پراکنده هایی برای ثبت در تاریخ
می خواهم برای امتدادی که حدودا 6 شماره برایش 15 تا 16 مطلب می بستیم ، یک مطلب بنویسم تا از قافله ی ارداتمندان به شهدا جا نمانم... مانده ام . یک لنگه پا چه بنویسم؟
موضوعات و مطالب مختلفی که روی زمین مانده دور سرم چرخ می زند و البته موج روی همه ی این ها طنین صدای رضا مصطفوی است که همیشه با چه عتاب و خطابی به ما می گوید : هر نوشته ای ارزش چاپ شدن ندارد . فرق مجله با وبلاگ این است که نوشته های مجله به عنوان منبع در تاریخ می ماند ... می شود کتاب تاریخ
گیج مانده ام . کدام یک از وقایع اتفاقیه در حوزه ی سبک زندگی جهادی، جنگ نرم ، جنگ سرد ، حرف های خودی و بیخودی و... ارزش این را دارد که در این قحط محبت که در اوج اقتدار جمهوری اسلامی ، امتداد دفاع مقدس هم باشی باید ماه به ماه عزای .... و .... بگیری و در به در دنبال .... باشی تا چهار تا عکس شهید و ناله ی در گلو مانده منتشر کنی ،در تاریخ ثبت شود . تا کسی فکر نکند در این روزها که برای یک سمینار مدیران یک سازمان و وزارت خانه یا به عبارتی خرج ناهار یک همایش برابر منتشر کردن یکساله یک نشریه مثل امتداد است ، انتشار نشریه دفاع مقدسی ، از فراهم کردن آرپی چی برای جلوگیری از سقوط خرمشهر آسان تر نبوده و نیست.
این ها را نوشتم نه به عنوان مطلبی که ارزش خواندن دارد. به عنوان یک مطلب قربت الی اللهی که همان طوری که آقا رضا فرموده در تاریخ بماند.
اول: تا دفاع مقدس تهمینه میلاتی دارد ،امتداد کیلویی چند است؟
خود شیفته که عریان شد ، همه صدایشان در آمد . حتا پدر و مادر بخت برگشته اش که چاره ای جز انکار و تردید نداشتند.
هیچ کس دفاعی نداشت جز دو گروه ، فمنیست ها و ضد انقلاب هایی که از سال 60 که رجوی و بنی صدر آن جوری به هم پیوند خوردند،بر این هنجار پای می فشرند که حتا به قیمت ناموس فروشی و بی غیرتی هم شده باشد، باید با رژیم مبارزه کرد.
فمنیست ها هم تکلیف شان معلوم است.اصلا چیزی جز عقده های روانی سرکوب شده و سرکوب نشده شان برایشان مهم نیست. پس از گلشیفته حمایت کردند و یکی شان در مصاحبه با خبرنگار فراری دیگری صراحتا اعلام کرد گلشیفته دختر من است[1].
چند روزی هم هست که همان سلطان هنر فمن ایران با افتخار تصویری از وجنات مبارک خودش را با فلان بازیگر نقش های فاسد قبل از انقلاب منتشر کرده که به هر صورت یک جورهایی اثبات کند که من مادر فلانی ام .
باز از خبرهای جدیدی که از آن بزرگوار منتشر شده این است که مشارالیها ، قصد کرده اند که با حمایت بخش های خاص دلسوز فرهنگ و هنر کشور، اقدام به ساخت فیلم سینمایی دفاع مقدسی کند.
نکته قابل ملاحظه ای که در خلاصه ی فیلم ، آمده هم این است که مشارالیها ، در این فیلم هم قصد دارد به فداکاری ها و جانبازی های یک دختر بپردازد تا به زودی چشممان به یک روایت فمنیستی از دفاع مقدس هم روشن شود.
