از وی مقالاتی در زمینه سرمایه‌اجتماعی، فمنیسم، فرهنگ پویا و كتابی در حوزه میراث فرهنگی منتشر شده است.قبل از تغییر اهداف فرهنگسرای بانو و تبدیل آن به فرهنگسرای سرو، وی رئیس این مركز و مسئولیت دبیرخانه ویژه‌ برنامه‌های گرامیداشت هفته زن پایتخت ایران اسلامی را نیز بر عهده داشت. با او درباره ویژگی‌ها و مشخصات فرهنگی جامعه بانوان سخن گفته‌ایم.


خانم گلرو هنگامی که درباره زن و فرهنگ عمومی زنان سخن گفته می‌شود پیشاپیش اذهان به سمت احیای حقوق زنان در جامعه می‌رود، می‌خواستم به عنوان اولین سؤال بپرسم اصولاً دسته‌بندی فرهنگ را براساس جنسیت جامعه قبول دارید یا نه؟

به‌نام خداوند مهربان، فرهنگ جنسیتی زنانه یکی از زیرشاخه‌های مباحث فمنیسم یا زن محوری افراطی است. گرچه در تحولات ضد و نقیض خود در سال‌های گذشته همواره سعی کرده با فرهنگ بومی هر ناحیه‌ای همنوا شود و پوسته خود را از نگاه حتی طرفداران خود پنهان کند و اسلامی هم شود اما بر سه اصل بنا شده که هر سه آن نه‌تنها در اسلام بلکه در ادیان دینی دیگر هم ممدوح و سازگار نیست. این سه اصل رادیکال عبارت است از آزادی جنسی، هم‌جنس‌گرایی و بالاخره عمل غیرانسانی سقط‌جنین در حقیقت هم نحله‌های مارکسیست، افراطی و... حتی فمنیسم‌‌های به ظاهر مسلمان ناچارند این هویت سه‌گانه فمنیسم را پنهان یا آشکارا پاسداری کنند و این مؤلفه‌ها مغایر با تعالیم اسلامی است. قاعدتاً تقسیم‌بندی جامعه هم به دو فرهنگ مردانه و زنانه نیز که از دستاوردهای این حوزه است مورد قبول ما و هیچ مسلمان عاقل و فرهنگی نیست.

به نظر شما فرهنگ خاصی به معنای یک سبک زندگی ویژه هم برای زنان می‌شود استخراج کرد؟

مشکل اساسی تقسیم‌بندی در نظر نگرفتن جوهر یکسان آدمی است.در فرهنگ قرآن و تعالیم انبیا هیچ مغایرتی بین روح زن و مرد وجود ندارد بلکه جسم زنانه و مردانه مرکبی برای آن حقیقت یکتاست. پس مراتب انسانیت در زن و مرد ایجاد یک دسته‌بندی نمی‌کند. اتفاقاً امام راحل هم مداوم بر همین عدم مغایرت روح زنان و مردان تأکید می‌کرد.در واقع اسلام آمده تا محدودیت‌ها و تفاوت‌هایی که بین زن و مرد بوده را بردارد. اسلام برای جامعه‌ای که زن را پست و محدود می‌دید می‌گوید که طلب علم بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است. مکارم اخلاقی که پیامبر اعظم(ص) برای آن برانگیخته شد هم به سوی کرامت انسانی زن، به سوی ارج و قرب زن جلو می‌رود تا جایی که پیامبر می‌آید و دست دختر خود را می‌بوسد و در حدیثی زن و عطر و نماز را در یک درجه جزو دوست‌داشتنی‌های خود اعلام می‌کند.موضوع انقلاب اسلامی هم خود یک بحث مستقل است که چگونه زن‌ها را با نجات از کنج‌خانه یا سوء‌استفاده‌های آن چنانی در مراکز فساد، جذب دانشگاه و فعالیت کرد.

پس چرا همیشه القا می‌شود که ظلمی در مورد زنان در حال اتفاق است؟

نمی‌توان انکار کرد که در حق بانوان اجحاف شده ولی باید دید که این اجحاف کجا و به چه منظوری صورت گرفته است. در تاریخ اسلام تا اواسط دوره امامت و مکتب اهل‌بیت(ع) بسیاری از زنان از محضر دختران معصومین کسب فیض می‌کردند که خود یک مکتب فکری است. در کتاب «‌الاصابه» نام 1552 زن برجسته برده شده و کتاب «اسد‌الغابه» روایت 1022 زن سرآمد را ذکر کرده اما پس از دوره حضور و ظهور امام باز زن باید به حاشیه برود.اما شانتاژ‌های اجتماعی پهلوی اول که مفهوم منحرفی را از موضوع تجدد دریافت کرده و اتفاقاً روی موضوع فرهنگ زن ایرانی تمرکز کرد یا موانعی که در دوره پهلوی دوم برای زیست اجتماعی زن محجبه وجود داشت خود به خود القا‌کننده یک دیدگاه اشتباه درباره جایگاه زن و مصادیق آزادی او شد.این امام(ره) بود که فرمود زنان رهبران نهضت هستند و دوباره حضور زن در اجتماع را تضمین کرد و پس از سال‌ها او را از حاشیه به متن اجتماع آورد.به هر صورت گام اول که گام اساسی نیز بوده توسط امام راحل و انقلاب اسلامی برداشته شده و باید مراقب بود که بعضی با کج‌فهمی‌ها و خوانش بد نخواهند فرهنگ متحول شده زن را به قهقرای گذشته خود برگردانند.

