بند بازی جعبه ی جادو در سرزمین عجایب
بمب تابستانی رسانه ملی بالاخره ترکید و نسل اندر نسل بچه های کشور که همیشه منتظر یک شبکه بودند که از بام تا شام برایشان کارتون پخش کند ، برآورده شد و حالا دیدن یک شبکه تماما پویانمایی برای بچه های امروز و فردا یک خواب و رویا نیست.
گرچه هنوز بسیاری از کارشناسان آموزش و پرورش وجود چنین شبکه ای را با معیارها و پارادایم های تربیتی بومی در منافات می بینند و از همین حالا هم جنگ جهانی خانگی برای در اختیار گرفتن تلویزیون بین بزرگترها و کوچکترها و به عبارتی بین یک کانال و هفده کانال فعال دیگر سراسری قابل ردیابی استو خیلی ها ممکن است تا چند وقت دیگر ، به دلیل افت تحصیلی ، عدم تنظیم خواب و خوراک بچه ها و... به زودی به جرگه مخالفان ماهیت وجودی چنین کانالی بپیوندند ، به هر دلیل استراتژیک و شاید به دلیل تمرکز بیگانگان به تاسیس و اداره ی شبکه های مشابه ( مانند پرشین تون) مدیریت عالیه تلویزیون در راه رسیدن به وعده ی رئیس جمهوری درباره ی فعالیت بیش از 100 کانال تلویزیونی داخلی ، شبکه ای را برای این موضوع اختصاص داد.
یعنی گرچه بنا به اشارات رهبر معظم انقلاب اسلامی که در جلسات اندیشه های راهبردی ،از مجزا شدن موضوع کودک از سایر مقولات خانواده در شبکه های سیما با عنوان موضوع بندی جلوگیری شد و قصد رسانه ملی برای تبدیل شبکه دو به شبکه کودک لغو گردید اما به هر صورت ، این بار نه بر اساس رده مخاطبان، بلکه بر اساس تکنیک برنامه سازی همان موضوعی سازی که در قالب ورزشی شدن شبکه سه و کودکی شدن شبکه دو و علمی شدن شبکه چهار ،کمرنگ شده بود با تاسیس شبکه های مستند ، پویا نمایی و ورزش به ثمر رسید.
گرچه دیگر انتقاد از این روند، و حرکت گرته بردارانه رسانه ملی برای اتخاذ از سیاست های فاقد دکترین رسانه ملی مکرر و ملال آورده شده و در نتیجه بی فایده است ، به نظر می رسد ،توجه به برخی از شاه کلیدها می تواند، از آسیب های برنامه سازی به این سبک و در استراتژی وارداتی بکاهد .
سبک زندگی کودکانه را مختل نکنید
پویا نمایی ، مصرف عمده رسانه ای کودکان است و کودکان گرچه می توانند – این فقط یک امکان است و ضرورتی هم ندارد – از تولیدات خوب . به شرط آن که واقعا خوب باشند الگوی بهینه دریافت کنند ، تماشا کردن آن برای کودکان بخشی از زندگی و زیست طبیعی آن هاست.
فارغ از این که محتوای پویانمایی چه باشد ؟ و افراد چه پیامی از آن دریافت کنند. تماشای کودکان ، از این محصول رسانه در نفس خود موضوعیت دارد.این که کودکان چه زمانی را برای دیدن پویا نمایی صرف می کنند و این زمان آیا برای زیست طبیعی آن ها مناسبت است یا نیست؟
به عنوان مثال، ممکن است برای مدیر یک رسانه پخش یک کنداکتور فعال 24 ساعته افتخاری حرفه ای محسوب شود ، اما در زمینه ی شبکه ای که مخاطبان آن کودک و نوجوان هستند، همین امر یک ضعف جدی تلقی می شود.
به عبارتی این شبکه حق ندارد ، به عنوان سرگرم کننده کودکان ، ساعات حساس استراحت، مطالعه ،درس و... آن ها را مختل نماید. علم روانشناسی رسانه به ما می گوید که کودکان از سایر اقشار بیشتر مسحور رسانه می شوند و مدیر رسانه به همین دلیل باید متعهدانه به این موضوع که کودکان ممکن است قدرت «تشخیص » چه زمانی را برای رسانه صرف کنند ،را نداشته باشند.
کارنامه ی چند روز شبکه پویانمایی سیما نشان دهنده ی چنین هوشمندی و فراست رسانه ای نیست. به عبارتی در همین چند روز پخش رسانه ای ، شبکه پویا نمایی از صبح تا 12 شب به ارائه ی برنامه می پردازد و تنها از ساعت 23 تا 24 به پخش لالایی می پردازد که خود هوشیاری زاست تا خواب آور...
