مویه هایی در سرزمین واقعه
آنچه در پي ميآيد، حاصل قدم زدن در اين شهر و اطراف آن است. به نگاهي به پيشينه و حال شهري كه نامش تداعي بيوفايي نزد ايرانيان است. حال آنكه نويسنده اين گزارش اين لقب را شايسته كوفه نميداند و سعي ميكند از حوادث اين شهر بنويسد تا معلوم كند شدت ابتلائات فرود آمده بر اين شهر، شايد ديگر شهرها را هم در صورت مبتلا شدن وادار به بيوفايي ميكرد.
گاهي سخن از سازههاي آبي شوشتر است و ميدان نقشجهان، گاهي سخن از گنبد سلطانيه است و ارگ بم. گاهي در باقيمانده آنچه در سيلك مانده يا آثار شهر سوخته قدم ميزنيم.
قدم ميزنيم و پيوندهايمان را با سرزمينمان مرور ميكنيم. اما در زمين جاهايي هم هست كه پيوندگاه ما و همه انسانها با آسمان است. با همان بهشتي كه به گندمي از آن رانده شديم. راه رفتن در بيتالمقدس، در مكه، در شهر پيامبر(ص)، در طور سينا و در كربلا به موزه رفتن نيست.
آوردگاه تاريخي كه پيوندهايمان را تا آسمان به ما نشان ميدهد كه پلهپله تا ملاقات خدا برويم.
قدم زدن در تماشاخانه كوفه، اين شهر ويران شده از بيوفايي هم، يكي از مصاديق ميراث فرهنگي الهي است. آنجا كه ميفرمايد: «سنريهم في الآفاق و في انفسهم حتي يتبين لهم انه الحق( »بزودي در چشماندازهاي عالم و در وجود خودشان نشان آنها ميدهم تا بر آنها حق آشكارا گردد.)
زيارت از كوفه تا نجف
در اين سالها آنقدر كه به واسطه وجود حرم حضرت مولي الموحدين اميرالمومنين عليابن ابيطالب نجف در سرتاسر عالم شناخته شده است؛ كسي كوفه را نميشناسد. اين شهر كوچك كه به واسطه توسعه نجف اشرف هماينك بخشي از حوزه آن به شمار ميرود روزگاري قطب بزرگ عالم اسلام بوده است.
بيترديد پس از مكه معظمه و مدينه منوره، شهري به عظمت و اهميت كوفه در اسلام داراي جايگاه و پايگاه و محل توجه نبوده است.
بويژه در جامعه شيعي و تاريخ مكتب اهل بيت، كوفه تلاقي 3 واقعه بزرگ تاريخي است. اول ولايت و امامت امام علي(ع) در كوفه تجلي بارز يافت، دوم كوفه و نقش آن در قيام امام حسين(ع) و سوم نقشي كه اخبار ظهور براي كوفه به عنوان پايتخت حكومت مهدوي قائل است.
گرچه به واسطه وجود بارگاه علوي در نجف، كوفه در سالهاي متاخر در حاشيه اين شهر مورد ملاحظه قرار گرفته، اما اين همه باعث نميشود كه هرگونه تحليل تاريخ اسلامي عراق و بينالنهرين را معطوف به كوفهشناسي نكنيم.
در واقع كوفه نقطه آغازي براي فهم «تاريخ و فرهنگ اسلامي» قرن اول هجري و متعاقب آن راز تحليل فرهنگ مردمي است كه از آن به «جشنواره قوميتي تمدن اسلامي» ياد ميشده است.
كوفه كجاست؟
در فرهنگ عامه «كوفه گريزي و تنفر از اخلاق كوفي» يك اصل در جامعه شيعه و حتي اهل تسنن است. شايد به همين دليل هم باشد كه اطلاعات و تمايلات فرهنگ شناختي درباره آن زياد نباشد.
