مخدوش کردن دفاع برای چه؟
گرچه ارائه تصویر خاکستری از جبهه جنگ یک نگاه وارداتی درباره ی جنگ در راستای ترویج صلح و هم چنین در ادامه فعالیت های فرهنگی هنری جاممه جهانی بر علیه جنگ و خون ریزی است و سعی دارد به زبانی اغراق گونه موضوعیت جنگ را زیر سوال ببرد تا محتوای آن را، اما به نظر می رسد برای توسعه ی چنین نگاهی در سطح جامعه ، نه تنها جفایی کامل در حق ملتی مظلوم است که در طول هشت سال دست خالی در مقابل دشمنان خود " فقط دفاع " نموده است بلکه باعث از بین بردن روحیه سلحشوری ،ایثار و شهادت طلبی در سطح جامعه می شود.
گرچه نمایش سیاه و سفید حتا از شخصیت های بزرگی مانند شهدا ،حقیقت وجودی آن ها را مخدوش نموده اما باید در نظر داشت که تفریط در این زمینه و رویکرد خالص به تلخ کامی ها و تردیدهای جنگ و انعکاس جولان شیطان در برخی از عرصه ها نتیجه ای جز تضعیف فرهنگی جامعه ندارد.
از سوی دیگر اگر فرهنگ به مثابه داروی شکل دهنده ی اخلاق و افکار عمومی دارای موضوعیت باشد ، کار فرهنگی به ناچار باید در صدد رفع نیازهای معرفتی ، اخلاقی و گرایشی جامعه باشد و به همین مهمترین خیانت به جامعه ای که همواره در سایه شمشیر دشمنانش زندگی می کند آن است که به هر دلیل نا موجه روح سلحشوری از وی به بهانه های غیر قابل قبولی مانند صلح طلبی ، نشان دادن حقایق جنگ و هم چنین مدرن نویسی درباره ی جنگ از او سلب شود.
نتیجه این خیانت البته تنها در توسعه صلح خلاصه نمی شود و در واقع دارای اثری معکوس است . به نظر می رسد در جریان تولید و ارائه چنین آثار و تفکری ، جامعه به قدری درباره ی آرمان های خودش مردد و تجدید نظر خواه می شود که حرکت هر شیطان و تهاجم هر نیروی متعدی در آن دور از ذهن نیست و به بیان دیگر این ادبیات جاده صاف کن دشمنانی است که قصد قطعی نابودی یک ملت را دارند.