تغییرات شگرف شیطان پس از 79
شاید به همین دلیل هم باید این مصاحبه را با گفتگوهایی که نوعا در خبرگزاری ها و روزنامه با وی انجام می شود ،متفاوت دانست. زیرا حرف های طالب زاده که اینک با تلخیص و ملاحظه ارائه شده حاصل یک هفته همسفری با ایشان در اردوی راهیان نور مقاومت سازمان بسیج هنرمندان در لبنان است.
موضوع گفتگو برخاسته از بررسی دغدغه های فرهنگی رهبری حکیم انقلاب در عرصه های مختلف است و در بستر یک شناخت دو طرفه از نگارنده و نادر طالب زاده در این سفر شکل گرفته است.
حرف های صریح طالب زاده این بار ملاحظات رسانه ملی را ندارد و استاد سعی می کند ،صمیمانه تر و البته صریحتر نقطه نظراتش را در زمینه های مختلف مطرح نماید . حرف هایی که شاید برای اولین بار از زبان او شنیده می شود .اما باید اعتراف کرد که گفتگو با یکی از مشهورترین محققان مصاحبه گر کشور در قالب مصاحبه کار ساده ای نیست.
****
جوان: آقای طالب زاده حالا که بیرون از ایران ،به آثار انقلاب اسلامی در خارج از مرزها نگاه می کنیم .امیدوارتر می شویم که در حوزه فرهنگی حرف های جمهوری اسلامی شنیده شده و بسیاری از افراد در کشورهای اسلامی و سرزمین های عربی گویی به پیام انقلاب گوش فرا داده اند،می خواستم برای فتح باب گفتگو بفرمائید که به نظر شما اساسا در حوزه فرهنگی در این سی و سه ساله چه اتفاقی در خارج از ایران افتاده است؟
طالب زاده:خب اگر مشخصا از همین جا که لبنان است شروع کنم باید بگویم ، لبنان از اول محب اهل بیت بودند طبق روایات معصومین (ع). و این جامعه تربیت کننده علمای بزرگی در دوره صفویه بودند که به ایران سفر می کنند و حکومت ما را شیعی می کنند .ولی وقتی انقلاب اسلامی رخ داد به خاطر آن استعداد ایران و ایرانی و پیروی مردم مسلمان ایران از امام و انقلاب اسلامی پا می گیرد اولین جایی که به شدت تاثیر می گیرد و گوی سبقت را می رباید و جلو می رود لبنان بود چون اصل تفکر و تصور شیعی ما یک تفکر و تصور هماهنگی و هم جنسی با نوع تفکرات دینی و شیعی است که در لبنان وجود داشته و دارد.نتیجتا امروزه می بینیم در بعضی حوزه آنها جلو زده اند و پاکی که یک جامعه نیاز دارد اینها بیشتر تجربه می کنند.اما بازهم تاکید می کنم عقبه انقلاب اسلامی ایران برای این مردم و سایر ملت های متاثر از انقلاب یک حقیقت و واقعیت است.
جوان: بر اساس همین قاعده ،و به لحاظ واکنشی هم در نظر بگیریم،شبکه های قدرت جهانی با رویداد چنین انقلابی موافق نبوده و نیستند و سعی هم می کنند،جامعه بشری را پیام انقلاب اسلامی را درک نکند،می خواستم تحلیل شما را درباره تحولات حریفان و رقبای فرهنگ اسلامی بعد از این انقلاب به صورت دقیق و مصداقی بدانم.
طالب زاده: این بحث بسیار،بسیار خاصی است که متاسفانه خیلی در داخل ایران به آن توجه نشده است.با یک توجه و تمرکز ویژه یکی از کلیدی ترین واژه هایی که از کسانی که شما می شناسید این علامت را دادند شهید آوینی بود که گفته آغاز قرن 15 هجری قمری دوران جدیدی بود این را ما رصد کردیم.
