جغرافیای فطر و عیدی که یک فرهنگ است
عده ی زیادی از مومنین متخصص و متعهد ، عصر روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان به کوه و صحرا می روند تا در کرانه افق ، به یافتن ابروی زرین ماه شوال بگردند و در صورت یافتن کوس حلول عیدی را بزنند که شیرینی اش برای روزه داران ، همراه با تلخی خداحافظی با ماه رحمت و برکت و مغفرت است.
حالا چند سالی است که عید فطر ، نه تنها یک مناسبت شرعی، بلکه یک تعطیلی جهانی برای اعظام و گرامی داشت کل فرهنگ اسلامی است.
عیدی که در بعد عبادی ، ثمره ، چکیده و نتیجه همه ی فضائلی است که مومنین در ماه صیام بدان دست می یابند و در جلوه ی اجتماعی راهی برای از خود برون شدن و با جماعت نزدیک شدن و به فکر دیگران بودن.
در سال هایی که عید فطر با تصویب سازمان ملل متحد به عنوان یک مناسبت جهانی پذیرفته شده و بسیاری از مردمان جهان امروزه به همین دلیل آن را به خوبی می شناسند. فرصتی فراهم شده که چکیده ی فرهنگ اسلامی در قالب معرفی آداب و رسوم این عید ارزشمند به جهانیان ارائه شود.
قصه داس مه نو
داستان عید فطر و داستان ماه رمضان ، داستان دو هلال است که بینابین آن مومنین باید به خودسازی بیشتر بپردازند و نفس سرکش خود را به آداب الهی مقید نمایند.
شاید به همین دلیل است که رمضان و فطر را در جامعه نمادها و نمایه ها با علامت هلال می شناسند.
اما در اقلیم اسلام برای یافتن و روزه گرفتن و افطار کردن بر اساس رویت هلال به تفضیل مذاهب و فرق ، راه های متفاوتی وجود دارد و همین راه های متفاوت هم باعث شده که اساسا هلال فطر و هلال رمضان ، در کشورهای مختلف با مبانی متعدد رصد شود و به همین دلیل متاسفانه چیزی به عنوان یک فطر مشترک برای جهان اسلام وجود نداشته باشد.
گرچه در فرهنگ فقهی مسلمانان ، حلول ماه ، با برآمدن هلال ماه نو تعیین شده است اما بهتر است بدانیم که اطمینان به حلول ماه در این فرهنگ های فقهی متفاوت و مختلف است.
به عنوان مثال در فرهنگ فقهی اهل سنت،حلول ماه بیش از رویت هلال ماه به محاسبه های نجومی وابسته است و به زمان غروب ماه و تولد ماه نو وابسته است . این در حالی است که در فرهنگ شیعه ، رویت هلال برای احراز شروع و پایان ماه موضوعیت دارد و تنها به استناد چند محاسبه نمی توان حکم به شروع و پایان ماه داد.
اما با این حال در میان شیعیان هم گاهی به دلیل اختلاف در مبنای فتوا ،در تعیین اول ماه و آخر ماه اختلافاتی رخ می دهد که برای عامه مردم محل سوال جدی است.
اصل ماجرا از این قرار است که ،گروهی از فقهای امامیه به این معتقدند که حلول ماه در هر منطقه برای همان منطقه و نقاط هم افق آن مورد قبول است و این در حالی است که برخی دیگر از این فقها معتقدند،اگر در هر جایی ماه رویت شود ، ابتدای ماه و انتهای ماه برای همه نقاطی که با آن ولو به مقدار بسیار کمی دارای شب مشترک هستند نیز صادق است.
به همین دلیل هم در برخی از سال ها، برخی مراجع تقلید برخلاف اعلام و تقویم عمومی نسبت به اعلام عید و شورع ماه مبارک اقدام می کنند که البته یک موضوع بسیار ساده فقهی است و با توجه به روحیات مراجع هیچ جنبه سیاسی و اجتماعی خاصی ندارد.
روزهایی که سال و حال نو می شود
صرف نظر از موضوع بسیار مهم و اساسی ماهیت علمی و فقهی فطر ،این عید بزرگ اسلامی از منظر فرهنگ و سنت های ملی نیز دارای اهمیت بسیاری است.