به همین دلیل ، گویی رسانه که باید آموزش دهنده ی سبک زندگی درست باشد ، به خانواده ها می گوید که ساعت بیداری و زیست کودک می تواند تا نیمه شب باشد . همه می دانیم که این کار بسیار غلط و اشتباه است.
همچنین در ساعات نماز و ناهار، درساعات استراحت معمول و بعضا اجباری نوجوانان و...کارنامه شبکه پویا نشان می هد که هیچ مطالعه ای برای هماهنگ سازی پخش برنامه با سبک زندگی کودک و نوجوان مسلمان ایرانی وجود ندارد.
پویا نمایی و مسئله ای به نام هیجان
تخیل،هیجان و رنگ ، مهم ترین ستون فقرات پویانمایی یا انیمیشن است. مخاطب در این مدیوم بدون هیچ محدودیتی در سرزمین ناشناخته ها رها می شود و می خواهد هیجان فائق آمدن در محدودیت های زندگی را به مدد تخیل و نقش تجربه کند.
مهم ترین موضوعی که می تواند لباس مناسبی برای این حس باشد ، مبارزه است.
مبارزه در حوزه انیمیشن ، یک درگیری تمام عیار و مهیج برای مرگ و زندگی است و گویی محصول فلسفه ی هابز ( انسان گرگ انسان است). بی تردید این رویه در دل خود ، رگه های پنهان و پیدایی از خشونت را در بر گرفته که ،جماعت برنامه ساز ،می تواند در آن مخابش را به ناکجاآباد جذابیت و نابودی فکری بکشاند.
ظاهرا شبکه پویا و قبل از آن برنامه های کودک و نوجوان ما در شبکه های دیگر، هیچ برنامه ای برای کنترل این موضوع نداشته و ندارند و یا از سر ناچاری و بی تولیدی خود را در دل محصولات عمدتا خشن و بعضا پر از مسائل پیدا و پنهان جنسی رها کرده اند .
نشان دادن کارتون های چون لاک پشت های نینجا،بت من ، میمون های فضایی و... گرچه طیف رقیق شده ای از آماج فیلم های کریه والت دیزنی و امثالهم است ولی به هر صورت تمسک ما به چنین فیلم های برای پر کردن کنداکتور شبکه پویا نشان از عدم آمادگی ما برای اداره ی یک شبکه بومی است.شبکه ای که آثار داخلی و خارجی آن با دیدگاه کاملا موافق با ریشه های تربیتی ما باشد.
ظرفیت های برای پویایی
در این میان وجود شبکه پویا ،فرصتی برای شکفتن صنعت انیمیشن در ایران است و فیلم های کوتاهی که سالها بعد از هر جشنواره در بایگانی دبیرخانه های جشنواره ها دفن می شده ، امروز با بلندنظری و کیاست مسئولین مربوطه می تواند از انزوا خارج شده و برای یافتن مخاطب خود – به شرط عدم انحصار طلبی - فرصت پیدا کند.
شبکه پویا هم چنین فرصت مناسبی برای آموزش آداب اجتماعی، تقویت بنیه درسی پایه های مختلف و به ویژه ارائه دروس غیر سراسری پیش دبستانی برای آحاد کودکان و زمینه ای مناسب برای بهبود آموزش های خارج از مدرسه دتر چهارچوب های درست و جذاب انیماتوری است.
آن چه مسلم است ، شبکه پویا را نمی توان به صرف داشتن یک مرکز به نام صبا ، اداره کرد و درهای آن را باید برای ایده ها و محصولات مناسب و ابتکاری باز نمود.
قطعا قبل از تولید اعجوبه های کارتونی مانند عصر یخبندان که امروز پیشتاز سینماهای جهان است و بسیاری از کارتون های موفق و فرهنگ ساز ، وجود یک زمینه محرک و مدرس افراد برای دست یابی به تجارب بوده و حال این شبکه پویاست که می تواند در این نقش مهم برای انقلاب هنر انیمیشن در کشور ما تحول ساز و ارزشمند ظاهر شود.
بی تردید ، همزمان با اداره ی شبکه پویا می توان ، مجموعه راهبردها، اعم از باید ها و نبایدهای این شبکه را در سند چشم اندازی تنظیم کرد و کم کم پویایی این شبکه به سمت نیازها و بایسته ها حرکت نماید.
