بازار يا نمايشگاه كتاب

جام جم 17/2/88 صفحه11
اشاره:123 سال پيش (1886م )در شهر برن نمايندگي كشورهاي پادشاهي آن روزگار دور هم جمع شدند تا انديشه و هنر پديدآورندگان آثار علمي و فرهنگي و هنري حرمت گذاشته شود.
اين پيمان نوين كه بعدها در جهان به صورت قانون "كپي رايت " همگاني شده است ,اجازه اقتباس,ترجمه,طبع و هر گونه حقوق مادي و معنوي را در اختیار آفريننده ي آن باقي مي گذارد.
در واقع كپي رايت ,بازخواني مفهوم "مالكيت" در عرصه علم , هنر و انديشه است و گرچه بر اساس آن هر محصول هنري و فرهنگي بي رحمانه مانند كالايي مورد توجه مادي بوده و قابل خريد و فروش است اما در عين حال باعث روشن تر شدن "ارزش انديشه" و ملموس تر گرديدن"اهميت"منافع آثار گرديده است.جام جم :۱۰/۲/۸۷
همان روزی که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان سال اصلاح الگوی مصرف ،نام گذاری شد برای لحظه ی تحویل سال،به مشهد الرضا (ع) سفر کرده بودم.
گرچه بنا به اعلام منابع محلی ازدحام چند صد هزار نفری و شوق و شور آن لحظه ی مبارک مانع از آن بود که بتوانم به فرمایشات رهبری فرزانه در صحن حرم گوش فرا دهم ولی به رسم هر ساله به زحمت می خواستم بدانم که امسال ماموریت اصلی کشور از نگاه آن مقام عظمی چیست؟
ساعتی نگذشت که متوجه شدم افق روشن سال 88 از سوی ایشان،" حرکت برای اصلاح الگوی مصرف" نام گرفته است.
شاید به فاصله ی کمتر از 24ساعت از خراسان رضوی به طرف تهران حرکت نمودم.
در راه و در تهران،زمانی که بیلبوردهای بزرگ اصلاح الگوی مصرف را با آن سرعت مثال زدنی نصب شده یافتم بسیار شگفت زده شدم و دو سوال اساسی برایم مطرح شد.
سوال اول اینکه در این تعطیلی سراسری گروهی که به سرعت کار طراحی و چاپ و نصب این بیلبوردها را بر عهده داشته چه کسانی بودند؟ و سوال دوم اینکه چرا بر خورد ما و مسئولین به مقولات اصولا این چنین است؟
پایان ماه فروردین شاید بتوان گفت که در قالب شهر ها و راه های کشور میلیون ها مترمربع بیلبوردی جمع آوری شد که محتوای همه آنها نوشته های در زمینه " اصلاح الگوی مصرف" بود.
فارغ از اینکه در هر امری و از جمله اصلاح الگوی مصرف نیاز به تبلیغات و اطلاع رسانی فراگیر است و به همین دلیل گوشه ای از این بیلبوردها، بنرها و پوستر ها امری معقول و واجب بوده اما آیا بهتر نبود که اصلاح الگوهای مصرف،از اصلاح در این گونه تبلیغات پر خرج و کم ثمر شروع شود؟
شاید به همین دلیل بود که چندی پیش در سایت ها و روزنامه ها،خبر از نارضایتی رهبری معظم در برخورد با شعار اصلاح الگوی مصرف داده شده بود.
واقعیت این است، اصلاح الگوی مصرف موضوعی کاملا فرهنگی است و آن چه مرتبط با فرهنگ است لوازم و الگوهای اجتماعی را طلب می کند.
بنابر این نمی توان انتظار داشت برای تبلیغ امری اجتماعی و فرهنگی از ابزارهای غیر متناسب با آن بهره گرفت و یا برای دست یابی به هدفی،ابزاری نا متناسب با آن را به کار گرفت.
مثل این که یک سمینار بی نظم با موضوع نظم برگزار شود و یا برای بررسی موضوع فقر در یک منطقه ی مرفه نشین کنگره برگزار نمود.
با همین نگاه ،ناگفته پیداست که اصلاح الگوی مصرف و توسعه ی آن به عنوان یک گفتمان ملی در گرو شناخت محتوا و لوازم آن است.
بگذارید از همین تبلیغات شروع کنیم که در شرایط حال حاضر امری واجب و اجتناب ناپذیر است.
کمتر تسلطی به علوم ارتباطی و مسائل مرتبط به تولید پیام و سنجش تاثیر گذاری آن می تواند نشان دهنده ی این باشد که با استفاده از روش های نوین و تکنیک های موثر می توان علاوه بر پائین آوردن هزینه ها ، پیام های بهتر و بیشتری را تولید و عرضه نمود.
استفاده از تکنولوژی پیامک، تولید داستان، شعر، لطیفه،پیام های چند رسانه ای،بلوتوث،وسایل ماندگار تبلیغاتی که بتواند تکرار انتقال پیام را رقم بزند،روش های بسیار ارزان تر و ماندگار تری هستند که در راستای فرهنگ عمومی کمتر از آن استفاده می شود.
اصلاح الگوی مصرف ، در عصر حاضر به دو چیز وابستگی تام دارد که عبارتست از :"اعتقاد قلبی به بهبود تخصیص منابع" و " استفاده خلاقانه از منابع برای استفاده ازآن"
شاید به همین دلیل باشد که می توان اعتقاد داشت که خلاقیت شاه کلید " اصلاح الگوی مصرف" می باشد.