در بسیاری از کشورهایی که اعیاد ملی به اندازه ی کشور ما کهن و پر رنگ نیستند ، عید فطر که مقدمه آن خانه تکانی دل ها از غبار گناه و روزمرگی است ، جایگزین عید ملی است و تعطیلات آن در مقابل تعطیلات کریسمس مسیحی قرار دارد و بین 2 تا 10 روز برای آن تعطیل است تا مردم در این کشورها دقیقا مانند عیدی مانند نوروز به خانه تکانی، صله رحم و نو پوشی و نو شدن بپردازند.
این جشن های بزرگ در کشورهای بزرگ اسلامی ، به نسبت آداب و رسوم و منطقه دارای شکل های منحصر به فرد و جالبی است.
در کشورهای عربی و جنوب شرقی آسیا ( مانند مالزی و اندونزی) فطر همان نوروزی است که در آن دوران و حال افراد نو می شود و علاوه بر بعد ایمانی خود ، ملت ها سنت های خود را به دنیا معرفی می کنند.
شیرینی حلویات لقیمات و بلالیط در کام مردمان دیار امارات،کلیجه در عراق، زولبیا و بامیه در ایران ما ، الهیطلیه و اللزاقیات در اردن، المزالیقات، الملیحی، قطایف و فطایر در سوریه و شامات،المنار در حجاز ،المقروض، الغریبه، الباقلاوه، المحشی و الصمصه تونس ،البقلاوه در لبیبی و ... تنها بخشی از فرهنگ غذایی عید فطر در کشورهای اسلامی است تا متوجه شویم ، جغرافیای فطر، در ابعاد مختلفش چه میراث جذاب و پر اهمیت فرهنگی است.
عید فطر و تعادل بین دنیا و آخرت
روزه گرفتن در روز عید فطر در همه فرقه های اسلامی حرام است. یعنی حتی به سبب دلتنگی برای ماه صیام و عبادت های آن هم به کسی اجازه داده نشده است که به دل خودش سنت صوم را بعد ماه مبارک در روز فطر ادامه دهد.
در حکمت این امر ، نکته های بسیار زیادی وجود دارد ، اما شاید مهم ترین آموزه ی آن باشد که در اسلام ، اصل همه امور تسلیم در مقابل حقیقت خدای بزرگ است و نه معنویت دل بخواه.
به عبارت دیگر یکی از پیام های اصلی عید فطر آن است که نفسانیت در حوزه عبادت هم نباید در رفتارهای انسان مومن راه داشته باشد. اسلام با شدت جلوی رهبانیت و معنویت شخصی و منزوی کننده فرد مسلمان را می گیرد و گرچه در سه ماه رجب ، شعبان و رمضان روزه مستحب و مطلوب است ، روزه گرفتن در روز شاد و زیبای جامعه اسلامی که باید در آن خانواده ها در کنار هم به نیایش خدا بپردازند به شدت مردود و حرام است.
تعادل بین برنامه های دنیایی و آخرتی یکی از بزرگترین لطایف عید فطر ، در برنامه های عبادی این مناسبت عزیز و عظیم است.
یک عید ، یک زندگی
در میان آداب و فرهنگ فطر ، یک دوره ی کامل از اعمال صالح وجود دارد . نماز خوانده می شود ، جماعت برپا می شود ،آدمیان با لباس و ظاهر آراسته در جامعه حاضر می شوند ، هدیه و توسعه انفاق به خانواده مورد توصیه بزرگان است و مومنین با پرداخت میلیاردها درهم و دینار زکات فطره سعی می کنند در یک عمل عبادی مشترک برای ریشه کنی ناکامی و نا مرادی در عیدی که برای همه مهمانان خدا است گام بردارند.
در متن های دینی درباره ی فطر بر عبارت روز جایزه نیز پای فشرده شده و این جایزه نه تنها در جلوه رحمانی خود از سوی خداست ، بلکه مجموع رفتارهای انسانی مردم مسلمانی که ماه روزه را گرامی داشته اند، یک جایزه همگانی است که افراد به سنت اطاعت ، معاشرت و احسان آن را در راه خداگونه شدن تمرین می کنند.
عید فطر، نه تنها یک اختتامیه برای یک فصل عبادتی نیست بلکه پرده برداری از سرنوشتی است که انسان به واسطه خودسازی و شب قدر در ماه رمضان برای خودش رقم زده است.
سرنوشتی مرکب از خود شناسی ، خدا شناسی ، خویشتن بانی و البته عمل صالح...