نگارنده بر آن است كه بسياري از اين متلها، توسط «دشمنان تشيع» ترويج شده است، زيرا اهميت كوفه نه به اشتباهات تاريخي اهالي آن بلكه در جايگاهي است كه امامان شيعه براي آن قائل هستند.
امام صادق(ع) ميفرمايند: خدا را حرمي است در مكه و حرمي براي رسولخدا در مدينه است و حرم (جد ما) اميرمومنان در كوفه...
از سويي كوفه همان شهري است كه توسط امام حسين(ع) براي تشكيل حكومت اسلامي و قيام حسيني انتخاب شده است.
اين نشان ميدهد كه كوفه داراي پتانسيلهاي فرهنگي، اقليمي و الهي است كه چنين مورد توجه امامان شيعه قرار داشته است.
تدقيق در تاريخ اين شهر نشاندهنده صفاتي منحصر به فرد براي اين شهر تاريخي و مقدس است.
1- كوفه بزرگترين شهري است كه توسط مسلمانان بنا شده و نقطه ابتدايي تاسيس آن «تمدن اسلامي» است.
داراي سابقه بتپرستي و شرك نيست و جز خداي يكتا در آن پرستيده نشده است.
2- مردم كوفه قديم، اكثرا از مجاهدان جان بر كف اسلام بوده و از سراسر جغرافياي اسلامي (از ايران تا مصر) به آن مهاجرت نمودهاند.
اين مهاجرت اقليم كوفه را آبستن چند مشخصه انساني كرده است:
- هسته اوليه كوفه داراي مردمي قوي و باصلابت و باايمان است.
- با توجه به تنوع قوميتي، نژادپرستي در آن كمتر از ساير جوامع سنتي عرب است.
- به لحاظ ساختار نوين اجتماعي اولين جامعه مدني مسلمانان در آن شكل گرفته است.
3- كوفه به لحاظ مكاني در مركزيت جغرافياي اسلامي قرار دارد و به همين دليل هم از نظر نظامي و هم به لحاظ اجتماعي يك نقطه تلاقي به شمار ميرود.
4- گرچه كوفه شهري كاملا اسلامي و مسلمان ساخت است اما ظاهرا انتخاب اين مكان براي تاسيس شهر اتفاقي نبوده است. زيرا قبور انبياء و آثار بسياري از پيامبران باستاني در ميانه آن جا دارد.
برخي از اين اماكن مهم عبارتند از: قبر هود، قبر صالح، خانه ابراهيم و نوح و ادريس، دكه معراج و...
توجه به اين اصل و بسياري از ويژگيهاي ناگفته نشان ميدهد كه اين شهر، داراي اهميت بسيار بالايي در تاريخ اسلام است و تسلط به كوفه و كم رمق نگهداشتن آن حاشيه امن بسياري از حاكمان و سلاطين در تاريخ اسلامي به شمار ميرفته است.
با اين تفاسير ميتوان درك كرد كه چرا تقدس و اهميت اين شهر براي اسلام شيعي شبيه تقدس بيتالمقدس براي اديان عبراني (مسيحيت و يهوديت) است.
گويي كوفه حاوي حسي نوستالژيك از تلاش براي تشكيل يك حكومت شيعي آزاد بوده و باقيمانده است.
اماكن مقدسه كوفه
واضح است شهري كه در يكي دو قرن رونق خود آبستن اين همه واقعه تاريخي است يادگاران زيادي براي يادبود وقايع مختلف دارد. برخي از اين ميراث باقيمانده عبارتند از:
1- مسجد بزرگ كوفه
در اهميت مسجد بزرگ كوفه همين بس كه در فقه شيعه، كسي در آن مسافر محسوب نشده و مانند مسجدالنبي و مسجدالحرام نماز در آن كامل ادا ميشود.
اين موضوع نشاندهنده آن است كه كوفه وطن معنوي تشيع محسوب شده و مسجد كوفه، اهميت مذهبي و معنوي بالايي دارد.