در بخش های مختلف هنری و فرهنگی تغییرات سیاست های غرب و شرق بعد از انقلاب اسلامی بسیار عجیب و شگفت انگیز است . در موسیقی غربی ،در برخورد بابی حیایی و در صنعت سرگرمی سمعی بصری و در تمام امور اجتماعی مردم غرب این تغییر اتفاق افتاده که کسی این را نه اعلام کرد. و نه رصد کرد بعضی از اینها رصد و پیگیریش اش را باید در یک کار تحقیقاتی وسیع انجام داد.
یکی از این تغییرات در موسیقی غرب بود. غربی ها از 1979که یک تغییر در موسیقی و ملودی ها داشتتند.سیاست موسیقیایی غرب بعد از سال 1979کلا عوض می شود و یک شاخه از موسیقی قبلاز این تاریخ الان وجود خارجی کلا ندارد. آن ملودی ها!یعنی آلبوم های طلایی خیلی از افراد مال قبل از 1979 است در یک زمینه بارزش هلتن جان است-خواننده انگلیسی – هرکار درخشانی دارد ،متعلق به قبل 1979است. حتی خوانندگان و موزیسین هایی وجود دارند که به رغم جوانی ،بعد از 1979 یعنی سال بروز انقلاب و تغییر سیاست فرهنگی غرب در اوج هنری خود،دیگر نمی توانند به کارشان ادامه بدهد و چیزی بسازند و... دیگر هیچ تولیدی پس از آن ندارند.
از این مثال ها خیلی زیاد است که اشاره آن بحث ما را تخصصی می کند مثل آن موزیسینی که از سر انقلاب و دوره 1979کلا مسلمان می شود کلا موسیقی نمی سازد و این چیزی که الان می سازد و بازخوانی می کند کارهای قدیمی اوست.
در بعد سرگرمی ها برای اولین بار چند تا اتفاق افتاد. اولین اتفاق استفاده از موسیقی در تمام اوقات مخاطب است یعنی سیاست رسانه ای غرب بعد از 1979این است که موسیقی همه جا باشد . از صبح و تا شب یک چیزی با ساختار موسیقی زندگی مردم را پر کند.
از دیگر پدیده های بعد از 79 میلادی توجه امپراطوری رسانه و هنر به یک محصول به نام کلیپ است. قبل از این تاریخ کلیپ به این شکل نبود. بعد از انقلاب 79 برای اولین بار کلیپ تصویری می آید و این خیلی سرگرم کننده تر از قبل است .ما قبلا به این شکل خواننده را نمی دیدیم. خواننده ها را فقط آلبومشان را می دیدیم چرا اینطور شده چون نیاز به سرگرم کردن مردم دنیا بیشتر شده و آنهایی که از دین نگرانند به صحنه آمده و فعالیت شیطان برای سرگرم کردن مردم وابتکارات جدید به کار گرفته شد.
موضوع بعدی در حوزه تغییرات فرهنگی عرصه ورزش است ،ورزش قبل از 1979مثل بعد از 1979نیست شما در سال 80 و81می بینید در تمام پارک های نیویورک دارند می دوند صبح ساعت 7 صدها نفر در پارک ها دارند می دوند این گوشی ها در گوششان است از 79 به بعد یک دوره ای پیش می آید که نظام سلطه در حقیقت می خواهد همه زندگی مردم با برنامه هایش در دست خودش باشد.خلائی برای فکر کردن نباید وجود داشته باشد.
یکی دیگر از این جلوه ها سیستم تفسیری سرگرمی آمریکا است که در آن ادامه همان سیستم قبلی امکان پذیر نیست. مشخصا بعد از سال 79 میلادی به صورت گسترده برای اولین بار به سیاه پوستها مجوز دادند بیایند. در سینما قبل از آن بازیگر سیاه پوست زن مطلقا نبود و مرد هم معدود افرادی بودند.آن هم آمریکایی نبود مال آفریقا بود در موسیقی ستاره سیاه پر بود اما در سینما اجازه نمی دادند که بازی کنند.قبل از 79 سوپر استارهایی سیاه پوست اصلا وجود نداشتند . حالا در این نظام فلسفی اجازه حضور سیاهان چه معنی و چه اثری دارد . این باید خوب بازکاوی شود.
