فرهنگ سازی برای این نسل تحت هجوم
در آغاز فصل پائیز به دو مناسبت مختلف نظرها به سمت موضوع کودکان و نوجوانان معطوف می شود ،اول بازگشایی مدارس که در آن خیل کثیری از این نسل به خانه دوم یعنی مدارس رهسپار می شوند و از سوی دیگر روز جهانی کودک که در آن نگاه جامعه معطوف به موضوع تربیت و آرامش و رعایت حقوق کودکان می شود.
به غیر از مبحث مهم و اساسی حقوق کودکان و اجرای کنوانسیون های جهانی حقوق کودک که بیش از هر کسی در این سال ها از سوی بانیان آن مورد نقض قرار گرفته توجه به میراث فرهنگی و مسئولیت هایی که برای فرهنگ سازی و انتقال فرهنگی در زمینه کودکان وجود دارد . از مباحثی است که دلسوزان فرهنگ عمومی را به شدت در خود در گیر نموده و کثرت تربیت دهندگان کودکان همه را به این سمت متوجه نموده که آورده فرهنگی نسبس که در سال های اخیر متولد شده و رشد و نمو می کند برای دوره ی جوانی و بزرگسالی چیست؟
نوزادان و مقوله فرهنگ سازی
در سال های اخیر که همه رفتار و زندگی مردم تحت تاثیر و بلکه برخاسته از رسانه های گروهی است ، بیش از گذشته موضوع تاثیر رسانه ها از نوزادی و پیش از نوزادی بر کودکان مورد توجه قرار گرفته و روانشناسان اجتماعی با دست کاری متغیرهایی در حالت اثبات فرضیه هایی در خصوص تاثیر رسانه های گروهی بر کودکان و حتا جنین انسان در دوره ی بارد اری مادر هستند و گرچه پیش از این آموزه های دینی بر این نکته پای می فشردند که عوامل مختلفی مانند رفتار ،انگیزه و اندیشه کودک به دوران پیش از تولد و عواملی مانند لقمه، نطفه و بسیاری از حالات پدر و مادر در زمان ایجاد و باروری کودک بستگی دارد اما امروزه به خوبی می توان چنین تاثیری را درک و تایید نمود.
حضرت آیت الله مظاهری در کتاب خانواده در اسلام در زمینه تاثیر سنت اذان گفتن در گوش نوزاد در حوزه تربیت او به یکی از اتفاقات جنگ جهانی دوم استناد کرده و می نویسند:
«سال ها بعد از جنگ جهانی دوم ، در یکی از کشورهای غیر آلمانی زبان، زنی را مورد جراحی مغز قرار می دهند و در کمال تعجب مشاهده می کنند که به محض برخورد وسایل جراحی به یکی از قسمت های اعصاب این زن، نامبرده شروع به خواندن یک سرود آلمانی می کند.
این در حالی بود که این زن از سواد آلمانی برخوردار نبود و تلاش روانشناسان برای شناسایی منشاء این واقعه نشان می دهد که در روز تولد این زن گروهی از سربازان نازی در حال خواندن سرودی به زبان آلمانی در نزدیکی این نوزاد مشاهده شدند و اتفاقا این زن به طور دقیق همان سرود را واگویه می کند و این نشانگر عظمت حساسیت دستگاه عصبی در فراگیری از همان بدو تولد است.»
در سال های جدید ، همین موضوع باعث شده که بسیاری از افراد با دقت بیشتری به استفاده از وسایل و برخورد با کودکان نوزاد و نوپا اقدام کنند و همه خود را در آموزشی که از بدو تولد به کودک ارائه می کنند مسئول بدانند.
یکی از مسئولین بخش زنان و زایمان بیمارستان شهید مصطفی خمینی (ره) وابسته به دانشگاه شاهد در این زمینه می گوید:« در این مجتمع درمانی ، با توجه به آموزه های اسلامی سعی می کنیم که نوزاد اولین چیزی که می شنود صدای تهلیل و اذان باشد و به همین خاطر در اتاق های زایمان به نحو گوش نوازی با تولد کودکان صدای اذان مرحوم موذن زاده اردبیلی پخش می شود.»