در روايات اشاره شده كه يك ركعت نماز در آن پاداش هزار ركعت نماز در اماكن ديگر را دارد.
اين مكان تاريخي، سرگذشت بسيار عجيبي دارد و از زمان ساختن آن وقايع بسيار مهمي به خود ديده كه حتي مسجدالنبي و مسجدالحرام و بيتالمقدس نيز به خود نديده است.
شيعيان معتقدند بسياري از انبياء در مكان اين مسجد به عبادت پرداختهاند و نمازهاي مستحبي زيارت مسجد كوفه جمعا به 70 ركعت نماز و دعا ميرسد.
برخي از جايگاههايي كه در اين مسجد ستوده ميشود از اين قرار است:
- محراب كه محل شهادت حضرت علي(ع) است.
- ستون توبه كه در آن حضرت آدم ابوالبشر توبه نموده است.
- ستون يا دكه معراج كه در آن پيامبر در شب معراج نماز خواندهاند.
- دكه القضاء كه محل قضاوت و حكومت امام علي(ع) است.
- باب الثعبان كه به واسطه ورود ماري بزرگ و وحشتناك از آن به داخل مسجد و زيارت امام علي(ع) توسط آن مار مورد توجه قرار گرفته بود.
- مقام و محل ساخت كشتي نوح.
- مزار مشاهير و دلاوران اسلامي در اطراف آن مانند ميثم تمار، مسلم ابن عقيل، مختار ابوعبيده ثقفي، هاني عروه و...
- بيت الطشت كه معجزنماي اميرمومنان است.
- منبر قائم، جايگاهي نمادين براي حضور امام غايب است.
در روايت آمده كه اين مسجد محل حكومت امام عصر(عج) است و محل اقامه نماز جمعه آن حضرت نيز به شمار ميرود. نماز جمعهاي كه از كوفه تا كربلا (حدود 80 كيلومتر) امتداد خواهد داشت.
در سالهاي اخير مسجد كوفه به واسطه بازسازي و نوسازي آن و همچنين حضور هواداران جبهه سياسي مقتدا صدر روحاني جوان عراقي مورد توجه داخل و خارج عراق قرار گرفته است.
2- مسجد سهله
مكان معظم ديگر كوفه، مسجد سهله است. مسجد سهله تنها مسجدي است كه به اسناد معتبر، آن را به امام غايب حضرت مهدي(عج) نسبت ميدهند.
اول به دليل اين كه بسياري از تشرفات عصر غيبت كبري به حضور ايشان در مسجد سهله اتفاق افتاده و دوم اين مسجد نامبرده در روايات به عنوان منزل امام عصر در زمان ظهور معرفي شده است.
خانه حضرت ابراهيم و ادريس نبي نيز در اين مسجد قرار داشته است.
3- ويرانههاي دارالعماره
در نزديكي مسجد كوفه ويرانههاي قصري است كه اميرمومنان هيچگاه در آن سكني نگزيد. اين قصر كه نشانه ظلمهاي بزرگ تاريخي است، امروز تنها زبالهداني براي شهر كوفه است. زبالهداني كه روزي محل آمد و شد حاكمان بزرگ و فرمانداران نامي مانند ابوموسي اشعري، ابن زياد، مختار و عبدالله ابن زبير بوده است.
4- خانه منسوب به اميرمومنان
خانهاي كه به صورت نمادين در زيارت كوفه از آن بازديد ميشود مكاني است كه قبلا محل سكونت يكي از خواهران امام(ع) بوده و به همين واسطه امامعلي(ع) در آن رفت و آمد داشتهاند.
ديواركشيها و تركيب خانه كاملا جديد و جعلي هستند و متاسفانه خدام اين مكان با سوء استفاده از احساسات زوار، اطلاعات غلطي را به آنان داده و تبرعاتي جمعآوري ميكنند.
