآن را به صورت یک کتاب تزئینی ، یا چیزی که دستمایه رکورد زنی ها و رکورد گیری ها و شهرت طلبی قرار گیرد.
نمی توان همه تلاش هنرمندان برای نشان دادن قرآن به ابزارهای هنری را به چنین صفاتی منتسب کرد و به همین دلیل زحمتی که یک هنرمند معرق کار یا نگار گر برای ابراز ارادت به قرآن می کشد را مورد نقد قرار داد اما واقعیت مهم این است که قرآن همانطوری که در لفظ آن هم مستتر شده امری برای خواندن است و نه برای تزئین.
یعنی اگر آیاتی از آن هم به صورت هنری تزئین می شود برای این است که بیشتر خوانده شود و نه این که قرآنی تولید شود که از اساس ماهیت موزه ای و نخواندنی داشته باشد.
در خبرها آمده بود که قرآنی چوبی به قیمت 9 میلیارد با حمایت یکی از سازمان ها ساخته شده است. سال گذشته هم در نمایشگاه قرآن ، از یک قرآن آهنی خبر داده شده بود که سنگین ترین قرآن دنیاست!
گاهی هم خبر داده می شود که سوره هایی از قرآن روی یک برنج یا یک گندم نگاشته می شود . در بهترین حالت می توان گفت : علاقه ی یک انسان خوش ذوق برای جلب توجه به قرآن به اشتباه و انحراف رفته است.
قرآن برای خواندن است و اگر خودمان را گول نزنیم قرآنی که به سفارش یک مدیر بی بصیرت در ابعادی غیر قابل استفاده ساخته می شود خواندنی نیست.اگر هم خواندنی باشد ، در دیدن آن کسی از آیاتش بهره نمی برد و بیشتر به حواشی آن توجه می کنند.
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۵/۳۱ ساعت ۱۱ ق.ظ توسط محمد صادق دهنادی
|