به هر صورت باید در تاریخ هم ثبت شود که وقتی ،بچه های خودی مان دفاع مقدس را در اخراجی ها سلاخی می کنند و ابراهیم های ما باید بروند جای دفاع مقدس با پول شهرداری درباره ی سقط جنین فیلم بسازند ، ممکن است برخی مسئولان طمع کنند که با عنصر دفاع مقدس ، مادران فکری گلشیفته ها را توبه بدهند یا مادران فکری گلشیفته ها هم فکر کنند ، که می توانند از نمد دفاع مقدس برای خودشان کلاه درست کنند و حرف های تکراری جنبش فمنیست را بدون هیچ ممانعتی تکرار کنند.
در این شرایط چه ضرورتی دارد که امتدادی باشد و از شهدا بنویسد و تازه پا ازگلیم فراتر نهاده درباره ی نبرد امروز و جهاد بیداری اسلامی حرف بزند.
تقصیر خانم ت . م نیست . تقصیر آقای ر. م و مجله ی امتداد هم نیست. تقصیر سازمان سینمایی و نهادهای امنیتی ما در حوزه ی فرهنگ هم نیست. تقصیر ماست که قصاص قبل از جنایت می کنیم و نمی گذاریم که هر کسی به کاری که دارد برسد.آن یکی به ترویج فمنیست و این یکی به ورشکست شدن .هرچه باشد هر دو مصدر فعلند و هر فعل نشان گر کاری .
دوم: تا افغانستان هست، چزابه کیلویی چند است؟
موضوعاتمان ته کشیده ، رفتیم سراغ افغانستان که اگر افغانی را از دست بدهیم . واویلا ...
آقای س . ک که رفت . م ح ج هم رفت تا ترغیب کند آقای ر . الف هم برود و کتاب جانستان کاف چاپ شود و همه ی ما متوجه شویم چقدر خوابیم؟
حالا هم که پایتخت فراموشی ،به زیور چاپ رسیده است . موجی از افغانی بازی و حال کردن با این موضوع همه ادبیات ارزش مدار را فراگرفته است که در میان این همه موضوع که امنیت ملی ما را تهدید می کند و نه ملت و نه دولت به هیچ کدامشان حساس نیست . عده ای باشند که حالا سال ها بعد از این که عقب افتادگی دستگاه دیپلماسی ما به واقعیت های افغانستان ، از دل نیروهای جهادی که سه میلیون نماینده در ایران داشت ، طالبان را زائید که دست به سینه ی عربستان هزاران کیلومتر آن طرف تر باشد.این هم مد شود که بیائیم با حساسیت خاصی مسائل مختلف فرهنگی اجتماعی کشور دوست و برادرمان را پیگیری کنیم و تورهای قدیم غربی مان به خرمشهر و چزابه و ... جای خودش را به تورهای شرقی خارج از کشور بدهد.هر چه باشد الحمدلله وضع نویسندگان ارزش مدار ما هم خوب شده وتوانایی شان برای سفر بیشتر .
چه تفاوتی دارد که حالا امنیت ملی به قول پدر محمد جهان آرا در پس کوچه های بیکاری خرمشهر و آبادان دارد دست به دست ، جماعت تجزیه طلب خلق عرب می شود و آن سوی آب ها تا همین حالا 18 نفر از هموطنانمان را به خاطر ورود غیر مجاز به مملکت سعودی که احتمالا برای جابه جا کردن چند جین شلوار لی و چیزهای دیگر برای بازار ته لنجی امیری آبادان بوده ، گردن زده اند.
تقصیر بیکاری خرمشهری ها و خوزستانی ها نیست. تقصیر طالبان هم نیست. تقصیر نویسندگان ارزش گرای ما هم که دردمندی شان موج به موج عوض می شود و کم کم دارند ، یک طبقه ی نو روشنفکری ایجاد می کنند هم نیست. تقصیر سلسله قاجار است که افغانستان را داد دست انگلیسی ها که امروز برای ما مسئله استان افغانستان و استان خوزستان یکی نباشد.
