جام جم آنلاين: در كشورهايي نظير ايران كه ثروت و امكانات مالي بخش دولتي و حكومتي با مجموع اقتصاد مردمي قابل مقايسه نيست، همه چيز در انتظار دولت است.شايد دم‌دست‌ترين و مملوس‌ترين وجه اين انتظار، ركودي است كه هر 3 سال يكبار به خاطر انتخابات رياست‌جمهوري به بازار تحميل مي‌شود. يعني از 6 ماه مانده به انتخابات تا 6 ماه پس از آن كه دولت عملا استقرار يافته است نظام اقتصادي بازار در ركود و تعليق قرار مي‌گيرد و كسي نه چيزي مي‌خرد و نه مي‌فروشد.
دليل اين رفتار هم واضح است، زيرا شرايط بازار را از قديم سرمايه‌دار اصلي‌ آن تعيين مي‌كرد و هر كارگزار و دست‌اندركار بازار در صورت تصميم اشتباه، مختصر بضاعت خود را از دست مي‌داده است. بويژه آن‌كه مدل دولت مانند دولت نهم و دهم از نوع دولت رفاه تلقي شود و درصدد فراهم كردن حداقل‌هايي از زندگي مرفه براي افراد جامعه باشد. به عقيده عبدالرحمن عالم در بنيادهاي علم سياست، يكي از محورهاي چهارگانه كار ويژه دولت رفاه گسترش آموزش و پرورش براي همه اقشار است كه بر همين پايه، فعاليت‌هاي فرهنگي در حوزه دانايي جامعه اعم از آموزش عمومي مدرسه و بيرون از مدرسه جزو وظايف اصلي دولت و امور حاكميتي به شمار مي‌رود.

يعني اگر دولت به مقتضاي سياست‌هاي ديگر، حضور خود را در بقيه عرصه‌ها كاهش داده، نمي‌تواند در زمينه آموزش، بهداشت، خدمات اجتماعي و امنيت اقتصادي حضور مستقيم نداشته باشد.

با اين تفاسير، حمايت دولت در عرصه‌هاي فرهنگي نه‌تنها امري مذموم نيست، بلكه لازم و ضروري است.

واقعيت موضوع مظلوميت فرهنگ كه در نوشتارهاي اخير بارها بر آن پاي فشرديم نشان مي‌دهد سياست‌هاي 8 ساله دولتي كه در آغاز نيمه دوم فعاليت خود است، هنوز نتوانسته همپا با بخش‌هاي ديگر در زمينه‌هاي فرهنگي توفيق داشته باشد.

شايد دليل اصلي اين توفيق نداشتن را نيز بايد در فقدان برنامه‌اي جامع در حوزه كتاب ارزيابي كرد.

آن گونه كه متفكران پيشرو عرصه ارتباطات كشور در عرصه توسعه تبيين كرده‌اند كتاب در الگوي رسانه‌اي مطلوب كشور، رسانه نخست تلقي مي‌شود.

دكتر فياض، مولف كتاب «ايران آينده به سوي الگوي مردم‌شناختي براي ابرقدرتي ايران» در اين زمينه معتقد است براساس پژوهش‌هاي آينده‌نگر فرهنگي كه در ايران صورت گرفته است سرمايه‌گذاري اصلي فرهنگي كشور بايد در حوزه كتاب صورت پذيرد؛ زيرا در مرحله‌اي كه اجتماع ما هم‌اكنون از تاريخ و تمدن عبور مي‌كند، توسعه كتاب همانقدر مهم است كه رسانه‌هاي الكترونيك در كشورهاي توسعه يافته!

دكتر فياض ادامه مي‌دهد: اين در حالي است كه بالا بردن سهم اينترنت در ورودي فرهنگي كشور و پايين آمدن سهم كتاب در الگوهاي فرهنگي ما به قدري خطرناك است كه توسعه آن براي ملل غربي مفيد و موثر است.