یک بحث دیگر در زمینه بی حیایی جامعه است و اینکه تصمیم بر این شد ، تا درها را باز کنند . مهمترین جلوه این سیاست همجنس بازی بود. برای اولین بار رژه هم جنس بازها اوایل دهه 80 در تمام پایتخت های دنیا به صورت همزمان و هماهنگ اتفاق افتاد اینها به نتیجه که در مقابل قطب معناگرا یک قطب دیگر درست کنند به همه ابعاد.
شما ببینید برای اولین بار در سانفراسیسکو، لندن و نیویورک رژه هم جنس بازها برگزار شد هیچ کس این را رصد نکردند من خودم در 4 تا دانشگاه آمریکایی بودم و درس خواندم شما اگر قبل از این تاریخ ملاحظه کنید ،اگر کسی بود که هم جنس باز بود و تظاهر می کرد به هم جنس بازی به شدت کتک می خورد به اینها می گفتند هم جنس باز داخل گنجه .جرات نمی کردند آفتابی شوند.بعد از اینکه سیستم مرکزی تصمیم گرفت که این قضیه عادی بشود رژه گذاشتند توی پایتخت ها همان زمان هم دعواهایی شد یعنی از جایی تصمیم گیری شد و بعد هم نهضت اینها شروع شد.قبلش در نیویورک اینها حق داشتند یک یه بار مشروب خوری داشته باشند و در داخل آن کسی کاری به ایشان نداشت حق داشتن در بار خودشون آفتابی شوند اما حق نداشتند در جامعه بیایند دست هم دیگر را بگیرند راه بروند مردم کتکشان می زندند و فحششان می داند.
از دهه 90 به بعد از براند بگیر تا آلپاچینو هر کسی که بزرگ و سوپر استار می شد یک نقش هم جنس باز به او می دادند و در فیلم ها یک جور مظلوم نمایی از این ها شد که اینها این جوری هستند خوب چه اشکالی دارد این هم یک طبیعتی هست اینم یک حقیقتی است . به عنوان یک حق نشانش دادند به عنوان یک تعریف فطرت، این در مقابل معناگرایی و موج فطرت گرایی و موج فطرت گرایی دینی بود که برکت انقلاب اسلامی ایران در جهان ظاهر شد .
یادتان باشد در سفر آقای دکتر احمدی نژاد به نیویورک که ازایشان پرسیدند نظرتان در مورد هم جنس بازها چیست؟پاسخ ایشان این بود که ما همچین چیزی در ایران نداریم . خب سوال طراحی شده بود و شاید جواب کامل تر این بود که مگر مسیحی ها در آمریکا و یهودی ها در جهان، اجازه می دهند بچه هایشان فیلم های آنها رو ببینند، اجازه می دهند بچه هایشان در مدرسه، معلم این طوری داشته باشند. مسیحی ها به هیچ وجه چنین چیزی نداشتند و کاملا مخالف این امر هستند.
بعد از 1979 تا حالا 20 فیلم رده الف آمریکایی در این مورد ساخته شده و کسی این ها را رصد نکرد شما روزنامه نگارها در این موضوع خط شکنی کنید و پشت صحنه این نمایش را افشا کنید ،خود به خود سنگرهای دیگر هم فرو می ریزند .
فاجعه به جایی رسیده که حتی باراک اوباما حضور اینها را در ارتش آمریکا هم پذیرفت!این را صهیونیست بعد از انقلاب کاشت در غرب و طرح صهیونیست ها بود و این طرح در جهت مقابله با اسلام بنا شد و یک جبهه درست می کنند در این زمینه در صورتی وجود خارجی قبل از انقلاب نداشت!