سوم:تا با 5+2 بحث می کنیم، گرانی کیلویی چند است؟
صدای مراجع تقلید هم درآمده . گرانی روز به روز و هفته به هفته امان همه را بریده است. نه می شود به تولید کننده ای که هزینه اش دو برابر شده و الان یکی دو سال است فقط وعده می شنود دستور داد که تولیدش را ارزان کند و در مقابل، کارگرانش را بفرستد خانه برای استراحت؟
نه می شود مردم را به نخوردن و زندگی نکردن خواند. نتیجه ی منطقی اش این است که جنجال به پا کنیم که هم طراحان طرح تثبیت قیمت ها در 10 سال پیش که با یک طرح اقتصادی پوپولیستی ،کار را به اینجا رساندند در مجلس پنهان بمانند و هم دولت برای خلف وعده هایش مورد بازخواست قرار نگیرد.
بعد ،جامعه به نحو بسیار مشکوکی روی مذاکرات هسته ای با 5+ 1+ اسرائیل هدایت می شود تا بورس و طلا و دلار با هر خمیازه ی آقایان در این مذاکرات که حالا اکثر افراد فهمیده اند بی فایده است ، بالا و پائین برود .
صرف نظر از این که یادمان بیاید ما در دفاع مقدس ، شرایط مان بغرنج تر بود و حالا در مقایسه ی آن روزها به گفته امام مان در روزهای بدر و خیبریم.
تقصیر دولت نیست . تقصیر مجلس هم نیست .تقصیر دعوای بی پایه دولت و مجلس هم نیست. تقصیر طرح هدفمندی یارانه ها هم نیست . تقصیر 5+2 است که یک روز همه ی تحریم ها را برای یک مدتی آزمایشی تعلیق نمی کند تا مشخص شود مشکل جا یا جاهای دیگری است.
چهارم: تا مرتدی برای معرکه گیری داریم، کار بنیادی کیلویی چند است؟
شاهین نجفی یکی دو ماه است به غلط کردن افتاده است.ما هم که هیچ کار برای معارف ائمه نمی کنیم از این غلط کردن به ادعا کردن افتادیم.
هر چقدر او از قدرت معنوی مرجعیت شیعه ترسیده و دارد
فرار می کند ما هم در جاده ی پشت سرش دور خودمان چرخ می زنیم و "هل من
مبارز" می گوئیم.
به قول حجت الاسلام زائری جایزه ی به درک واصل کردن این بزهکار حرامی ،حالا از مرز
میلیاردها تومان گذشته ، اما جایزه هایی
که می توان گفت برای ندادن است و نه پرداختن.
باور ندارید، کسی فرا خوان بزند که این هزینه ها را برای ترغیب صدا و سیما برای ساختن یک فیلم برای امام هادی (ع) به جای فیلم حضرت موسی یا سایر پیامبران بنی اسرائیل می دهیم.
به نظرتان چند نفر این کار را انجام می دهند و جایزه هایی که برای قتل یک بوزینه ی... در نظر گرفته شده را به ارتقای معارف امام هادی(علیه آلاف التحیه و الثنا) اختصاص می دهد؟
باور ندارید،یک جزوه حاوی ده حدیث امام هادی صحافی کنید و بروید سراغ چند مرکز فرهنگی که این ها را به رایگان تولید و تکثیر کنند .تا ببینید در راه امام معصوم مان چقدر صادق هستیم.
آری. تقصیر جایزه بده ها نیست. تقصیر جایزه بگیر ها هم نیست. تقصیر مهندس هایی است که از عرصه های مختلف آمدند و معیارهای فرهنگی کیفی را کمی و نموداری کردند تا به جای کار بنیادی و اساسی و موثر ، کارهای کیلویی ارزش داشته باشد.