مساله محوري و موضوع نقطه عزيمت

وقتي درباره برنامه‌ريزي موضوعي سخن مي‌گوييم، همواره 2 مولفه مهم بايد مورد توجه قرار گيرد.

اول اين‌كه برنامه درصدد نيل به كدام اهداف و آرمان‌هاست و از چه طريقي ما را به سوي آنها مي‌برد؟

دوم، برنامه‌ريزي ما چگونه مساله‌هايي را كه اكنون با آن درگير هستيم حل مي‌كند.

در واقع برنامه‌ريزي خوب درصدد حل مساله‌هاي كنوني براي رسيدن به چشم‌انداز مطلوب است.

در اين‌خصوص چيزي كه اهميت زيادي دارد تعيين نقطه عزيمت است يا به بيان ساده‌تر اين‌كه از كجا شروع كنيم؟

براساس آنچه گذشت، حوزه كتاب داراي مساله‌ها و چالش‌هاي عميقي است كه صرف‌نظر از مسائل اجرايي بايد مورد بررسي قرار گيرد و مشخص شود.

تعيين اين مسائل مي‌تواند خود به خود نقطه شروع و راهكارهاي حل آن را نيز مشخص كند.

كتاب و جايگاه آن در دولت جديد

بي‌جا نيست اگر اشاره كنيم چالش اصلي دولت كنوني در حوزه فرهنگ و هنر مساله كتاب است، زيرا مساله‌اي فراگير‌تر از كتاب در همه حوزه‌هاي مرتبط فرهنگي وجود ندارد.

بازار كتاب تامين‌كننده اصلي مخاطب همه ابعاد فرهنگي ‌ هنري جامعه و تغذيه‌كننده اجتماع و تامين‌كننده اصلي موتور محركه جامعه فرهنگيان ايران است.

از سويي هيچ‌يك از انواع هنري و فرهنگي نيست كه مرتبط با مسائل كتاب نبوده و نبض بازار كتاب براي ادامه حيات آن مهم نباشد.

شايد از اين نظر بتوانيم احياي بازار نشر در حوزه مخاطب، محتوا و توزيع را بارزترين احتياج دنياي كتاب بدانيم.

اميرحسين زادگان، مديرعامل نشر ققنوس در اين زمينه معتقد است:

وضعيت بازار كتاب در دوره كنوني واضح است. انتظارات ناشران گرچه در بيانيه‌هاي رسمي از دولت جديد مطرح شده، اما به نظر مي‌رسد اگر كار فوري براي نجات اين بازار صورت نگيرد نابودي اين بازار قطعي است.

نكته مهم در اين خصوص اين است كه وقتي در مورد بازار نشر سخن مي‌گوييم به دنبال احياي كدام‌يك از مولفه‌هاي نشر از آفرينش تا مطالعه مي‌گرديم؟

به بيان ديگر، حوزه كتاب در كدام يك از بخش‌هاي خود وضعيت بغرنج و بحراني دارد؟

برخي از اين حوزه‌ها را در بيان صاحب‌نظران و دست‌اندركاران حوزه كتاب مي‌توان چنين برشمرد:

1- توزيع كتاب

بي‌ترديد بزرگ‌ترين مشكل حوزه‌هاي كتاب در كشور ما موضوع توزيع است. گرچه به بيان محسن پرويز، معاون فرهنگي ارشاد دولت نهم، تعاوني‌هاي توزيع در حال تشكيل هستند و بزودي مي‌توانند قسمت مهمي از دغدغه‌هاي توليدكنندگان كتاب را حل كنند؛ اما آن‌گونه كه مسوولان انتشارات بزرگي چون سوره مهر و اميركبير مي‌گويند، دغدغه اصلي و گرفتاري وقتگير و سرمايه‌بر شركت‌هاي انتشاراتي اينك توزيع كتاب است.

