باز از این مثال استفاده کنم،شب قدر مثل تعمیرگاه است که سالی یک بار در آن ماشین ها تعمیر کلی می شوند. هواپیماها و قطارها هم هر سال به این تعمیر کلی نیاز دارند . تعمیر کلی الزاما به معنی خرابی دستگاه نیست بلکه ارزیابی آن است که هر وسیله ای  در میان دستگاه سر جای خودش هست یا نه؟

این مثال برای فهم بهتر این معنا است که وقتی می خواهیم در شب قدر برویم در خانه ی خدا،به چه قصدی برویم و چه کار بکنیم.تعمیر کلی بازیابی جهت همه اجزا برای بهتر عمل کردن است . همین معنا در شب قدر برای انسانی که خیلی پیچیده تر از ماشین ها است تولید باور و تصمیم و سرنوشت می کند.

اگر لطایف این مثال را بفهمیم شاید شب قدر را بهتر بشناسیم و از آن استفاده کنیم .با درک چنین موضوعی درباره ی شب قدر، به جای در به در دنبال کارهای ثواب دار گشتن می توانیم ،دنبال اعمال پر ثمر تر و اساسی تر بگردیم.

صاحب کتاب مفاتیح الجنان(شیخ عباس قمی) می گوید :پس از مطالعه اعمال با فضیلت در شب قدر متوجه  شدم که در نزد مشایخ علمای شیعه هیچ عملی در شب قدر محترم تر و پربهاتر از مجاهدت علمی و تلاش فکری نیست.

چه این که بدون تغییر آگاهی باوری تغییر نمی کند و بدون باور ، عملی بارور نمی شود زیرا رابطه ای مستقیمی بین آگاهی و باور و رفتار وجود دارد. سایر عبادات مانند دعاها و عزاداری های  شب های قدر ملات بین این ساختمان است.و عشقی که مقوم ایده و شخصیت و سرنوشت آدمی می شود.

اما تاسف از اینکه چه بسا بسیاری از افراد پیکره قدر را که"فهمیدن " است بر حواشی آن ارجحیت نبخشیدند. در حالی که بر اساس آموزه های شریعت ما ساعتی اندیشیدن برابر هفتاد سال عبادت است و بر پایه های استوار چنین نگاهی بر شب قدر ،بدون هیچ استدلالی می توان فهمید که چرا شب قدر از هزار ماه بهتر است؟