جوان:خب بحمدالله علی رغم تهاجم نرم فرهنگی به لطف خدا و به حرمت خون شهیدان جامعه ی ما تا حد زیادی از این بلیات به دور مانده ،اما در یک مقایسه تغییرات اجتماعی و فرهنگی می بینیم در کل هزینه های بسیاری داده ایم و می دهیم.به عبارت خود شما در جای دیگری فرمودید، این تعبیر"مظلومیت فرهنگ" از زبان رهبری حکیم انقلاب به خاطر این است که ساز فرهنگی نظام ما کوک نیست. می خواستم یک اشاره ای به این مطلب هم داشته باشید،که منظور از این نا کوک بودن ساز ما چیست و اجمالا چطور می شود این ساز را کوک کرد؟
طالب زاده:باز کردن این دریچه در سال جهاد اقتصادی خالی از لطف نیست . صریحا بگویم این که من گفتم سازمان کوک نیست به خاطر مسائل اقتصادی است. اقتصاد و لقمه ی حلال در اسلام هم مبنای همه چیز است.
-من کاری به درست و غلط بودن قراردادهای بانکی بر اساس قانون شرع ندارم بلکه نظرم متمرکز به روح این قضیه است – من می گویم اگر روح معاملات بانکی ما ربوی باشد، اگر نظام بانکی ما با بهره ی30 درصد،یعنی تقریبا 7 برابر بانک صهیونیستی رباخوار به مردم وام بدهد،باید بگویم این کوک ما را به هم می زند .چون این اثر وضعی می گذارند. اول روی فرهنگ و هنر اثر می گذارند و روی نفس همه آدم ها اثر می گذارد و این تصور خطایی است که هر چیزی را به هر صورتی در داخل قواعد شرع جا دادیم می شود حلال. در این وضعیت هر کار فرهنگی هم روی جامعه کنید نمی توانید امید داشته باشیم این کار به تغییر رفتار و گرایش مردم منجر شود.
جوان :در قرآن تعبیر جالبی است که می گوید آدم و حوا زمانی که از میوه ممنوعه خوردند، اولین اتفاقی که افتاد این بود که لباسهایشان ریخت ،شاید نکته ای که می توانیم از موضوع دریافت کنیم این است که بی حجابی و بدحجابی از آثار وضعی مال حرام است؟
شک نکنید.که چنین حساب و کتاب و ارتباط دقیقی بین فرهنگ و اقتصاد بر قرار است.عدم نظارت در حوزه اقتصاد ، تخلف ها را تا حدی بالا برده که امروز آلودگی اش خود آن دستگاه نظارتی را تحت الشعاع قرار داده و تهدید می کند .
شما دید که حضرت آیت الله خامنه ای چندی پیش در جمع خواص مملکت فرمودند من از وضع عدالت هیچ راضی نیستم.این کلام نه تنها نظام قضایی بلکه همه افراد و از جمله نظام بانکی،علمای دینی ،رسانه ها و حتا اهالی فرهنگ و هنر را نیز در بر می گیرد.
جوان: در این زمینه از دست اهل فرهنگ کاری بر نمی آید به طور مثال هنرمندان باید چه کنند چون دستشون برنمی آید که کارهای اقتصادی را درست کنند؟
طالب زاده: هنرمندان با هنر باید سعی کنند اصلاح کنند. کار همه ما اصلاح است و در نبرد با بدی هر کسی یک وظیفه دارد چه شما که خبرنگار هستید و کنجکاوی دارید.چون وظیفه خودتان می دانید چون ما وظیفه خودمان را انجام ندادیم این طور شدیم چون وقتی رهبری دستور بدهد یک عده عمل نمی کنند و بقیه هم بر سر این عده فریاد نمی زنند.کار به این جا رسیده است.