حتي اين نوع انتشارات كه از لحاظ اقتصادي دست بازتري نسبت به انتشارات ديگر و خصوصي دارند مجبور شده‌اند جاي سرمايه‌گذاري در بخش توزيع به خريد ملك و فروشگاه براي راه‌اندازي نظام توزيع خود اقدام كنند.

از سوي ديگر، درگير شدن توليدكنندگان با مقوله توزيع، بيم حركت سرمايه‌گذاران توليد كتاب به سوي كتب بازارپسند را افزايش داده و خلق آثار بزرگ و پيش رو را دچار دغدغه و ترديد مي‌كند.

2- احياي نويسندگي حرفه‌اي

از منظر محتوا به جرات مي‌توان گفت خلق آثار فاخر و بزرگ تاريخي در عرصه كتاب كار نويسندگاني است كه دغدغه‌اي جز نويسندگي ندارند و از اين نگاه نمي‌توان انتظار داشت كه تا آينده‌اي نزديك آثار فاخري در حوزه كتاب كشور توزيع شود، زيرا باز معاون فرهنگي دولت نهم بر اين نكته پاي مي‌فشارد كه تعداد نويسندگان حرفه‌اي در حوزه كتاب‌هاي ادبي و علوم انساني و بسياري از حوزه‌هاي غيردرسي اندك است.

اين پديده كه به بيان منتقد و نويسنده‌ ادبي مانند عبدالعلي دستغيب به بينوايي نويسندگان تعبير شده، ناشي از ناهماهنگي‌هايي است كه كتاب را به متاعي كم سود و ديرياب تبديل كرده است.

به بيان ديگر، يك دور باطل بين عدم توليد محتواي جذاب، اقبال مخاطبان و اقتصادي نشدن تاليف و نوشتن براي هميشه برقرار مانده است.

شايد تنها راه‌حل اين مشكل نيز تغيير رويكرد اشتباه دولت‌هاي پيشين در زمينه سياست‌هاي حمايتي در حوزه نشر باشد.

خلق آثار فاخر و بزرگ تاريخي در عرصه كتاب كار نويسندگاني است كه دغدغه‌اي جز نويسندگي ندارند و نمي‌توان انتظار داشت كه تا آينده‌اي نزديك آثار فاخري در حوزه كتاب كشور توزيع شود

سياست‌هاي حمايتي براي توسعه مطالعه در چند دهه اخير بر تسهيل خريد كتاب به جاي جذاب كردن محتواي آن متمركز بوده است.

به بيان ديگر، دولت چه به صورت يارانه كاغذ براي ارزان نگه‌داشتن كتاب اقدام كند و چه به صورت توزيع گسترده بن‌ كتاب و كارت خريد آن، به دليل محدوديت منابع و اعتبارات و رشد فزاينده احتياجات نمي‌تواند تحول اساسي در اين حوزه را رقم بزند.

فروش 70 چاپ از كتاب «دا» خانم حسيني در 2‌سال اخير نشان مي‌دهد در صورت حل مشكل محتوا و تبليغات، حتي كتب‌گرانقيمت هم با استقبال مردم روبه‌رو مي‌شوند.

اين در حالي است كه كتاب‌هاي ضعيف و بي‌محتوا حتي اگر رايگان هم توزيع شوند بي‌توفيق خواهند بود.

اين همه ميسر نيست جز رويكردي كه به احياي نويسندگي حرفه‌‌اي و خلق كتاب‌هاي ارزشمند منجر شود.

3- حذف تصديگري‌هاي غيرضروري

آنچنان كه دكتر حسيني وزير جديد فرهنگ و ارشاد اسلامي در مصاحبه با «جام‌جم» نيز بدان اشاره كردند تصديگري ارشاد يكي از موانع مهم براي توسعه فعاليت‌هاي اين وزارتخانه است.