اين اطلاعات غلط نهتنها كوفه و خانه منسوب به اميرمومنان، بلكه تمام عراق را در برگرفته است.
سالهاي سياه حكومت صدام كافي بوده كه با خاموش شدن حوزه علميه هزار ساله نجف، جامعه شيعه عراق در چاه ويل خرافات و عاميگري فرو برود. در همه جاي عراق و بويژه كوفه، تمثالهاي غيرواقعي، عقايد و شمايل باطل، اطلاعات ناقص و نادرست و به فراخور آن افراطيگري بيداد ميكند.
خاموش بودن چراغ دانش در نجف اشرف، خانه فكر و شخصيت عراق و كوفه را با خاك يكسان كرده است و شهري كه روزي مشاهير آن و مكتب علمي و هنري آن (كوفي) دنياي اسلام را تغذيه ميكرد، امروزه جز تلي از خاكستر تاريخ، هزاران بچه متكدي و رفت و آمد نيروهاي افراطگرا و خشمگين چيزي براي عرضه ندارد.
5- وادي السلام
سرزمين سلامت يا همان وادي السلام دومين قبرستان جهان اسلام است. فاصله كوفه تا غري يا همان نجف كه در شبانگاه بيست و يكم ماه رمضان سال40 اميرمومنان در آن تشييع شد، يك مستطيل بزرگ به مساحت 80 كيلومتر مربع است.
از مسجد كوفه تا حرم مولا، حريمي است كه شيعيان معتقدند ارواح صالحان از همه جاي گيتي به آن انتقال داده ميشود.
قبرهاي 5 تا 9 طبقه حكايت از اهميتي دارد كه در طول 1390 سال از شهادت حضرت مولا، علاقهمندان براي اين گورستان قائل بودند.
قبور هود و صالح نبي نيز در اين وادي قرار دارد.
در ميانه واديالسلام وقتي به اطراف نگاه كني، فكر ميكني در اين دنيا بجز قبر هيچ چيزي وجود ندارد. فقط قبر است و قبر و گنبد و سرداب وحشتناك.
اين مكان مرموز تنها جايي است كه در جنگ عراق آمريكاييها از فتح آن عاجز ماندند و اينقدر به سر آن بمب و موشك ريختهاند كه بسياري از نقاط آن به بقاياي ارگ بم پس از زلزله ميماند.
كف وادي سلامت پر است از سنگهايي به شكل اشك كه انگشترسازها آن را ميتراشند و به عنوان «در نجف» به فروش ميرسانند.
اهالي نجف ميگويند اين در همان اشكي است كه ملائك در تشييع جنازه بر علي از ديده فرو ريختند.
غري يا نجف؟
امام علي(ع) در شرايطي به شهادت رسيد كه دشمنان سرسخت از بيحرمتي به جنازه ايشان نيز ابا نداشتند.
به همين سبب مراسم دفن اميرمومنان بسيار پنهاني صورت پذيرفت. امام حسن(ع) بدن مبارك مولا را در كنار قبر پدران بشريت، آدم و نوح در 8 كيلومتري حكومتگاه كوفه دفن نمود.
اين مكان كه تا زمان هارونالرشيد مخفي بود، در سالهاي بعد به مكاني براي كسب علم و دانش و حدود 350 سال بعد به بزرگترين مرجع علمي معارف اهل بيت تبديل شد.
غري كه در اين سالها به نجف اشرف معروف شده بود، پايگاه فقاهت و رهبري جهان تشيع به شمار ميرفت و به همين لحاظ بسياري از بزرگان ديني در اين حريم به خاك آرميدهاند.
شيخ طوسي (شيخالطائفه)، آيتالله خويي، ابوالحسن اصفهاني، سيدمصطفي خميني، مقدس اردبيلي و....