سکوت باعث این مسائل شده است . شاید شما اگر به لبنانی که ده ها سال است جنگ پنهان و آشکار آن را ویران کرده بیایید از خود سوال کنید ،چرا مردم لبنان شاد و مسرورند چون این بهره کشی در بانک هایشان نیست و یا در حداقل نگه داشته شده یک جوانی که می خواهد خانه بسازد 100هزار دلار لازم دارد بانک با چند درصد به اصطلاح کارمزد به او پرداخت می کند؟ فلان بانک خصوصی ما چقدر از یک جوان ایرانی پس می گیرد؟
ببینید اینها همه تبعات دارد . در مسئله حجاب و پوشش چقدر ما دچار مشکل هستیم؟ این مسائل لج و لج بازی آفرین است و مشکل درست می کند.به نظر من در سال های ابتدایی بعد از جنگ ریشه ی برخی کارهای خلاف که نتیجه اش زمین خواری و فساد مالی و نظام ناصواب بانکی بود به نوی بسیار خزنده در پیکره نظام اقتصادی ما کاشته شد.
ریشه برخی افراط کاری ها و جلوتر از امام و رهبری حرکت کردن هم از سوی دیگر یک افراط بدی را رقم زد که نتیجه ی این افراط و تفریط کوک فرهنگ و رفتار ما را به هم زده است.
یک عده مرعوب غرب شدند،حکم خدا را تعطیل کردند. یک دزد را بدون اسم بردن و با شطرنجی کردن قیافه بردند زندان و از بریدن دستش صرف نظر کردند که در نظام حقوق بشر غربی محکوم نشوند. همه این ها کوک ساز ما را به هم می زند تا جایی که یک نفر که با اعتقاد بیاید و اوضاع و احوال ما را رصد کند ،احساس کند که اساسا پوتین انقلاب اسلامی – خدای نخواسته – از پای ما گشاد بوده و برای همین در راه رفتن با این پوتین شکل داریم و به قولی این کفش در پای ما لق می زند.
جوان: آقای طالب زاده،چه باید کرد؟
طالب زاده:ببینید در اسلام عدالت همه چیز است و اگر بخواهیم همین یک جمله نارضایتی ولی فقیه را بگیریم و برویم جلو این وظیفه شما و من و امثال من را سنگین می کند ما باید چطوری مانور بدهیم ؟باید میان بر بزنیم یا یک تلنگری به خودمان بزنیم باید این حرف ها دیده بشود و اینها همه جنگیدن با شیطان است شیطان پشت سنگر پنهان شده و باید این ابتدای کار با آن جنگید.
ما باید تدبیر هنر و فرهنگ را به کمک اجرای عدالت بیاوریم و این همان روشی است که شیاطین هم برای مقاصد پلید خودشان به آن دست زده اند.نظام قضایی هم برای اجرای عدالت احتیاج به کمک دارد . هنرمندان بهترین کسانی هستند که می توانند چنین مساعدتی را انجام دهند. به عنوان نمونه به سکینه آشتیانی که همسرش را با دوست فاسدش کشته بود 5 رئیس جمهور پناهندگی دادند و چه موجی به وجود آمده بود تا اینکه یکی آمد و گفت بیایید یک مستند بسازید که چطور شوهرش را کشته برای این کار ، خودش را از زندان آوردند بیرون و صحنه جرم را بازسازی کردند. از وقتی که شبکه پرس تی وی این مستند را پخش کرد دیگر هیچ کجا دعوتش نکردند. دیگر کسی این بحث را نکرد که اعدام آشتیانی به خاطر همبستری او با دوست پسرش بوده زیرا همه با ابزار هنر دیدند که این متهمه با دوست پسرش 6بار به شوهرش برق زده که بمیرد . حالا بعد از تولید این مستند کار به جایی رسیده که با بچه های آشتیانی هم کسی مصاحبه نمی کند.
خب اگر چنین تدبیری در وزارت ارشاد باشد خیلی از چیزها مثل منافقین و محاربین ظرفیت این را دارند که از جنایاتشان مستندهایی ساخته شود که محاکمه این ها فقط رنگ تحریف شده سیاسی و آزادی بیان نداشته باشد.این ها مسائلی است که هنوز به اهل هنر واگذار نشده اما فوق العاده در مدیریت فرهنگ عمومی به طرف عدالت موثر است.