يعني اگر قرار باشد هدف رئيس‌جمهور در مورد چند برابر شدن چتر فرهنگي كشور و حضور گسترده ايران در اتفاقات فرهنگي جهان كه در مراسم معارفه وزير ارشاد بر آن پاي فشردند با اين بودجه و پرسنل و حدود وظايف به انجام رسد، به ترديدهاي جدي برمي‌خوريم، مگر اين كه تحول اساسي در رويكردها و وظايف و حركت وزارت ارشاد صورت پذيرد.

يكي از اين تحولات، خروج وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از اصطكاك فزاينده‌اي است كه به خاطر ورود به برخي عرصه‌هاي قابل واگذاري با روند توسعه‌اي دارد. در حوزه كتاب، برخي از اين حوزه‌ها به شرح ذيل است:

حوزه مميزي كتاب

گرچه به عقيده محسن پرويز، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با احترام به انتقادهاي اهالي فرهنگ، اواخر دولت نهم تغييرات اساسي در اداره كتاب اين وزارتخانه به وجود آورد؛ اما برخي نويسندگان معتقدند يكي از بايسته‌هاي رونق بازار كتاب و تسهيل توليد آن، روان شدن ترافيك نظام بازسنجي كتاب است.

بعلاوه برخي ديگر از نويسندگان مانند مزيناني معتقدند وزارت ارشاد بايد از سختگيري‌هاي بيجا احتراز و به بيان عبدالعلي دستغيب، مهربانانه‌تر برخورد كند.

بي‌‌ترديد اين تغيير رويه، چه در حوزه زمان و چه در حوزه انصاف تنها با واگذاري اين مسووليت به تشكل‌هاي صنفي معتمد امكان‌پذير است.

اين تشكل‌ها مي‌توانند با مشورت ضابطان وزارت ارشاد و پيگيري روندي اقناعي به تعامل با نويسندگان براي حل نواقص احتمالي و شفاف‌سازي قواعد ارزيابي حرفه‌اي نظام نشر در كمترين زمان ممكن بپردازند تا به بيان آرمان آرين: «نوشته نويسنده كه تنها متاع و سرمايه اوست، مدت‌ها بي‌دليل حبس نشود.»

حوزه نمايشگاه‌ها و جشنواره‌هاي ادبي و كتاب

بي‌ترديد يكي از حواشي اصلي فعاليت‌هاي وزارت ارشاد در حوزه كتاب و ادبيات برگزاري نمايشگاه و جشنواره است.

مثلا خسرو آقاياري، نويسنده در جايي اظهارنظر كرده بود كه مجموعه سياستگذاري‌هاي وزارت ارشاد بويژه جشنواره‌هاي بي‌حاصل به وضعيت كتاب كمكي نكرده و به بيان مريم برادران،‌ انزواي نويسندگان بزرگ را نيز در پي داشته است.

گرچه برخي نويسندگان مانند محمد ميركياني و علي‌الله سليمي توسعه اين جوايز را عامل موثري در توسعه و رونق ادب و كتاب ارزيابي كردند.

واقعيت اين است كه كسي با اصل برگزاري جشنواره و نمايشگاه مخالف نيست، ولي هزار اما‌‌و‌اگر براي نويسندگان در زمينه تصديگري و هدف‌گذاري اين وقايع به دست وزارت ارشاد وجود دارد.

از سويي تصديگري ارشاد دغدغه‌هاي زيادي درباره عدالت فرهنگي و مناسبتي حركت كردن اين مجموعه به وجود آورده، در حالي كه اين وظيفه هم كاملا قابل واگذاري است.

رفاه و آتيه هنرمندان و نويسندگان

نويسندگان كارمند دولت نيستند، اما انتظار از مجموعه حاكميت براي تامين آتيه آنان امري است كه مورد قبول همه دلسوزان حوزه فرهنگ و هنر است.