پنجم:تا می توانیم بزن و بکوب بکنیم ، کار محتوایی کیلویی چند است؟
تابستان فرا رسیده و ماه تیر هم ، در دل خود شعبان و رمضان مبارک در آغوش گرفته است.ما هم که مرده ی نامبارک کردن ماه های مبارک هستیم و پس به منظور گرامی داشت این ماه های مبارک ، برنامه های فرهنگی ذیل را برای این تابستان المبارک آماده می کنیم:
الف) در هر مکان عمومی یک جایگاه می زنیم برای شاد کردن دل مردم به هر قیمتی !
ب) در سالنی جنگ های شبانه و کنسرت می گذاریم با سه قیمت !
ج)در یکی سالن های بزرگ شهر ، جشن های دامنه دار با لب زنی خوانندگان می گذاریم با اهداف خیریه و پخش مستقیم تلویزیون!
د) جام رمضان می گذاریم به صرف تمرینات قبل از افطاری با آب خوردن و ... و بازی های بعد افطاری به صرف داد و بیداد و فحش و فحش کاری تا نزدیک سحر!
ه) کلاس تابستانه برای اوقات فراغت می گذاریم در امور نمایشی و فرمایشی و محافل روشنفکرانه به صرف اشتغال چند ساعته گشت ارشاد
و) اردوی مختلط و تورهای بزن بکوب کوه و دشت و صحرا برگزار می کنیم به صرف بزن و برقص تو راه
ز) ارگ و جاز می زنیم در شب تولد معصومین برای شاد شدن دل اولیاء خدا!
و بالاخره اگر هر یک اولیای خدا در این تابستان داغ ، جان به جان آفرین تسلیم کرد اعلامیه می دهیم و همایش برگزار می کنیم برای رضا خدا!
آخر،تقصیر رسانه ملی نیست. تقصیر مهندسان سلیقه ی مردم نیست.تقصیر سازمان تبلیغات و شهرداری و وزارت فخیمه ارشاد نیست . تقصیر با کسی است که کور شود هر آن که نتواند دید!
ششم : تا می توانیم سریال درست کنیم ، نیایش مردم کیلویی چند است؟
چند روز دیگر ، ماه رمضان شروع می شود. ماهی ضیافت الله ،کنار کارگردانان و بازیگران با استعداد فیلم های آب دوغ خیازی .
برنامه های معنوی رسانه هم عبارت است از : سخنرانی مراجع تقلید 9 دقیقه در روز ، خواندن اسم بیماران در نزدیک های سحر 15 دقیقه در روز . خواندن دعای سخر 12 دقیقه در روز . انس با قرآن همه روزه در هر ساعت مرده رسانه ملی . از ساعت 18 تا 12 شب هم رسانه با سریال های جورواجور درباره ی نقش جن و پری ، شیطان و روح و... در زندگی بشر ،در خدمت ارتقای دینی مردم است.
در این طرح زندگی ایمانی مر دم کی باید مسجد بروند؟ خدا می داند. کی باید به تفکرشان برسند، خدا می داند و....؟
تقصیر رسانه ملی نیست! تقصیر کارگردان های بی خبر از الهیات و معارف اسلامی هم نیست . تقصیر مجری برنامه ی ماه خدا هم نیست. تقصیر مجری و عوامل برنامه های درست حسابی تعطیل شده صدا و سیما هم نیست.
تقصیر ماه خداست که فرصتش اینقدر کم است و برنامه اش برای آدم شدن ما این قدر زیاد!
هفتم:تا گشت ارشاد هست ، کار فرهنگی کیلویی چند است؟
یادتان باشد ، بازیگر را گرفتند و با احترام تمام و ذکر این نکته که نامبرده از هنرمندان سخت کوش و بی حاشیه جامعه ماست آزاد کردند. حالا هم ناجا این و آن جا و همه جا باید تا اطلاع ثانوی برود تا :
- اگر هیچ دلیلی ندارد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فیلم های بازیگران هنجار شکن ویا فیلم هایی در آن علنا تظاهر به بی حجابی می شود ، پروانه نمایش ندهد ...