البته در میان بیمارستان های به ویژه خصوصی هستند ، بیمارستان هایی که به جای این عمل شایسته ، بسته های هدیه ای برای کودکان تهیه می شود که در دل خود نه آموزش وِیژه ی فرهنگی برای والدین دارد و کلیه اقلام بسته هایشان نیز تصاویر وارداتی عمدتا غربی و کارتونی است.
ره آورد رسانه ای فرهنگ کودکان
در کنار همه مراقبت هایی به حقی که برای دوران جنینی و نوزادی در نظر گرفته می شود تا بنیان شخصیت کودک بر اساس هنجارهای معرفتی و عقیدتی و فرهنگی گذاشته شده و رشد نماید.امروزه مهمترین عامل مرجع برای شکل گیری فرهنگ عمومی کودکان موضوع فرهنگ است.
اگر به بیان مهندس منصور واعظی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور ،فرهنگ عمومی را در سه حوزه و ساحت دانش ، گرایش و رفتار تقسیم و طبقه بندی نماییم می توانیم بگوئیم که امروزه بر خلاف گذشته که همه فرهنگ و تربیت منحصر به خانه خانواده بود ،فرهنگ عمومی کودکان عمدتا حاصل برنامه های رسانه ای است.به ویژه این که در سبک زندگی جدید و مدرن حضور شخصیتی به نام مادر در همه لحظه های کودکی کم رنگ تر است و نقش زن در اجتماع به عنوان نیروی انسانی فعال،تسلط فرهنگ رسانه مدار در کودک و نوجوان را بیش از پیش تقویت نموده است.
گلاره شاکری کارشناس ارشد مشاوره و از مشاورین باسابقه تهران در این زمینه معتقد است: «بررسی های ما در زمینه مراجعه مردم در حوزه مشاوره نشان می دهد که بسیاری از عوامل ناهنجاری کودکان در بیست ساله اخیر از عوامل خانوادگی به عوامل رسانه ای تغییر شکل دادند.به عبارتی خانواده ها فریادی که در پس سکوت مشکوک و ناراحت کننده کودکان باید شنید را نمی شنوند و برای سرگرمی آنان از رسانه ها در نقش یک مسکن و بعضا یک مخدر کمک می گیرند.این است که به قول نویسنده ی غربی هری هریسون که می گوید ،"اگر برای فرزندانتان لباسی با تصویر سوپر من خریدید ، انتظار داشته باشید که فرزندانتان به یک باره مانند سوپر من از روی دیوار به روی سر شما بپرد." امروزه گلایه خانواده از بیش فعالی و ناهنجاری و کج رفتاری کودکان شان ناظر بر تقلیدهایی است که ناخواسته کودکان از شخصیت های خشن یا بعضا خیالی خود می دهند و با این بی توجهی خانواده با مدرن ترین وسیله فرزند خودش را خیالاتی و پرخاشگر رشد و نمو داده است»
در کنار مقوله رسانه های گروهی ،موضوع بازی های رایانه ای نیز نقش بسیار تاسف باری در شکل گیری دانش و گرایش کودکان درباره ی جهان پیرامون داشته و اگر از موضوعاتی مانند آموزش اسلام ستیزی، قصاوت و کشتن و سایر انگاره های عرفانی مادی (شبیه آن چیزی که در بازی هایی نظیر هری پاتر و ارباب حلقه ها به افراد یاد داده می شود) بگذریم. نمی توان از نقش این بازی ها در رفتارهای بعدی او در نقش فرزند ، همکلاسی ، شاگرد و... به سادگی گذشت.
بازی همان فرهنگ است
در میان روانشناسان پارادایم های مختلف ،به بازی به عنوان نقطه ی بسیار مهمی در حوزه شکل گیری شخصیت نگاه می کنند و این نگاه هم شامل حوزه دانشی کودکان است و هم حوزه های رفتاری .
مهدی منشی از روانشناسان ارشد قوه قضائیه در این زمینه می گوید:« امروزه ریشه بسیاری از ناهنجاری های بزرگسالان را در دوران کودکی آنان جستجو می کنند و در این رهگذار نقش بسیار مهم بازی چیزی است که همه روانکاوان و روانشناسان به رغم اختلافات علمی شان بر آن تاکید دارند.