عدالت در تامين آتيه نويسندگان نيز براي خود موضوع مهمي است. به عنوان نمونه در حالي كه هوشنگ توكلي يكي از مهم‌ترين اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاد در اين سال‌ها را رسيدگي به بيماري سيمين دانشور ذكر كرده است، خواهر احمد عزيزي، شاعر انقلاب اسلامي با گلايه از بي‌توجهي ارشاد به بيماري برادرش، از وزارت بهداشت براي مساعدت به او تشكر مي‌كند.

شايد مهم‌ترين دليل بروز چنين ناهماهنگي‌هايي نبود بانك اطلاعات مدون و اعتبارات مشخص و كافي براي رسيدگي به اوضاع و احوال نويسندگان باشد، اما اين مساله واجب زماني حل خواهد شد كه اين وزارتخانه بتواند با تعامل گسترده با تشكل‌هاي حوزه نشر بانك اطلاعات و وظايف حمايتي خود را با پيوند نظام‌مند به نهادهاي حمايتي تحت پوشش وزارت رفاه منتقل كند.

ورود به عرصه جديد فعاليتي

با بهره‌گيري از رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب و مروري بر سند چشم‌انداز 20 ساله كشور مي‌توانيم به اهميتي كه حوزه كتاب در توسعه پيام انقلاب اسلامي در داخل و خارج كشور دارد، پي ببريم؛ بنابراين به نظر مي‌رسد مجموعه وزارت ارشاد بايد براي نيل به اين اهداف پيگير تدوين و ابلاغ سياست‌هاي كلي نظام در زمينه كتاب و كتابخواني باشد.

موضوع كتاب گرچه در ابتدا، حوزه اختصاصي وزارت فرهنگ كشور است، اما در حقيقت امري فرابخشي به حساب‌ مي‌آيد.

هم‌اكنون بسياري از حوزه‌هاي فعاليتي به خاطر درگيري بيش از حد ارشاد با مسائل جزئي، پيگيري لازم نمي‌شود كه ورود به آن براي دستيابي به الگوي توسعه فرهنگي ضروري است. در اين مقال مي‌توان تنها به فهرستي از اين وظايف اشاره كرد كه بحث و بررسي هر يك از آنها مجالي ديگر مي‌طلبد.

فهرستي كه مي‌تواند پيشنهاد نامه‌اي از سوي اين قلم و نويسندگان براي روزگار نو وزارت ارشاد و وزير محترم جديد به شمار رود.

1- برنامه ملي پيوستن به كپي‌رايت بين‌المللي

2- تعيين تكليف نهايي براي مالكيت معنوي و اقتباس هنري از كتاب

3- تدوين برنامه ملي ترجمه آثار ايراني به زبان‌هاي خارجي و بهره‌گيري از آثار فاخر توليدي جهان در ايران

4- سرمايه‌گذاري براي تسهيل تشكيل انجمن‌هاي صنفي، تخصصي و فراگير مردم‌نهاد و مستقل ادبي كه بتواند در بر گيرنده همه طيف‌ها و سلايق فرهنگي كشور باشد.

5- تفكيك اهداف، رويكردها و رسالت جوايز حوزه كتاب

6- تدوين بسته حمايتي صنعت نشر و توزيع

7- تدوين برنامه جامع مطالعه

8- پيگيري نظام اطلاع‌رساني و بانك اطلاعاتي كتاب كشور

9- سياست‌هاي تشويقي توسعه رسانه‌هاي حوزه كتاب

10- تشكيل بورس كتاب براي ساماندهي بازار نشر

11- ارائه و اجراي برنامه جامعي براي حضور موثر نويسندگان ايراني در اتفاقات بين‌المللي و حضور نويسندگان مطرح جهان در ايران

12- توسعه دوره‌هاي آموزشي و رشته‌هاي علمي كاربردي صنعت نشر، ادبيات و توزيع كتاب در نظام آموزش عالي كشور

13- پيگيري منابع پايدار براي حمايت دائمي از حوزه كتاب

14- ارتقاي جايگاه و پايگاه كتاب در برنامه‌هاي پنجم و ششم توسعه كشور.