اما این مستلزم آن است که بخواهیم و مطمئن باشیم که می توانیم برای هر مدیوم رسانه ای بر اساس فلسفه تعلیم و تربیت خودمان ذائقه سازی کنیم.
گرچه هنوز بسیاری از کارشناسان آموزش و پرورش وجود چنین شبکه ای را با معیارها و پارادایم های تربیتی بومی در منافات می بینند و از همین حالا هم جنگ جهانی خانگی برای در اختیار گرفتن تلویزیون بین بزرگترها و کوچکترها و به عبارتی بین یک کانال و هفده کانال فعال دیگر سراسری قابل ردیابی استو خیلی ها ممکن است تا چند وقت دیگر ، به دلیل افت تحصیلی ، عدم تنظیم خواب و خوراک بچه ها و... به زودی به جرگه مخالفان ماهیت وجودی چنین کانالی بپیوندند ، به هر دلیل استراتژیک و شاید به دلیل تمرکز بیگانگان به تاسیس و اداره ی شبکه های مشابه ( مانند پرشین تون) مدیریت عالیه تلویزیون در راه رسیدن به وعده ی رئیس جمهوری درباره ی فعالیت بیش از 100 کانال تلویزیونی داخلی ، شبکه ای را برای این موضوع اختصاص داد.
یعنی گرچه بنا به اشارات رهبر معظم انقلاب اسلامی که در جلسات اندیشه های راهبردی ،از مجزا شدن موضوع کودک از سایر مقولات خانواده در شبکه های سیما با عنوان موضوع بندی جلوگیری شد و قصد رسانه ملی برای تبدیل شبکه دو به شبکه کودک لغو گردید اما به هر صورت ، این بار نه بر اساس رده مخاطبان، بلکه بر اساس تکنیک برنامه سازی همان موضوعی سازی که در قالب ورزشی شدن شبکه سه و کودکی شدن شبکه دو و علمی شدن شبکه چهار ،کمرنگ شده بود با تاسیس شبکه های مستند ، پویا نمایی و ورزش به ثمر رسید.
گرچه دیگر انتقاد از این روند، و حرکت گرته بردارانه رسانه ملی برای اتخاذ از سیاست های فاقد دکترین رسانه ملی مکرر و ملال آورده شده و در نتیجه بی فایده است ، به نظر می رسد ،توجه به برخی از شاه کلیدها می تواند، از آسیب های برنامه سازی به این سبک و در استراتژی وارداتی بکاهد .
سبک زندگی کودکانه را مختل نکنید
پویا نمایی ، مصرف عمده رسانه ای کودکان است و کودکان گرچه می توانند – این فقط یک امکان است و ضرورتی هم ندارد – از تولیدات خوب . به شرط آن که واقعا خوب باشند الگوی بهینه دریافت کنند ، تماشا کردن آن برای کودکان بخشی از زندگی و زیست طبیعی آن هاست.
فارغ از این که محتوای پویانمایی چه باشد ؟ و افراد چه پیامی از آن دریافت کنند. تماشای کودکان ، از این محصول رسانه در نفس خود موضوعیت دارد.این که کودکان چه زمانی را برای دیدن پویا نمایی صرف می کنند و این زمان آیا برای زیست طبیعی آن ها مناسبت است یا نیست؟
به عنوان مثال، ممکن است برای مدیر یک رسانه پخش یک کنداکتور فعال 24 ساعته افتخاری حرفه ای محسوب شود ، اما در زمینه ی شبکه ای که مخاطبان آن کودک و نوجوان هستند، همین امر یک ضعف جدی تلقی می شود.
به عبارتی این شبکه حق ندارد ، به عنوان سرگرم کننده کودکان ، ساعات حساس استراحت، مطالعه ،درس و... آن ها را مختل نماید. علم روانشناسی رسانه به ما می گوید که کودکان از سایر اقشار بیشتر مسحور رسانه می شوند و مدیر رسانه به همین دلیل باید متعهدانه به این موضوع که کودکان ممکن است قدرت «تشخیص » چه زمانی را برای رسانه صرف کنند ،را نداشته باشند.
کارنامه ی چند روز شبکه پویانمایی سیما نشان دهنده ی چنین هوشمندی و فراست رسانه ای نیست. به عبارتی در همین چند روز پخش رسانه ای ، شبکه پویا نمایی از صبح تا 12 شب به ارائه ی برنامه می پردازد و تنها از ساعت 23 تا 24 به پخش لالایی می پردازد که خود هوشیاری زاست تا خواب آور...