بازی همان نقش تربیتی و پرورشی خاصی را دارد که ما در بزرگسالی به آن فرهنگ پذیری می گوئیم با این تفاوت که این کار در دوران کودکی بسیار راحت تر و بهتر عملی می شود.
در حوزه های رفتاری ، بازی باعث اعتماد به نفس،ایجاد خلاقیت، حس همبستگی ،رفع اضطراب و افزایش معلومات کودک می شود و به همین دلیل هر آموزشی در دوره کودکی به صورت بازی توصیه می شود.»
این روانشناس با بیان این که اگر فناوری یک واقعیت مسلم در حوزه فرهنگ عمومی ماست نمی توانیم ،بازی های رایانه ای را از فهرست سرگرمی های کودکان عصر کامپوتر حذف کنیم به همین دلیل به نظر می رسد که بهره گیری از بازی هایی که به هوش کودکان کمک می کند ، می تواند این صنعت را در خدمت فرهنگ جامعه قرار دهد اما باید هشدار بدهیم که اگر خانواده ای به رایانه اش به عنوان یک وسیله ی ساکت کننده ی کودک و نوجوان نگاه کند و بر محتوای بازی از لحاظ خشونت و جنسیت توجه نداشته باشد ، این موضوع می تواند در کوتاه مدت باعث ناهنجاری و در بلند مدت باعث ایجاد مشکلات عدیده ای گردد.
نگرانی هایی که هر ساله تکرار می شوند
با این حال نمی توان از نگرانی هایی که هر ساله تکرار می شوند و باعث ایجاد مشکلات برای خانواده ها در حوزه فرهنگ کودکان می شوند گذشت.
مشکلاتی نظیر ،نقش بستن تصویر شخصیت های خشن و خیالی والت دیزنی بر روی لباس ها و وسایل مدرسه و بالتبع آن در رفتار و کردار کودکان .
مشکلاتی مانند عدم ارائه الگوهای قابل قبول برای کودکان در رسانه که بتواند باعث ایجاد رفتارهای مناسب در این نسل پر فرو غ و پر امید شود.
بهجت رحیمی یکی از معلمان باسابقه آموزش و پرورش در این زمینه می گوید:« حدود 25 سال است که با بازگشایی مدارس ، همه ساله شاهد حضور کودکان و نوجوانان در صحن مدارس هستم. در همه این سال ها ریخت و نوع لباس پوشیدن و رفتار کودکان و واکنش های والدین را به دقت دیده ام و در این تجربه متوجه تغییرات مثبت و منفی زیادی بودم.اما به جرات می توان گفت که در همه ی این سال ها روند غربی شدن و کارتونی شدن سر تا پای دانش آموزان با الگوهای غیر ایرانی برای من یک واقعه ی نگران کننده است.
واقعه ای که بیش از خواست کودکان و نوجوانان ، برخاسته از اراده ی والدین برای عقب نیفتادن بچه هایشان از قافله ی مد است.»
گشتی کوتاه در بازار لوازم التحریر در آغاز ماه مهر و هم چنین بازار لباس و سایر مصنوعات مصرفی کودکان ، از سیسمونی نوزاد تا وسایل نوجوانان دبیرستانی نشان دهنده ی این است که عمده ی تقاضای این بازار به سمت درستی مهندسی نشده و از طرف بسیار مهم تر هم می توان ضعف مفرط طراحان و تولید کنندگان داخلی را در ارائه الگوهای بومی برای بچه ها می توان مشاهده کرد.
در چنین فضایی وضعیت فرهنگی آینده کودکان و رفتارهای کنونی آنان را باید به عنوان زنگ خطری تلقی کرد که با غفلت رسانه های داخلی و خانواده ها از سویی و سودجویی و برخورد غیر متعهدانه بازار در طرف دیگر و عدم نظارت نهادهای فرهنگی به ویروس فرهنگی وارداتی عرصه ی کودکان و نوجوانان به صدا در آمده است.