این کج‌فهمی‌ها چیست و چگونه باید با آن مبارزه کرد؟

ما در نهضت مشروطه هم دیدیم که زنان نقش مهمی برای این انقلاب داشتند اما پس از انقلاب مشروطه هم‌چنین القا شد که زن باید به حاشیه‌ای که از آن بیرون رفته بازگردد. پس از انقلاب اسلامی همچنین تفکراتی کم‌ و بیش بوده که حاصل آن انحراف و از دست رفتن دختران و بانوان جوان است، نه به انزوا کشاندن آنها.

می‌توانید توضیح بیشتری بدهید؟

برخورد یک‌وجهی و سطحی با مسائل اسلامی از جمله مسائلی است که می‌تواند این عقبگرد را ایجاد کند و به بیان رهبر معظم انقلاب فضا را برای جولان ناتوی فرهنگی غرب باز کند.مثلاً در حوزه حجاب، ما معتقدیم که حجاب به منزله یک صدف است. یک در گرانبها را شما ببینید. مثلاً در رسانه ملی یا در سایر جاها چگونه این موضوع مورد برداشت سطحی می‌شود. در سریال‌ها چگونه یک پلیس زن با چادر نشان داده می‌شود. گویی این چادر از سر او آویزان است و وی مجبور است آن را نگه دارد یا اینکه یک زن زندانی بزهکار و گناهکار را با چادر منقش به آرم سازمان زندان‌ها می‌پوشانند یا در برخی سریال‌های دیگر زن چادری نشان سنت و بعضاً فقر است و زن مرفه در لباسی فاخر و آنچنانی، به نظر می‌رسد چنین برخوردهایی با توسعه فرهنگ حجاب منافات دارد.

در سایر موضوعات چطور؟

ما نیاز به الگوسازی همه‌جانبه از یک زن مسلمان داریم و نمی‌توانیم مثلاً حضرت فاطمه (س) را در یک بعد خاص تعریف کنیم. زمانی که نیاز به حجاب یا مادری داریم بیاییم سراغ حضرت زهرا(س) و دیگر ابعاد زندگی حضرت را نبینیم.حضرت زهرا(س) یک عاشق فرزند و شوهرش است. یک شاعره برجسته در زمان خودش است که حتی برای بچه‌هایش لالایی‌های زیبایی می‌گوید. ما احتیاج داریم بگوییم اگر حضرت زهرا(س) در جامعه سازندگی می‌کرد چگونه عمل می‌کرد. اما مدل‌هایی که ما می‌سازیم اصولاً کامل نیست و ارتباط جامعی را با یکدیگر تداعی نمی‌کند. به همین دلیل فکر می‌کنم یک اتاق فکر که بتواند این مسائل را استخراج، باز تولید و باز تعریف کند بسیار ضروری است.

این رویکرد چگونه به نتیجه خاص خود می‌رسد؟

تجارب ما نشان می‌دهد که جوان امروز برای هر چیزی دلیل و برهان می‌طلبد و دوست دارد تقلید او از یک الگو نیز مطابق علوم باشد.جوان امروز چیزی را بدون عناصر هنری نمی‌پذیرد و برخوردهای تحکم‌آمیز را برنمی‌تابد. ما اگر دنبال تعریف هویت اسلامی و ایرانی برای زنان هستیم باید بتوانیم در این هویت به هر چهار بعد اجتماعی، شخصیتی، همسری و مادری زن بپردازیم و آن را در چارچوب یک طرح و سبک زندگی جذاب و زیبا ارائه کنیم.موضوعی که مهم است جلوگیری از بد دفاع کردن است. باید به آموزش‌هایی که می‌تواند ابهام را از ذهن دختران پاک کند، مجال داد. زن فقط یک مادر نیست، یک شخصیت است که مسائلی دارد و این مسائل به ناروا در جامعه ما تابو شده است.شمار مسأله‌های عملیه فقها را بخوانید، ساده‌ترین مسائل جنسی و زناشویی در کنار مسائل نماز و روزه آمده است. این به دلیل بی‌ا‌بهام و شفاف بودن اصل اسلام است. سال‌هاست در مورد این مسائل سکوت شده و کار به جایی رسیده که دشمنان توانسته‌اند به همه سؤال‌هایی که در اسلام و فقه نورانی شیعه جواب‌های واضح و شفاف دارد در ماهواره و فیلم‌های مستهجن جواب بدهند. این مباحث را نمی‌توان مورد نظر قرار داد و از دختر جوان خواست که به هویت دینی و ملی‌اش روی آورد. هویت دینی و ملی باید تعریف روشن، به‌روز و کامل داشته باشد.