به همین دلیل ، گویی رسانه که باید آموزش دهنده ی سبک زندگی درست باشد ، به خانواده ها می گوید که ساعت بیداری و زیست کودک می تواند تا نیمه شب باشد . همه می دانیم که این کار بسیار غلط و اشتباه است.
همچنین در ساعات نماز و ناهار، درساعات استراحت معمول و بعضا اجباری نوجوانان و...کارنامه شبکه پویا نشان می هد که هیچ مطالعه ای برای هماهنگ سازی پخش برنامه با سبک زندگی کودک و نوجوان مسلمان ایرانی وجود ندارد.
پویا نمایی و مسئله ای به نام هیجان
تخیل،هیجان و رنگ ، مهم ترین ستون فقرات پویانمایی یا انیمیشن است. مخاطب در این مدیوم بدون هیچ محدودیتی در سرزمین ناشناخته ها رها می شود و می خواهد هیجان فائق آمدن در محدودیت های زندگی را به مدد تخیل و نقش تجربه کند.
مهم ترین موضوعی که می تواند لباس مناسبی برای این حس باشد ، مبارزه است.
مبارزه در حوزه انیمیشن ، یک درگیری تمام عیار و مهیج برای مرگ و زندگی است و گویی محصول فلسفه ی هابز ( انسان گرگ انسان است). بی تردید این رویه در دل خود ، رگه های پنهان و پیدایی از خشونت را در بر گرفته که ،جماعت برنامه ساز ،می تواند در آن مخابش را به ناکجاآباد جذابیت و نابودی فکری بکشاند.
ظاهرا شبکه پویا و قبل از آن برنامه های کودک و نوجوان ما در شبکه های دیگر، هیچ برنامه ای برای کنترل این موضوع نداشته و ندارند و یا از سر ناچاری و بی تولیدی خود را در دل محصولات عمدتا خشن و بعضا پر از مسائل پیدا و پنهان جنسی رها کرده اند .
نشان دادن کارتون های چون لاک پشت های نینجا،بت من ، میمون های فضایی و... گرچه طیف رقیق شده ای از آماج فیلم های کریه والت دیزنی و امثالهم است ولی به هر صورت تمسک ما به چنین فیلم های برای پر کردن کنداکتور شبکه پویا نشان از عدم آمادگی ما برای اداره ی یک شبکه بومی است.شبکه ای که آثار داخلی و خارجی آن با دیدگاه کاملا موافق با ریشه های تربیتی ما باشد.
ظرفیت های برای پویایی
در این میان وجود شبکه پویا ،فرصتی برای شکفتن صنعت انیمیشن در ایران است و فیلم های کوتاهی که سالها بعد از هر جشنواره در بایگانی دبیرخانه های جشنواره ها دفن می شده ، امروز با بلندنظری و کیاست مسئولین مربوطه می تواند از انزوا خارج شده و برای یافتن مخاطب خود – به شرط عدم انحصار طلبی - فرصت پیدا کند.
شبکه پویا هم چنین فرصت مناسبی برای آموزش آداب اجتماعی، تقویت بنیه درسی پایه های مختلف و به ویژه ارائه دروس غیر سراسری پیش دبستانی برای آحاد کودکان و زمینه ای مناسب برای بهبود آموزش های خارج از مدرسه دتر چهارچوب های درست و جذاب انیماتوری است.
آن چه مسلم است ، شبکه پویا را نمی توان به صرف داشتن یک مرکز به نام صبا ، اداره کرد و درهای آن را باید برای ایده ها و محصولات مناسب و ابتکاری باز نمود.
قطعا قبل از تولید اعجوبه های کارتونی مانند عصر یخبندان که امروز پیشتاز سینماهای جهان است و بسیاری از کارتون های موفق و فرهنگ ساز ، وجود یک زمینه محرک و مدرس افراد برای دست یابی به تجارب بوده و حال این شبکه پویاست که می تواند در این نقش مهم برای انقلاب هنر انیمیشن در کشور ما تحول ساز و ارزشمند ظاهر شود.
بی تردید ، همزمان با اداره ی شبکه پویا می توان ، مجموعه راهبردها، اعم از باید ها و نبایدهای این شبکه را در سند چشم اندازی تنظیم کرد و کم کم پویایی این شبکه به سمت نیازها و بایسته ها حرکت نماید.
اما این مستلزم آن است که بخواهیم و مطمئن باشیم که می توانیم برای هر مدیوم رسانه ای بر اساس فلسفه تعلیم و تربیت خودمان ذائقه سازی کنیم.
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۵/۳۱ ساعت ۱۱ ق.ظ توسط محمد صادق دهنادی
|