بارگاه امير مومنان كه از همان زمان حكومت عباسي داراي قبه و بارگاه بوده بارها توسط سلاطين و بزرگان مرمت و تجديدبنا شده، اما شاكله اصلي ساختمان كنوني يادگار دوره صفوي و تزيينات باشكوه آن همتي از نادرقلي افشار است.
در سالهاي پس از صدام، طرحهاي توسعهاي مانند سنگكاري كف، قرنيز ديوارها و خارج كردن صحنها از بنبست با افزودن يك حياط بزرگ جديد با عنوان «صحن فاطمه(س)» توجه كافي را به حفظ اصالت و وزانت تاريخي آثار باقيمانده از اين دوران را نداشته و بسياري از آثار، كاشيها و معرقهاي قديمي تخريب شدهاند يا آسيب ديدهاند، اما حال و هواي حريم مقدس علوي چيزي فراتر از آينهكاري، طلاكاري و سنگكاري است.
مويههايي بر سرزمين سلامت
شايد در خبرها خوانده باشيد كه زائران ايراني چقدر سخت به زيارت عتبات عاليات مشرف ميشوند. حال آن كه چيزي كه اتفاق ميافتد بسيار فراتر از آنچه منتشر ميشود است.
مشكلاتي كه به واسطه بيتعهدي و بيمسووليتي كارگزار ايراني و ناميزباني و بيانصافي طرف عراقي (كه خود در جايگاهي جدا قابل بحث و بررسي است) باعث نشده كه زائر خسته، اهانتديده و اكثرا ملول و بيمار شده عتبات، جانش را متاع سفر نسازد و خود را به حريم حرم علوي نرساند.
در اوضاع امنيتي بغرنج عراق سرمايه و متاع زائران براي حفاظت از حرم مولا جانشان است.
آنها خوب ميدانند علي هنوز هم تنهاست. ميدانند اگر مانند سامرا دور حرم كمي خلوت باشد گروههاي تكفيري براي آسيب زدن به آن بارگاه درنگ نخواهند كرد و گروههاي افراطي كه خود را ظاهرا شيعه مينامند، اگر حرم خلوت باشد از قتل و تسويهحساب شخصي در حرم امام علي(ع) ابايي ندارند.
روزانه 2 تا 4 هزار زائر، پروانهوار به دور حرم علي ميچرخند تا با آمدنشان، با منافع مادي و معنويشان، با اشك و آهشان، اين خانه پدري، اين خاك خسته از سم ستوران، كمتر پايمال قدرتطلبان و كجانديشان گردد. كوفه و نجف گرچه سرزمين سلامت نام گرفته، اما كسي از ياد نبرده كه چگونه از محراب خونين 19 رمضان تا روزي كه سرهاي مقدس شهداي كربلا بدان حمل شد، جنگ بوده و نبرد بوده و مقاومت.
كوفي مزاجي در فرهنگ عمومي اسلام، مترادف با معاني خوبي نيست، اما بايد دانست كوفيان اگر در بسياري از ورطههاي تاريخ و عرصههاي دوران در امتحانات خدايي رد شدهاند به دليل آن است كه امتحانات زيادي داشتهاند و در ميانشان انسانهاي زبده و شايسته امتحان زياد بودهاند. امتحاناتي كه اگر براي هر يك از اقوام ديگر جهان اسلام رخ بدهد، معلوم نيست نتيجه آن، چه از آب دربيايد.
كوفه و نجف ميراث معنوي براي انديشيدن به اين حقايق مخفي در دل تاريخ است.
به مباركي نام علي، بر گور پنهان ابن زيادها و حجاجها با صداي مقدس زينب بايد شنيد كه «العاقبه للمتقين.»
اين پيامي است كه زائر علي با مويههاي تاريخياش در سرزمين سلامت به همراه كاروان اسيران كربلا و در امتداد معدود تشييعكنندگان پيكر مولا بايد از زمين و زمان بشنود و براي روزگار خود به ارمغان ببرد.