- اگر با وجود این همه عکس افشا شده و پرونده ی ریز و درشت اظهارات ضد انقلابی برخی عناصر در جشن های سینمایی گرفته تا ظاهر هنجار شکن بازیگران در پشت صحنه های سریال ها و خیابان ها ،صدا و سیما هیچ اقدامی برای حذف چنین عناصری از فیلم ها و سریال های الف و ب و ج و د خود نمی کند.
- اگر وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات برای فیلتر کردن سایت رسمی بازیگری که رسما اندام و مو و بدن خود را در عکس های مهیج و فقط در قالب یک شال مختصر یا کلاه اروپایی ارائه کرده است ، نمی بیند؟
- اگر فلان کارگردان مکتبی قصد ندارد ، لااقل نقش همسر پیامبران ، اهل بیت و خانواده ی شهدا را به چنین عناصر ناهنجار و خودشیفته ای ندهد!تا رسانه ها به مضحکه نگویند بازیگر بد حجاب نقش همسر شهید.... در خانه شان سه سگ زینتی نگه می دارد!
- اگر یک ناظر عاقلی وجود ندارد که آنتن پر طرفدار ترین لحظه های رسانه مانند شب عید های مذهبی یا لحظه های تحویل سال صرف معرفی برخی از بدحجابترین ، پر رو ترین، هنجار شکن ترین و .... به اصطلاح هنر پیشه های مطرح نشود تا یک ساعت مانده به سال تحویل از ارتباط خوبشان با همسر سابق شوهرشان خاطره ها تعریف کنند!
- اگر مسئولی وجود ندارد که با شجاعت، به آدم های هنجار شکن سالن برای تمرین تئاتر و موسیقی ندهد!
- اگر یک سیستم کنترلی وجود ندارد که بازیگر ناهنجار در بزرگداشت ها، رونمایی ها، شب شعر ها و... در فرهنگسراها، مجامع فرهنگی ، تالارهای دولتی و غیر دولتی مورد تشویق و ترغیب قرار نگیرد .
- اگر کسی نیست که لااقل هنرپیشه ی مورد بررسی برنامه ی بین المللی گپ شبکه آی فیلم صدا و سیمای جمهوری اسلامی را مجبور کند که در گورستان لااقل مانتوی کوتاه نپوشند و به نحو بسیار زننده روی قبرها نیم خیز ننشینند؟
-
اگر شورای نظارت بر مطبوعات
هفته ای یکی دوتا نشریه زرد که از چهره بازیگر و مطرح کردن مسائل حاشیه ای بازیگران
و افراد ناهنجار برای پول در آوردن بهره می گیرد را تعطیل نمی کند .
و اگر
خیلی ها به خیلی از مصلحت ها در مقابل فرمان الهی برای در نطفه خفه کردن منکرات
عمل نمی کنند ، لا اقل یکی خودش را در میان همه ی مصلحت بین ها و مصلحت اندیش ها
بد کند و با بازیگرها هم به خاطر بی حجابی و بد حجابی برخورد کند.
بالاخره تقصیر آن بازیگر معلوم الحال که الحق و الانصاف ، حجابش از خیلی از بازیگران دیگر بهتر است نیست.تقصیر ناجای مظلوم ما هم نیست.تقصیر پسر آن خواننده ی قبل از انقلابی که اینک گل سر سبد خوانندگان رسانه ملی شده و در مقابل وزیر ارشاد به نیروی انتظامی تیکه می پراند هم نیست . تقصیر نهادهای فرهنگی که به جای کار برای حجاب ، سالی یکی دو مرتبه شو لباس برگزار می کنند هم نیست. تقصیر خواجه حافظ شیرازی است که با این بیت مهیج کار را خراب کرده و گفته:
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز