روابط عمومی ،پدر و فرزند فرهنگ
ششمین سمپوزیوم بینالمللی روابط عمومی، 21 و 22 دی ماه سالجاری در سالن همایشهای برج میلاد تهران برگزار شد. در این سمپوزیوم که در ششمین گام خود با موضوع جایگاه روابط عمومی در مهندسی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی برگزار میشد، صدها کارشناس و مدیر روابط عمومی طی دو روز موضوعات مهمی را با موضوع مدیریت فرهنگی و ارتباط آن با فصول شغلی روابط عمومیها مورد بحث و بررسی قرار دادند.
هوشمند سفیدی، دبیر این سمپوزیوم ضمن اعلام اینکه بیش از 200 مؤسسه و شرکت و سازمان دولتی و خصوصی، در اجرای این رخداد فرهنگی و حرفهای نقش داشتند، علت انتخاب موضوع مهندسی فرهنگی را به عنوان موضوع گام ششم این سمپوزیوم اهمیت مسائل فرهنگی در کشور یاد کرده و افزود: از سال 1390 ارائه پیوست فرهنگی برای هر یک از طرحها و پروژههای سازمانهای دولتی جمهوری اسلامی اجباری شده است و با توجه به تنوع موضوعی این سازمانها از حیث وظایف و تخصصهای نیروی انسانی مهمترین نقش را در معماری این پیوست روابط عمومیها بر عهده خواهند داشت و به عبارتی روابط عمومیها- به ویژه در سازمانهای غیرفرهنگی- نقش اساسی را در حوزه مدیریت فرهنگی کشور ایفا خواهند نمود.
در این سمپوزیوم دو روزه اساتید برجستهای چون پروفسور محمدباقر ساروخانی استاد علوم ارتباطات اجتماعی، دکتر ریچارد لینینگ رئیس انجمن بینالمللی روابط عمومی، دکتر جان ویلسون استاد دانشگاه گرینویچ، دکتر حسن بنیانیان رئیس سابق حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، دکتر ناصر میرسپاسی و خانمها دکتر جک برتولین از جمهوری کرواسی و استم هلن از بریتانیا به ایراد سخنرانی پرداختند.
تعبیری نو درباره فرهنگ
دکتر محمدباقر ساروخانی پدر جامعهشناسی نوین در این گردهمایی بزرگ ضمن آرزوی بازشناسی نقش روابط عمومی در حوزه فرهنگ جامعه به واسطه آگاهیبخشی این جریان جدید اطلاعاتی و هنر هشتم گفت: براساس تعابیر نوین فرهنگ یک حس نو است و کسی که فرهنگ دارد یک نگاه نو به کائنات داشته است. ایجاد این نگاه نو در رسالتهای ششگانه روابط عمومیها یعنی تبادل اطلاعات، بسط آگاهی اجتماعی، سازماندهی فرهنگ تولید، بلوغ فرهنگ اندیشه و شناخت و هدایت نیازهای اجتماعی و به همین دلیل میتوان نهاد روابط عمومی را زاییده و زاینده فرهنگ در جامعه تلقی کرد.
وی با بیان اینکه روابط عمومیها به عنوان معماران فرهنگ و تمدن هزاره سوم میلادی تلقی میشوند، افزود: با چنین سپهر گستردهای از اخبار و اطلاعات که از دل سازمانها از طریق روابط عمومیها انتشار مییابد این هزاره را نمیتوان بدون این نهاد حساس و تأثیرگذار تصور کرد و همانطور که در قرآن کریم هم اشاره شده: فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه (بشارت باد بر بندگانی که حرفها را شنیده و از نیکوترین آن پیروی میکنند) امروزه این نهاد روابط عمومی است که مولد فرهنگ اجتماعی و سازماندهنده انتشار آگاهی در جوامع چند صدایی است.
به عقیده ساروخانی تا زمانی که سازمان تولید و مصرف هست و براساس آن نیاز به انتخاب و آگاهی وجود دارد، نهاد روابط عمومی بوده و خواهد بود.
روابط عمومی و الگوی تغییرات فرهنگی
ریچارد لینینگ رئیس انجمن بینالمللی روابط عمومی که برای سومینبار به ایران آمده، معتقد است برای فهم نقش فرهنگی روابط عمومیها باید به جایگاه این نهاد در مدیریت تغییرات فرهنگی و ارتباطی توجه کرد. وی گفت: روابط عمومی از طریق اقناع و تبلیغ درصدد تغییر رفتار یا ایجاد رفتار در مخاطبین خود است. این در حالی است که مدیریت کلان این تغییرات میتواند طیف بسیار بزرگتری را از جامعه جهانی پوشش دهد و از این طریق با رشد فکر و فرهنگ زمینه تحقق بند 19 منشور حقوق بشر برای تحقق آزادی بیان از سویی و از طرف دیگر به ایجاد مسئولیتپذیری جوامع در مقابل حق آزادی آن کمک شایان نماید.
وی تعهد روابط عمومی به اخلاقیات را یکی از رموز پیوند فرهنگ و روابط عمومی دانسته و با اشاره به اظهارات دکتر ساروخانی افزود: التزام به اخلاق ارتباطات را بهبود کیفی میبخشد و نشان میدهد که روابط عمومیها علاوه بر مسئولیت انتقال پیامها مسئول عواقب آن هستند.
برندسازی تصورات
جان ویلسون استاد دانشگاه گرینویچ انگلیس که به گفته خود حدود 11 سال است به دین اسلام مشرف شده نیز در بیاناتی به تطبیق منطق فرهنگی اسلام درباره ارتباطات به بیان ابن خلدون و امام محمد غزالی و فرهنگ ارتباطی نوین غرب پرداخته و گفت: امروزه اینترنت، شبکههای اجتماعی، ایمیل، تلویزیون و. . . همه و همه در حال بازآفرینی فرهنگی در همه جوامع هستند که از فرهنگ فردگرایانه لیبرالیستی و اومانیستی غرب نشأت گرفته است. اینکه یک فرد در خانه به تنهایی بتواند با همه انسانهای دیگر در تماس باشد و از همه جنبههای زندگی فکری و فرهنگیاش مرززدایی کند.
این در حالی است که مطابق فرهنگ اسلامی، همان طور که بدون زنبور عسل و گردهافشانی او، گیاهان بارور نمیشوند بدون ارتباطات فرهنگ جامعه بارور نمیشود. در واقع ارتباطات نوعی گردهافشانی فرهنگی است.
ویلسون در توضیح این نکته با اشاره به تعریفی که از 1948 میلادی درباره فرهنگ ارائه شده که «فرهنگ هر چیزی است که انسان ساخته است» به اهمیت زمانشناسی در فرهنگ اسلامی اشاره کرد و گفت: در قرآنکریم به «زمان» قسم یاد شده و بدون زمانشناسی و توجه به وضعیت زمانه تبلیغ فرهنگ دینی هم مؤثر نیست و با این تحلیل باید رسولاکرم(ص) اسلام را بهترین روابط عمومیهای عالم دانست.
سپس این استاد دانشگاه با ارائه این سؤال که «بر اساس وضعیت فردی شدن رسانهها و زندگیها در زمان حاضر چگونه میتوان پیامهای فرهنگی را منتقل کرد؟» گفت: یکی از پاسخهایی که در این زمینه ارائه میشود و اتفاقاً روابط عمومیها باید به آن توجه لازم را داشته باشند موضوع مهم و حیاتی «برندسازی» است.
وی افزود: ما با برندسازی مرزهای فردگرایانه اشخاص را درنوردیده و وارد دنیای شخصی آنها میشویم و بدون اینکه وی را نسبت به پیام خود حساس کنیم او را به فرهنگی که تبلیغ میکنیم؛ جذب خواهیم کرد.
این استاد دانشگاه برای توضیح نظر خود به ارائه دو مثال متضاد پرداخت و اظهار داشت: به طور مثال در رسانهها میبینیم که در مصر جوانانی در تظاهرات ضدامریکایی شرکت میکنند که روی لباسهای آنها مارک و برندهای امریکایی وجود دارد یعنی اینکه این جوانان بدون اینکه متوجه باشند در لوای نشانهای فرهنگی غرب قرار گرفتهاند.
یا در مالزی ما میبینیم برند «حلال» چنان نفوذی پیدا کرده که حتی کاغذهایی که خوردنی هم نیستند را با این برند عرضه میکنند. این در حالی است که در فقه اسلامی همه چیز حلال است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. این نشان میدهد که یک برند در دنیای حاضر حتی میتواند جامعه را به مرزهای دینی فراتر فقه نیز سوق دهد و این یعنی حرکت برای مدیریت فرهنگی جوانان مسلمان که حدود 11 درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند.
هوشمند سفیدی، دبیر این سمپوزیوم ضمن اعلام اینکه بیش از 200 مؤسسه و شرکت و سازمان دولتی و خصوصی، در اجرای این رخداد فرهنگی و حرفهای نقش داشتند، علت انتخاب موضوع مهندسی فرهنگی را به عنوان موضوع گام ششم این سمپوزیوم اهمیت مسائل فرهنگی در کشور یاد کرده و افزود: از سال 1390 ارائه پیوست فرهنگی برای هر یک از طرحها و پروژههای سازمانهای دولتی جمهوری اسلامی اجباری شده است و با توجه به تنوع موضوعی این سازمانها از حیث وظایف و تخصصهای نیروی انسانی مهمترین نقش را در معماری این پیوست روابط عمومیها بر عهده خواهند داشت و به عبارتی روابط عمومیها- به ویژه در سازمانهای غیرفرهنگی- نقش اساسی را در حوزه مدیریت فرهنگی کشور ایفا خواهند نمود.
در این سمپوزیوم دو روزه اساتید برجستهای چون پروفسور محمدباقر ساروخانی استاد علوم ارتباطات اجتماعی، دکتر ریچارد لینینگ رئیس انجمن بینالمللی روابط عمومی، دکتر جان ویلسون استاد دانشگاه گرینویچ، دکتر حسن بنیانیان رئیس سابق حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، دکتر ناصر میرسپاسی و خانمها دکتر جک برتولین از جمهوری کرواسی و استم هلن از بریتانیا به ایراد سخنرانی پرداختند.
تعبیری نو درباره فرهنگ
دکتر محمدباقر ساروخانی پدر جامعهشناسی نوین در این گردهمایی بزرگ ضمن آرزوی بازشناسی نقش روابط عمومی در حوزه فرهنگ جامعه به واسطه آگاهیبخشی این جریان جدید اطلاعاتی و هنر هشتم گفت: براساس تعابیر نوین فرهنگ یک حس نو است و کسی که فرهنگ دارد یک نگاه نو به کائنات داشته است. ایجاد این نگاه نو در رسالتهای ششگانه روابط عمومیها یعنی تبادل اطلاعات، بسط آگاهی اجتماعی، سازماندهی فرهنگ تولید، بلوغ فرهنگ اندیشه و شناخت و هدایت نیازهای اجتماعی و به همین دلیل میتوان نهاد روابط عمومی را زاییده و زاینده فرهنگ در جامعه تلقی کرد.
وی با بیان اینکه روابط عمومیها به عنوان معماران فرهنگ و تمدن هزاره سوم میلادی تلقی میشوند، افزود: با چنین سپهر گستردهای از اخبار و اطلاعات که از دل سازمانها از طریق روابط عمومیها انتشار مییابد این هزاره را نمیتوان بدون این نهاد حساس و تأثیرگذار تصور کرد و همانطور که در قرآن کریم هم اشاره شده: فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه (بشارت باد بر بندگانی که حرفها را شنیده و از نیکوترین آن پیروی میکنند) امروزه این نهاد روابط عمومی است که مولد فرهنگ اجتماعی و سازماندهنده انتشار آگاهی در جوامع چند صدایی است.
به عقیده ساروخانی تا زمانی که سازمان تولید و مصرف هست و براساس آن نیاز به انتخاب و آگاهی وجود دارد، نهاد روابط عمومی بوده و خواهد بود.
روابط عمومی و الگوی تغییرات فرهنگی
ریچارد لینینگ رئیس انجمن بینالمللی روابط عمومی که برای سومینبار به ایران آمده، معتقد است برای فهم نقش فرهنگی روابط عمومیها باید به جایگاه این نهاد در مدیریت تغییرات فرهنگی و ارتباطی توجه کرد. وی گفت: روابط عمومی از طریق اقناع و تبلیغ درصدد تغییر رفتار یا ایجاد رفتار در مخاطبین خود است. این در حالی است که مدیریت کلان این تغییرات میتواند طیف بسیار بزرگتری را از جامعه جهانی پوشش دهد و از این طریق با رشد فکر و فرهنگ زمینه تحقق بند 19 منشور حقوق بشر برای تحقق آزادی بیان از سویی و از طرف دیگر به ایجاد مسئولیتپذیری جوامع در مقابل حق آزادی آن کمک شایان نماید.
وی تعهد روابط عمومی به اخلاقیات را یکی از رموز پیوند فرهنگ و روابط عمومی دانسته و با اشاره به اظهارات دکتر ساروخانی افزود: التزام به اخلاق ارتباطات را بهبود کیفی میبخشد و نشان میدهد که روابط عمومیها علاوه بر مسئولیت انتقال پیامها مسئول عواقب آن هستند.
برندسازی تصورات
جان ویلسون استاد دانشگاه گرینویچ انگلیس که به گفته خود حدود 11 سال است به دین اسلام مشرف شده نیز در بیاناتی به تطبیق منطق فرهنگی اسلام درباره ارتباطات به بیان ابن خلدون و امام محمد غزالی و فرهنگ ارتباطی نوین غرب پرداخته و گفت: امروزه اینترنت، شبکههای اجتماعی، ایمیل، تلویزیون و. . . همه و همه در حال بازآفرینی فرهنگی در همه جوامع هستند که از فرهنگ فردگرایانه لیبرالیستی و اومانیستی غرب نشأت گرفته است. اینکه یک فرد در خانه به تنهایی بتواند با همه انسانهای دیگر در تماس باشد و از همه جنبههای زندگی فکری و فرهنگیاش مرززدایی کند.
این در حالی است که مطابق فرهنگ اسلامی، همان طور که بدون زنبور عسل و گردهافشانی او، گیاهان بارور نمیشوند بدون ارتباطات فرهنگ جامعه بارور نمیشود. در واقع ارتباطات نوعی گردهافشانی فرهنگی است.
ویلسون در توضیح این نکته با اشاره به تعریفی که از 1948 میلادی درباره فرهنگ ارائه شده که «فرهنگ هر چیزی است که انسان ساخته است» به اهمیت زمانشناسی در فرهنگ اسلامی اشاره کرد و گفت: در قرآنکریم به «زمان» قسم یاد شده و بدون زمانشناسی و توجه به وضعیت زمانه تبلیغ فرهنگ دینی هم مؤثر نیست و با این تحلیل باید رسولاکرم(ص) اسلام را بهترین روابط عمومیهای عالم دانست.
سپس این استاد دانشگاه با ارائه این سؤال که «بر اساس وضعیت فردی شدن رسانهها و زندگیها در زمان حاضر چگونه میتوان پیامهای فرهنگی را منتقل کرد؟» گفت: یکی از پاسخهایی که در این زمینه ارائه میشود و اتفاقاً روابط عمومیها باید به آن توجه لازم را داشته باشند موضوع مهم و حیاتی «برندسازی» است.
وی افزود: ما با برندسازی مرزهای فردگرایانه اشخاص را درنوردیده و وارد دنیای شخصی آنها میشویم و بدون اینکه وی را نسبت به پیام خود حساس کنیم او را به فرهنگی که تبلیغ میکنیم؛ جذب خواهیم کرد.
این استاد دانشگاه برای توضیح نظر خود به ارائه دو مثال متضاد پرداخت و اظهار داشت: به طور مثال در رسانهها میبینیم که در مصر جوانانی در تظاهرات ضدامریکایی شرکت میکنند که روی لباسهای آنها مارک و برندهای امریکایی وجود دارد یعنی اینکه این جوانان بدون اینکه متوجه باشند در لوای نشانهای فرهنگی غرب قرار گرفتهاند.
یا در مالزی ما میبینیم برند «حلال» چنان نفوذی پیدا کرده که حتی کاغذهایی که خوردنی هم نیستند را با این برند عرضه میکنند. این در حالی است که در فقه اسلامی همه چیز حلال است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. این نشان میدهد که یک برند در دنیای حاضر حتی میتواند جامعه را به مرزهای دینی فراتر فقه نیز سوق دهد و این یعنی حرکت برای مدیریت فرهنگی جوانان مسلمان که حدود 11 درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند.
+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۱۱/۰۹ ساعت ۲ ق.ظ توسط محمد صادق دهنادی
|